لاَنْفَضّوا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*[[ریشه فضض | فضض]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: فضض| ]] | *[[ریشه فضض | فضض]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: فضض| ]] | ||
*[[ریشه ل | ل]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل| ]] | *[[ریشه ل | ل]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
شكستن و پراكندن. «فَضَّ الشَّىْءَ: كَسَرَهُ مُتَفَرِّقاً» راغب گفته: فضّ شكستن و پراکندن شیء است مثل شکستن مهر نامه و به طور استعاره گفتهاند «اِنْفَضَّ الْقَوْمُ» يعنى قوم پراكنده شدند [آل عمران:159]. اگر بدرفتار و قسى القلب بودى حتماً از اطراف تو متفرق مىشدند. ايضاً [منافقون:7]. آنها كسانى اند كه مىگويند به كسانى كه در نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرق شوند. در نهج البلاغه خطبه 122 درباره جمعى فرموده: «اَللَّهُمَّ اِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَماعَتَهُمْ» خدايا اگر حق را رد كردند اجتماعشان را متفرق گردان. فضّه: نقره. [انسان:21]. زينت شدهاند با دستبند هائى از نقره بخصوصى. در مجمع ذيل آيه 34 توبه فرموده علت تسميه زر به ذهب آن است كه مىرود و فانى مىشود و باقى نمىماند و علت تسميه نقره به فضه آن است كه متفرق مىشود و نمىماند. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۴۵
ریشه کلمه
قاموس قرآن
شكستن و پراكندن. «فَضَّ الشَّىْءَ: كَسَرَهُ مُتَفَرِّقاً» راغب گفته: فضّ شكستن و پراکندن شیء است مثل شکستن مهر نامه و به طور استعاره گفتهاند «اِنْفَضَّ الْقَوْمُ» يعنى قوم پراكنده شدند [آل عمران:159]. اگر بدرفتار و قسى القلب بودى حتماً از اطراف تو متفرق مىشدند. ايضاً [منافقون:7]. آنها كسانى اند كه مىگويند به كسانى كه در نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرق شوند. در نهج البلاغه خطبه 122 درباره جمعى فرموده: «اَللَّهُمَّ اِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَماعَتَهُمْ» خدايا اگر حق را رد كردند اجتماعشان را متفرق گردان. فضّه: نقره. [انسان:21]. زينت شدهاند با دستبند هائى از نقره بخصوصى. در مجمع ذيل آيه 34 توبه فرموده علت تسميه زر به ذهب آن است كه مىرود و فانى مىشود و باقى نمىماند و علت تسميه نقره به فضه آن است كه متفرق مىشود و نمىماند.