صَنَعُوا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه صنع | صنع]] (۲۰ بار) [[کلمه با ریشه:: صنع| ]] | *[[ریشه صنع | صنع]] (۲۰ بار) [[کلمه با ریشه:: صنع| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
عمل. [هود:16]. آن چه در دنيا كردند پوچ شد. راغب آن را جودت فعل گفته گويد: هر صنع فعل است ولى هر فعل صنع نيست. و آن به حبوان و جماد نسبت داده نمىشود بر خلاف فعل. اين عدم نسبت را در اقرب نيز گفته است در مجمع ذيل آيه 63 مائده فرموده: به قولى صنع و عمل هر دو يكىاند و به قولى صنع جودت را در ضمن گرفته است... ناگفته نماند: آن در قرآن در معصيت و كارهاى بيهوده نيز استعمال شده مىشود گفت كه در آن دقت و محكمى و اهميت منظور است نه جودت و فرقش با فعل همين است. [اعراف:137]. آن چه فرعون و قومش مىساختند و آن چه از بناها بالا مىبردند تباه ساختيم. * [طه:39]. «لِتُصْنَعَ» به صيغه مجهوا تربيت شدن است يعنى بر تو محبت انداختم و طورى يعنى بر تو محبت انداختم و طورى كردم تا تو را فرعون و زنش دوست دارند و تا نظر من تربيت شوى. * [طه:41]. اصطناع به معنى تربيت و اختيار به كار مىرود در اقرب الموارد هست: «اِصْطَنَعَهُ لِنَفْسِهِ: اِخْتارَهُ» يعنى: اى موسى تو را براى خودم و اينكه رسول من باشى تربيت كردم يا براى خودم اختيار نمودم. راغب آن را مبالغه در اصلاح شىء گفته است. * [انبياء:80]. منظور از صنعت لبوس زره بافى حضرت داود است. چنانكه از «لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ» ظاهر مىشود. * [شعراء:128-129]. مصانع جمع مصنع به معنى مأخذ آب است (مثل حوض) چنانكه در مجمع و اقرب گفته. ابو عبيده گويد: هر بناء مصنعه است در مفردات گفته: از انكنه شريفه مصانع تعبير آمده. ظاهراً مراد از آن در آيه عمارتها است. و احتمال دارد كه منظور آبگيرها باشد. اين دو آيه از شسخنان هود عليه السلام است كه به قوم خويش فرموده يعنى:آيا در هر بلندى نشانى و محلى بيهوده بنا مىكنيد و عمارتها يا آبگيرهائى مىسازيد كه گويا جاودانى هستيد. در مجمع از انس بن مالك نقل شده: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بيرونرفت، قبلهاى ديد كه به راه مشرف بود فرمود: اين چيست؟ يارانش گفتند: مال مردى از انصار است. آن حضرت گذشت بعد از چندى مرد انصارى آمد و سلام كرد، چند دفعه سلام كرد تا خشم و اعراض آن حضرت را فهميد. به اصحاب شكايت كرد و گفت: ه شده كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم با من اين رفتار مىكند؟ گفتند: روزى آن حضرت بيرون رفت قبّه تو را ديد پرسيد. گفتيم: از فلانى است. آن مرد رفت قبّه را با خاك يكسان كرد. روزى آن بزرگوار كه بيرون مىرفت آن قبّه را نديد پرسيد آن قبّه چطور شد؟ گفتند: صاحبش به ما از اعراض شما شكايت كرد جريان را به او رسانديم و او قبّه را در هم كوبيد. فرمود:عر عمارتى كه ساخته مىشود روز قيامت براى صاحبش و بال است مگر آنچه لابد منه باشد. «كُلُّ بَناءٍ يُبْنى وَ بالٌ عَلى صاحِبِهِ يَوْمَ الْقِيامَةَ اِلّا ما لابُدَّ مِنْهُ» . | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۴۴
ریشه کلمه
- صنع (۲۰ بار)
قاموس قرآن
عمل. [هود:16]. آن چه در دنيا كردند پوچ شد. راغب آن را جودت فعل گفته گويد: هر صنع فعل است ولى هر فعل صنع نيست. و آن به حبوان و جماد نسبت داده نمىشود بر خلاف فعل. اين عدم نسبت را در اقرب نيز گفته است در مجمع ذيل آيه 63 مائده فرموده: به قولى صنع و عمل هر دو يكىاند و به قولى صنع جودت را در ضمن گرفته است... ناگفته نماند: آن در قرآن در معصيت و كارهاى بيهوده نيز استعمال شده مىشود گفت كه در آن دقت و محكمى و اهميت منظور است نه جودت و فرقش با فعل همين است. [اعراف:137]. آن چه فرعون و قومش مىساختند و آن چه از بناها بالا مىبردند تباه ساختيم. * [طه:39]. «لِتُصْنَعَ» به صيغه مجهوا تربيت شدن است يعنى بر تو محبت انداختم و طورى يعنى بر تو محبت انداختم و طورى كردم تا تو را فرعون و زنش دوست دارند و تا نظر من تربيت شوى. * [طه:41]. اصطناع به معنى تربيت و اختيار به كار مىرود در اقرب الموارد هست: «اِصْطَنَعَهُ لِنَفْسِهِ: اِخْتارَهُ» يعنى: اى موسى تو را براى خودم و اينكه رسول من باشى تربيت كردم يا براى خودم اختيار نمودم. راغب آن را مبالغه در اصلاح شىء گفته است. * [انبياء:80]. منظور از صنعت لبوس زره بافى حضرت داود است. چنانكه از «لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ» ظاهر مىشود. * [شعراء:128-129]. مصانع جمع مصنع به معنى مأخذ آب است (مثل حوض) چنانكه در مجمع و اقرب گفته. ابو عبيده گويد: هر بناء مصنعه است در مفردات گفته: از انكنه شريفه مصانع تعبير آمده. ظاهراً مراد از آن در آيه عمارتها است. و احتمال دارد كه منظور آبگيرها باشد. اين دو آيه از شسخنان هود عليه السلام است كه به قوم خويش فرموده يعنى:آيا در هر بلندى نشانى و محلى بيهوده بنا مىكنيد و عمارتها يا آبگيرهائى مىسازيد كه گويا جاودانى هستيد. در مجمع از انس بن مالك نقل شده: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بيرونرفت، قبلهاى ديد كه به راه مشرف بود فرمود: اين چيست؟ يارانش گفتند: مال مردى از انصار است. آن حضرت گذشت بعد از چندى مرد انصارى آمد و سلام كرد، چند دفعه سلام كرد تا خشم و اعراض آن حضرت را فهميد. به اصحاب شكايت كرد و گفت: ه شده كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم با من اين رفتار مىكند؟ گفتند: روزى آن حضرت بيرون رفت قبّه تو را ديد پرسيد. گفتيم: از فلانى است. آن مرد رفت قبّه را با خاك يكسان كرد. روزى آن بزرگوار كه بيرون مىرفت آن قبّه را نديد پرسيد آن قبّه چطور شد؟ گفتند: صاحبش به ما از اعراض شما شكايت كرد جريان را به او رسانديم و او قبّه را در هم كوبيد. فرمود:عر عمارتى كه ساخته مىشود روز قيامت براى صاحبش و بال است مگر آنچه لابد منه باشد. «كُلُّ بَناءٍ يُبْنى وَ بالٌ عَلى صاحِبِهِ يَوْمَ الْقِيامَةَ اِلّا ما لابُدَّ مِنْهُ» .