مُقْتَحِم: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه قحم | قحم]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: قحم| ]] | *[[ریشه قحم | قحم]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: قحم| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
راغب گويد: اقتحام قرار گرفتن در وسط سختى مخوف است «قَحَّمَ الفَرَسُ فارِسَهُ» يعنى:اسب، سوار را به محل مخوفى وارد كرد. طبرسى فرموده: اقتحام وارد شدن به سختى است [بلد:13-11]. در اين سه آيه آزاد كردن بنده ورود به گردنه ناميده شده زيرا انفاق و گذشتن از مال سخت است همانطور كه داخل شدن بگردنه. * [ص:59]. مقتحم به معنى واردشونده است معنى آيه در «فوج» گذشت در نهج البلاغه خطبه 121 در باره ورود به جنگ فرموده:«فَالنَّجاةُ لِلْمُقْتَحِمِ وَ الْهَلَكَةُ لِلْمُتَلَّوِمِ» نجات براى كسى است كه به جنگ وارد شود و هلاكت مال متوقف از جنگ است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۲۹
«مُقْتَحِم» از مادّه «اقتحام» به معناى وارد شدن در کار شدید و خوفناک است، و غالباً به ورود در کارها، بدون مطالعه و فکر قبلى نیز اطلاق مى شود.
ریشه کلمه
- قحم (۲ بار)
قاموس قرآن
راغب گويد: اقتحام قرار گرفتن در وسط سختى مخوف است «قَحَّمَ الفَرَسُ فارِسَهُ» يعنى:اسب، سوار را به محل مخوفى وارد كرد. طبرسى فرموده: اقتحام وارد شدن به سختى است [بلد:13-11]. در اين سه آيه آزاد كردن بنده ورود به گردنه ناميده شده زيرا انفاق و گذشتن از مال سخت است همانطور كه داخل شدن بگردنه. * [ص:59]. مقتحم به معنى واردشونده است معنى آيه در «فوج» گذشت در نهج البلاغه خطبه 121 در باره ورود به جنگ فرموده:«فَالنَّجاةُ لِلْمُقْتَحِمِ وَ الْهَلَكَةُ لِلْمُتَلَّوِمِ» نجات براى كسى است كه به جنگ وارد شود و هلاكت مال متوقف از جنگ است.