تَفِيء: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه فىء | فىء]] (۸ بار) [[کلمه با ریشه:: فىء| ]] | *[[ریشه فىء | فىء]] (۸ بار) [[کلمه با ریشه:: فىء| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَيْئاً:رَجَعَ» گويند:«هُوَ سَريعُ الْفىْء عَنْ غَضَبِهِ»يعنى او از خشمش زود برمى گردد [حجرات:9]. با گروه متجاوز بجنگيد تا بطاعت خدا برگردد. [بقره:226]. اگر ايلاء كنندگان به زنانشان برگشتند و كفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. [نحل:48]. سايههاى آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا بر مى گردد. فىء رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله [حشر:8-6]. يعنى اموال و زمينهائيكه خدا از بنى نضير بر پيامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختيد... ظهور آيه اول آن است كه فىء (اموال و زمين هائيكه بدون جنگ از كفار رسيده) مال رسول خداست و كسى را در آن حقى نيست «اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ». اين قسمت اموال و اراضى از انفال است و انفال نيز مخصوص خدا و رسول مىباشد چنانكه فرموده: [انفال:1]. فقها در «مالَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لارِكاب» فقط اراضى را فرمودهاند ولى ظهور «ما اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُرى» در اراضى و اموال هر دو است. آيه دوم مانند آيه خمس است كه «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى» هر سه با لام اختصاص آمده و «لِذِى الْقُرْبى» نيز مفرد است، بايد يك فرد بيشتر نباشد و آن قهراً امام است كه هم ذى القربى و هم جانشين پيغمبر «صلى الله عليه و اله» است اما «وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ» همه بدون لام وعطف بر«ذِى الْقُرْبى»اند و اين نشان مىدهد كه گروه سه گانه بايد از سادات باشند چنانكه از ائمه اهل بيت عليهم السلام نقل شده است. و نيز آيه دوم بيان مصرف فىء است يعنى اموال بنى النضير( به موجب آيه اول) و مطلق آنچه به پيغمبر از اهل قريهها رسيده( به موجب آيه دوم) مال رسول خداست پيغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف مىكند: در راه خدا، براى خود، براى ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل آنها، در باره «لِلْفُقَراء» در آيه سوم گفتهاند: بدل است از ذى القربى و مابعد آن در اين صورت فىء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرين و گفتهاند بدل است از يتامى و مساكين و ابن سبيل، آن وقت فىء مخصوص رسول خدا و ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل مهاجرين است. ولى بهتر از همه قول الميزان است كه فرموده: انسب آن است كه «لِلْفُقَراء الْمُهاجِرينَ» بيان مصداق براى مصرف سهم الله باشد كه با «فَلِلَّه»اشاره شده نه اينكه فقراء مهاجرين از سهيمان فى ءاند بلكه صرف فىء در آنها صرف در فى سبيل الله است. و نيز انسب آن است كه «وَ الَّذينَ تَبَّوَ ؤُ الدَّارَ» و «وَ الَّذينَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ» عطف بر مهاجرين باشد و همه مصداق صرف سهم الله باشند و اينكه نقل شده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» فىء بنى نضيررا به مهاجرين و به سه يا دو نفر از فقراء انصار داد اين معنى را تأييد مىكند (به اختصار). نگارنده گويد: بنابر آنكه نقل شدفىء مال خدا و رسول و ذى القربى است رسول خدا و امام سهم الله را در راه خدا و سهم رسول و ذى القربى را در موارد پنجگانه مصرف مىكنندبدين طريق فىء در نيازمندىهاى عموم اعم از سادات و غيره مصرف مىشود چنانكه موارد ششگانه آيه خمس نيز چنين است و الحمدالله. در مجمع ذيل آيات فوق ازمنهال بن عمر و از امام سجاد«عليه السلام» نقل كرده گويد: گفتم: قول خدا «وَلِذِى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَابْنِالسَّبيلِ» ؟فرمود: آنها اقرباء ما، مساكين ما و ابناء سبيل مااندبعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنت) گفتهاند: آنها يتاماى عموم مردم اند همچنين مساكين و ابناء سبيل، اين مطلب از ائمه عليهم السلام نيز نقل شده است. ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آيات دقت نكردهاند و آنچه از اهل بيت عليهم السلام وارد شده ظاهراًدر باره مصرف سهم الله است تا هر دو نقل قابل جمع باشد. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۲۴
ریشه کلمه
- فىء (۸ بار)
قاموس قرآن
(به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَيْئاً:رَجَعَ» گويند:«هُوَ سَريعُ الْفىْء عَنْ غَضَبِهِ»يعنى او از خشمش زود برمى گردد [حجرات:9]. با گروه متجاوز بجنگيد تا بطاعت خدا برگردد. [بقره:226]. اگر ايلاء كنندگان به زنانشان برگشتند و كفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. [نحل:48]. سايههاى آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا بر مى گردد. فىء رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله [حشر:8-6]. يعنى اموال و زمينهائيكه خدا از بنى نضير بر پيامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختيد... ظهور آيه اول آن است كه فىء (اموال و زمين هائيكه بدون جنگ از كفار رسيده) مال رسول خداست و كسى را در آن حقى نيست «اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ». اين قسمت اموال و اراضى از انفال است و انفال نيز مخصوص خدا و رسول مىباشد چنانكه فرموده: [انفال:1]. فقها در «مالَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لارِكاب» فقط اراضى را فرمودهاند ولى ظهور «ما اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُرى» در اراضى و اموال هر دو است. آيه دوم مانند آيه خمس است كه «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى» هر سه با لام اختصاص آمده و «لِذِى الْقُرْبى» نيز مفرد است، بايد يك فرد بيشتر نباشد و آن قهراً امام است كه هم ذى القربى و هم جانشين پيغمبر «صلى الله عليه و اله» است اما «وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ» همه بدون لام وعطف بر«ذِى الْقُرْبى»اند و اين نشان مىدهد كه گروه سه گانه بايد از سادات باشند چنانكه از ائمه اهل بيت عليهم السلام نقل شده است. و نيز آيه دوم بيان مصرف فىء است يعنى اموال بنى النضير( به موجب آيه اول) و مطلق آنچه به پيغمبر از اهل قريهها رسيده( به موجب آيه دوم) مال رسول خداست پيغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف مىكند: در راه خدا، براى خود، براى ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل آنها، در باره «لِلْفُقَراء» در آيه سوم گفتهاند: بدل است از ذى القربى و مابعد آن در اين صورت فىء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرين و گفتهاند بدل است از يتامى و مساكين و ابن سبيل، آن وقت فىء مخصوص رسول خدا و ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل مهاجرين است. ولى بهتر از همه قول الميزان است كه فرموده: انسب آن است كه «لِلْفُقَراء الْمُهاجِرينَ» بيان مصداق براى مصرف سهم الله باشد كه با «فَلِلَّه»اشاره شده نه اينكه فقراء مهاجرين از سهيمان فى ءاند بلكه صرف فىء در آنها صرف در فى سبيل الله است. و نيز انسب آن است كه «وَ الَّذينَ تَبَّوَ ؤُ الدَّارَ» و «وَ الَّذينَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ» عطف بر مهاجرين باشد و همه مصداق صرف سهم الله باشند و اينكه نقل شده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» فىء بنى نضيررا به مهاجرين و به سه يا دو نفر از فقراء انصار داد اين معنى را تأييد مىكند (به اختصار). نگارنده گويد: بنابر آنكه نقل شدفىء مال خدا و رسول و ذى القربى است رسول خدا و امام سهم الله را در راه خدا و سهم رسول و ذى القربى را در موارد پنجگانه مصرف مىكنندبدين طريق فىء در نيازمندىهاى عموم اعم از سادات و غيره مصرف مىشود چنانكه موارد ششگانه آيه خمس نيز چنين است و الحمدالله. در مجمع ذيل آيات فوق ازمنهال بن عمر و از امام سجاد«عليه السلام» نقل كرده گويد: گفتم: قول خدا «وَلِذِى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَابْنِالسَّبيلِ» ؟فرمود: آنها اقرباء ما، مساكين ما و ابناء سبيل مااندبعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنت) گفتهاند: آنها يتاماى عموم مردم اند همچنين مساكين و ابناء سبيل، اين مطلب از ائمه عليهم السلام نيز نقل شده است. ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آيات دقت نكردهاند و آنچه از اهل بيت عليهم السلام وارد شده ظاهراًدر باره مصرف سهم الله است تا هر دو نقل قابل جمع باشد.