لَهْو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه لهو | لهو]] (۱۶ بار) [[کلمه با ریشه:: لهو| ]] | *[[ریشه لهو | لهو]] (۱۶ بار) [[کلمه با ریشه:: لهو| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
مشغول شدن. چيزى كه مشغول مىكند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مىگويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مىخورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمىكند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مىآيد و از خدا مىترسد تو از او غافل مىشوى و به چيز ديگرى مشغول مىگردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداختهاند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مىخرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مىرفت، اخبار عجم را مىآموخت و بر قريش نقل مىكرد و مىگفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مىكند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرىها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مىكشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مىفهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مىباشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مىكند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مىكند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۶
«لهو» (سرگرمى) به هر کارى گفته مى شود که انسان را به خود مشغول داشته و از مسائل اصولى منحرف سازد.
تعبیر به «لَهْو» در سوره «جمعه» اشاره به طبل و سایر آلات لهوى است که، به هنگام ورود قافله تازه به «مدینه» مى زدند، که هم نوعى اخبار و اعلام بود، و هم وسیله اى براى سرگرمى و تبلیغ کالا، همان گونه که در دنیاى امروز نیز در فروشگاه هایى که به سبک غرب است نیز، نمونه آن دیده مى شود. و «لَهْوُ الْحَدِیْثِ» به معناى سخنان بیهوده است.
ریشه کلمه
- لهو (۱۶ بار)
قاموس قرآن
مشغول شدن. چيزى كه مشغول مىكند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مىگويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مىخورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمىكند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مىآيد و از خدا مىترسد تو از او غافل مىشوى و به چيز ديگرى مشغول مىگردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداختهاند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مىخرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مىرفت، اخبار عجم را مىآموخت و بر قريش نقل مىكرد و مىگفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مىكند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرىها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مىكشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مىفهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مىباشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مىكند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مىكند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.