أَمْشَاج: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه مشج | مشج]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: مشج| ]] | *[[ریشه مشج | مشج]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: مشج| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(بروزن فلس) آميختن. «مَشَجَهُ: خَلَطَهُ» و مَشيج و مَشِجَ (بروزن فرس و كتف) به معنى آميخته وجمع آن امشاج است [انسان:2]. در باره علت جمع آمدن امشاج گفتهاند: آن به اعتبار اجزاء نطفه است. و يا به اعتبار آميخته شدن نطفه زنان مردان است. و چون نطفه حامل خصلتهاى توارث است و اخلاق و سجاياى پدران ومادران را به اولاد منتقل مىكند شايد از اين جهت امشاج گفته شده يعنى از نطفه ايكه داراى آميخته هاست انسان را آفريديم. و شايد آن اشاره باشد به سلولها و كرومزومها و ژنهاى بى شمار نطفه. والله العالم. اين كلمه تنها يكبار در قرآن مجيد آمده است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۰۸
«أَمْشاج» جمع «مشج» (بر وزن نسج یا بر وزن سبب) یا جمع «مشیج» (بر وزن مریض) به معناى شىء مخلوط است.
ریشه کلمه
- مشج (۱ بار)
قاموس قرآن
(بروزن فلس) آميختن. «مَشَجَهُ: خَلَطَهُ» و مَشيج و مَشِجَ (بروزن فرس و كتف) به معنى آميخته وجمع آن امشاج است [انسان:2]. در باره علت جمع آمدن امشاج گفتهاند: آن به اعتبار اجزاء نطفه است. و يا به اعتبار آميخته شدن نطفه زنان مردان است. و چون نطفه حامل خصلتهاى توارث است و اخلاق و سجاياى پدران ومادران را به اولاد منتقل مىكند شايد از اين جهت امشاج گفته شده يعنى از نطفه ايكه داراى آميخته هاست انسان را آفريديم. و شايد آن اشاره باشد به سلولها و كرومزومها و ژنهاى بى شمار نطفه. والله العالم. اين كلمه تنها يكبار در قرآن مجيد آمده است.