يَکْفُل: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه کفل | کفل]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: کفل| ]] | *[[ریشه کفل | کفل]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: کفل| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
آنچه از استعمال قرآن به دست مىآيد اين است كه كفالت راجع بر نفس و شخص است نه بر مال يعنى ضمانت و عهده دار بودن به انسان به عكس ضمانت كه عهده دار بودن بر مال است مثل [آل عمران:44]. آنگاه كه تيرهاى قرعه را مىانداختند تا كدامشان كفالت مريم را به عهده گيرد ايضاً [قصص:12]. و [طه:40]. كه هر دو در باره كفالت بر موسى «عليه السلام» است. * [آل عمران:37]. آن را در آيه مخفف و مشدد خواندهاند ولى در قرآن مشدد است و فاعل آن «الله» است يعنى خدا زكريا را به مريم كفيل كرد. و اگر مخفف باشد يعنى: زكرياكفالت مريم را به عهده گرفت. در آيه [ص:23]. اگر اكفال به معنى كفيل كردن باشد پس كفالت در مال نيز به كار رفته كه آن راجع به نعجه است ولى گمان بيشتر آن است كه به معنى تمليك و نصيب قراردادن باشد چنانكه در «كِفل» به كسر كاف در ذيل خواهد آمد. در اقرب الموارد اكفال را تمليك نيز معنى كرده است. ظهور آيه نيز در تمليك است يعنى: اين برادر من است و نودونه بز دارد و من فقط يك بز دارم مىگويد آن را به من تمليك نما و مرا در محاجه غلبه كرد و اگر مراد كفالت و حفظ آن براى صاحبش بود ديگر محلى به مخاصمه نبود. كِفل: (به كسر كاف) به معنى نصيب، بهره، چند برابر و غيره آمده است در مجمع فرموده: كِفل به معنى نصيب و از «اكتفال بعير» مأخوذ است و آن اين است كه پلاسى به كوهان شتر بسته و سوار شوى در اينصورت مقدارى از پشت شتر اشغال شده است و آن مقدار همان كفل و نصيب است. [نساء:85]. مقابله كفل با نصيب با ملاحظه معنى آيه روشن مىكند كه كفل به معنى نصيب است. يعنى هر كه واسطه شود واسطه خوبى براى او از آن بهره ايست و هر كه واسطه شود واسطه بدى براى او نيز از ان نصيبى خواهد بود خدا بهر چيز حفيظ و نگهدارنده است. اين آيه صريح است در اينكه واسطه بودن در كار خوب و بد گناه و ثواب دارد. * [حديد:28]. در مجمع و جوامع الجامع كفلين را دو نصيب فرموده يعنى خدا به شما دو بهره از رحمت خويش مىدهد يكى براى ايمان به رسول خدا«صلى الله عليه وآله» و ديگرى براى ايمان به پيامبران سلف صلوات الله عليهم. راغب از بعضى نقل كرده كه مراد از تثنيه متوالى بودن است نه دوتا بودن و خودش كفلين را رحمت دنياو آخرت مىداند. الميزان «آمِنُوا»ى دوم را بعد از «آمِنُوا» ى اول به معنى ايمان تام و كامل گرفته و گويد: اين ايمان بعد از ايمان و مرتبهاى فوق مرتبه اول است كه گاهى اثرش در اثر ضعف از ان تخلف مىكندو «كِفْلَيْن» از رحمت بدين مناسبت است. اين سخن كاملا صحيح است ولى به نظر نگارنده مراد از كِفْلَيْن پاداش دنيا و آخرت است در مقابل ايمان قوى مثل [عنكبوت:27]. [آل عمران:148]. [نساء:134]. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۵۹
ریشه کلمه
- کفل (۱۰ بار)
قاموس قرآن
آنچه از استعمال قرآن به دست مىآيد اين است كه كفالت راجع بر نفس و شخص است نه بر مال يعنى ضمانت و عهده دار بودن به انسان به عكس ضمانت كه عهده دار بودن بر مال است مثل [آل عمران:44]. آنگاه كه تيرهاى قرعه را مىانداختند تا كدامشان كفالت مريم را به عهده گيرد ايضاً [قصص:12]. و [طه:40]. كه هر دو در باره كفالت بر موسى «عليه السلام» است. * [آل عمران:37]. آن را در آيه مخفف و مشدد خواندهاند ولى در قرآن مشدد است و فاعل آن «الله» است يعنى خدا زكريا را به مريم كفيل كرد. و اگر مخفف باشد يعنى: زكرياكفالت مريم را به عهده گرفت. در آيه [ص:23]. اگر اكفال به معنى كفيل كردن باشد پس كفالت در مال نيز به كار رفته كه آن راجع به نعجه است ولى گمان بيشتر آن است كه به معنى تمليك و نصيب قراردادن باشد چنانكه در «كِفل» به كسر كاف در ذيل خواهد آمد. در اقرب الموارد اكفال را تمليك نيز معنى كرده است. ظهور آيه نيز در تمليك است يعنى: اين برادر من است و نودونه بز دارد و من فقط يك بز دارم مىگويد آن را به من تمليك نما و مرا در محاجه غلبه كرد و اگر مراد كفالت و حفظ آن براى صاحبش بود ديگر محلى به مخاصمه نبود. كِفل: (به كسر كاف) به معنى نصيب، بهره، چند برابر و غيره آمده است در مجمع فرموده: كِفل به معنى نصيب و از «اكتفال بعير» مأخوذ است و آن اين است كه پلاسى به كوهان شتر بسته و سوار شوى در اينصورت مقدارى از پشت شتر اشغال شده است و آن مقدار همان كفل و نصيب است. [نساء:85]. مقابله كفل با نصيب با ملاحظه معنى آيه روشن مىكند كه كفل به معنى نصيب است. يعنى هر كه واسطه شود واسطه خوبى براى او از آن بهره ايست و هر كه واسطه شود واسطه بدى براى او نيز از ان نصيبى خواهد بود خدا بهر چيز حفيظ و نگهدارنده است. اين آيه صريح است در اينكه واسطه بودن در كار خوب و بد گناه و ثواب دارد. * [حديد:28]. در مجمع و جوامع الجامع كفلين را دو نصيب فرموده يعنى خدا به شما دو بهره از رحمت خويش مىدهد يكى براى ايمان به رسول خدا«صلى الله عليه وآله» و ديگرى براى ايمان به پيامبران سلف صلوات الله عليهم. راغب از بعضى نقل كرده كه مراد از تثنيه متوالى بودن است نه دوتا بودن و خودش كفلين را رحمت دنياو آخرت مىداند. الميزان «آمِنُوا»ى دوم را بعد از «آمِنُوا» ى اول به معنى ايمان تام و كامل گرفته و گويد: اين ايمان بعد از ايمان و مرتبهاى فوق مرتبه اول است كه گاهى اثرش در اثر ضعف از ان تخلف مىكندو «كِفْلَيْن» از رحمت بدين مناسبت است. اين سخن كاملا صحيح است ولى به نظر نگارنده مراد از كِفْلَيْن پاداش دنيا و آخرت است در مقابل ايمان قوى مثل [عنكبوت:27]. [آل عمران:148]. [نساء:134].