يُصِرّوا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه صرر | صرر]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: صرر| ]] | *[[ریشه صرر | صرر]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: صرر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
صرّ به معنى بستن و گره زدن است «صَرَّ الصُّرَّةَ ئَ غَيْرَها: شَدَّها» كيسه را از آن صرّه گويند كه پول در آن گره زده و بسته مىشود. در مجمع فرموده: به قولى اصرار ثبات است. [آل عمران:135]. اصرار به گناه را از آن اصرار گويند كه گوئى گناه را به گناه يا گناه را به خود بسته است. [واقعة:46]. و بودند كه به گناه بزرگ اصرار مىكردند و از آن دست نمىكشيدند. [نوح:7]. جامه هايشان را به سد كشيدند و در اعراضاز حق اصرار نمودند و خود پسندى عجيب كردند. صِرّ به كسر (ص): سرماى شديد به قول راغب اين از آن است كه در سرما گره شدن (يخ بستن) هست. [آل عمران:117]. حكايت آنچه كفّار در اين زندگى انفاق مىكنند داستان بادى است كه داراى سرماى شديدى است. به كشت قومى ظالم رسيد و آن رااز بين برد. * [ذاريات:290]. صرّه جماعتى است منضّم به هم گوئى جمع شده و در يك ظرف قرار گرفتهاند (راغب) به معنى ضجّه و صيحه نيز آمده است (اقرب). طبرسى آن را صيحه شديد به قولى، جماعت گفته است يعنى: زن ابراهيم عليه السلام صيحه زنان رو كرد و با تعجّب به صورت خويش زد و گفت: عجوزه نازا مىزايد؟ | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۴۵
ریشه کلمه
- صرر (۶ بار)
قاموس قرآن
صرّ به معنى بستن و گره زدن است «صَرَّ الصُّرَّةَ ئَ غَيْرَها: شَدَّها» كيسه را از آن صرّه گويند كه پول در آن گره زده و بسته مىشود. در مجمع فرموده: به قولى اصرار ثبات است. [آل عمران:135]. اصرار به گناه را از آن اصرار گويند كه گوئى گناه را به گناه يا گناه را به خود بسته است. [واقعة:46]. و بودند كه به گناه بزرگ اصرار مىكردند و از آن دست نمىكشيدند. [نوح:7]. جامه هايشان را به سد كشيدند و در اعراضاز حق اصرار نمودند و خود پسندى عجيب كردند. صِرّ به كسر (ص): سرماى شديد به قول راغب اين از آن است كه در سرما گره شدن (يخ بستن) هست. [آل عمران:117]. حكايت آنچه كفّار در اين زندگى انفاق مىكنند داستان بادى است كه داراى سرماى شديدى است. به كشت قومى ظالم رسيد و آن رااز بين برد. * [ذاريات:290]. صرّه جماعتى است منضّم به هم گوئى جمع شده و در يك ظرف قرار گرفتهاند (راغب) به معنى ضجّه و صيحه نيز آمده است (اقرب). طبرسى آن را صيحه شديد به قولى، جماعت گفته است يعنى: زن ابراهيم عليه السلام صيحه زنان رو كرد و با تعجّب به صورت خويش زد و گفت: عجوزه نازا مىزايد؟