قَدْحا: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه قدح | قدح]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: قدح| ]] | *[[ریشه قدح | قدح]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: قدح| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
قدح به معنى زدن است مثل زدن آهن به سنگ براى بيرون آمدن آتش «قَدَحَ بِالزَّنْدِ: رام الايراءبه» به نظر مىآيد «قدحاً» منصوب به نزع الخافض و تقدير «بالقدح» باشد يعنى قسم به دوندگان با حمحمه و به آتش افروزان با زدن سم به سنگ. تفصيل سخن در «عدو» گذشت در نهج البلاغه خطبه 35 فرموده: «حَتَّى ارْتابَ النَّاصِحُ بِنُصْحِهِ وَضَنَّ الزَّنْدُ بِقَدْحِهِ» تا نصيحت گو در نصيحت خويش به شك افتاد و آتش زنه از زدن و آتش بيرون كردن بخل ورزيد. قدح گاهى به معنى طعن در نسب و عدالت و غيره نيز آيد ولى در كلاماللَّه يكبار بيشتر نيامده است، آنهم به معنى زدن. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۰۷
«قَدْح» به معناى زدن سنگ یا چوب و یا آهن و چخماق به یکدیگر براى تولید جرقه است.
ریشه کلمه
- قدح (۱ بار)
قاموس قرآن
قدح به معنى زدن است مثل زدن آهن به سنگ براى بيرون آمدن آتش «قَدَحَ بِالزَّنْدِ: رام الايراءبه» به نظر مىآيد «قدحاً» منصوب به نزع الخافض و تقدير «بالقدح» باشد يعنى قسم به دوندگان با حمحمه و به آتش افروزان با زدن سم به سنگ. تفصيل سخن در «عدو» گذشت در نهج البلاغه خطبه 35 فرموده: «حَتَّى ارْتابَ النَّاصِحُ بِنُصْحِهِ وَضَنَّ الزَّنْدُ بِقَدْحِهِ» تا نصيحت گو در نصيحت خويش به شك افتاد و آتش زنه از زدن و آتش بيرون كردن بخل ورزيد. قدح گاهى به معنى طعن در نسب و عدالت و غيره نيز آيد ولى در كلاماللَّه يكبار بيشتر نيامده است، آنهم به معنى زدن.