فَار: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه فور | فور]] (۴ بار) [[کلمه با ریشه:: فور| ]] | *[[ریشه فور | فور]] (۴ بار) [[کلمه با ریشه:: فور| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
جوشيدن. غليان. راغب قيد شدت را بر آن افزوده است و گويد: آن در آتش و ديك و غضب گفته مىشود يعنى در فوران آتش و غليان ديك و برانگيخته شدن غضب به كار مىرود. [هود:40]. تا چون امر ما آمد و تنور فوران كرد (آب از آن جوشيد) گفتيم در آن كشتى از هر نوع يك جفت سوار كن. [ملك:7]. چون در جهنم انداخته شوند صفير آن را مىشنوند و ميجوشد و فوران مىكند. [آل عمران:125]. در الميزان آمده فور به معنى غليان است سپس به طور استعاره در سرعت و عجله به كار رفته و در كارى كه مهلت ندارد استعمال شده است، آيه ظاهراً راجع به جريان بدر است كه رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» به اصحابش فرمود: بلى اگر صبر كنيد و تقوى داشته باشيد و دشمنان به اين زودى بر شما بتازند پروردگارتان به شما كمك مىكند. ممكن است فور در آيه به معنى هيجان و خروج كفار باشد يعنى اگر در اين هيجان و خروجشان بر شما بتازند... | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۳۰
ریشه کلمه
- فور (۴ بار)
قاموس قرآن
جوشيدن. غليان. راغب قيد شدت را بر آن افزوده است و گويد: آن در آتش و ديك و غضب گفته مىشود يعنى در فوران آتش و غليان ديك و برانگيخته شدن غضب به كار مىرود. [هود:40]. تا چون امر ما آمد و تنور فوران كرد (آب از آن جوشيد) گفتيم در آن كشتى از هر نوع يك جفت سوار كن. [ملك:7]. چون در جهنم انداخته شوند صفير آن را مىشنوند و ميجوشد و فوران مىكند. [آل عمران:125]. در الميزان آمده فور به معنى غليان است سپس به طور استعاره در سرعت و عجله به كار رفته و در كارى كه مهلت ندارد استعمال شده است، آيه ظاهراً راجع به جريان بدر است كه رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» به اصحابش فرمود: بلى اگر صبر كنيد و تقوى داشته باشيد و دشمنان به اين زودى بر شما بتازند پروردگارتان به شما كمك مىكند. ممكن است فور در آيه به معنى هيجان و خروج كفار باشد يعنى اگر در اين هيجان و خروجشان بر شما بتازند...