مَکْظُوم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه کظم | کظم]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: کظم| ]] | *[[ریشه کظم | کظم]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: کظم| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(بروزن فلس) مجراى تنفس چنانكه راغب و ديگران گفتهاند ايضا كظم حبس و نگهدارى غليظ است در سينه خواه به واسطه عفو باشد يا نه. طبرسى فرمايد: اصل كظم بستن دهان مشك است پس از پرشدن «كَظَمْتُ الْقِرْبَةَ» يعنى دهان مشك را پس از پركردن بستم «فُلانٌ كَظيمٌ وَ مَكْظُومٌ» آن وقت گويند كه پر از غصه يا پر از خشم باشد و انتقام نگيرد. [آل عمران:134]. آنان كه خشم خويش را فروبرند و حبس كنند و انتقام نگيرند و آنانكه مردم را عفو مىكنند. [قلم:48]. ظاهرا مكظوم به معنى پر از غصه است يعنى مانند يونس«عليه السلام» مباش آنوقت كه خدارا خواند و پر از اندوه بود. [يوسف:84]. از اندوه هر دو چشمش سفيد شد و وجودش پر از اندوه بود. [نحل:58]. ظاهرا مراد اندوهگين و خشمگين است يعنى: چون به يكى بشارت دختردهند چهرهاش سياه مىشود حال آنكه به شدت اندوهگين و غضبناك است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۱۵
«مَکْظُوم» از مادّه «کظم» (بر وزن هضم) به معناى گلوگاه است، و «کظم سقاء» به معناى بستن دهان مشک بعد از پرشدن است، به همین مناسبت، به کسانى که بسیار خشمگین یا غمناک مى شوند و خویشتن دارى مى کنند، «کاظم» گفته مى شود و باز به همین مناسبت، این واژه در معناى «حبس» نیز به کار رفته. بنابراین، «مکظوم» در آیه دو معنا مى تواند داشته باشد، مملوّ بودن از خشم و اندوه، و یا محبوس بودن در شکم ماهى، ولى معناى اول چنان که گفتیم، مناسب تر است.
ریشه کلمه
- کظم (۶ بار)
قاموس قرآن
(بروزن فلس) مجراى تنفس چنانكه راغب و ديگران گفتهاند ايضا كظم حبس و نگهدارى غليظ است در سينه خواه به واسطه عفو باشد يا نه. طبرسى فرمايد: اصل كظم بستن دهان مشك است پس از پرشدن «كَظَمْتُ الْقِرْبَةَ» يعنى دهان مشك را پس از پركردن بستم «فُلانٌ كَظيمٌ وَ مَكْظُومٌ» آن وقت گويند كه پر از غصه يا پر از خشم باشد و انتقام نگيرد. [آل عمران:134]. آنان كه خشم خويش را فروبرند و حبس كنند و انتقام نگيرند و آنانكه مردم را عفو مىكنند. [قلم:48]. ظاهرا مكظوم به معنى پر از غصه است يعنى مانند يونس«عليه السلام» مباش آنوقت كه خدارا خواند و پر از اندوه بود. [يوسف:84]. از اندوه هر دو چشمش سفيد شد و وجودش پر از اندوه بود. [نحل:58]. ظاهرا مراد اندوهگين و خشمگين است يعنى: چون به يكى بشارت دختردهند چهرهاش سياه مىشود حال آنكه به شدت اندوهگين و غضبناك است.