صَاغِرُون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه صغر | صغر]] (۱۳ بار) [[کلمه با ریشه:: صغر| ]]
*[[ریشه صغر | صغر]] (۱۳ بار) [[کلمه با ریشه:: صغر| ]]
=== قاموس قرآن ===
(بر وزن فرس و عنب) كوچكى. مقابل كبر. وآن در مقايسه چيزى با چيز ديگر گفته مى‏شود خواه به اعتبار زمان باشد مثل كوچكى سنّ. يا به اعتبار. جثّه باشد يا قدر و مرتبه. صغير: كوچك. صغار: به فتح (ص) ذلّت و خوارى. صاغر: به قول راغب كسى است كه به پستى راضى است. طبرسى، ذيل معنى كرده است. [بقره:282]، [اسراء:24]. * [ انعام:124]. صغار در آيه به معنى ذلت و هوان است . * [توبه:29]. صاغر در آيه ظاهراً به معنى خضوع و طاعت است كه يكنوع خوارى است چنانكه شيخ طوسى فرموده‏اند يعنى: تا جزيه را با دست بدهند در حالى كه به حكومت اسلام خاضع و مطيع اند راجع به جزيه و معنى صاغرون در كتاب سيرى در اسلام فصل «اهل كتاب» مفصلاً بحث كرده‏ام و معنى صاغر بعيد است در آيه، آن باشد كه بعضى از فقهاء در بحث جزيه فرموده‏اند. به نظر مى‏آيد كه مراد از صاغرون ساير شرايط ذمّه است . در جريان حضرت سليمان آمده [نمل:37]. ذليل بودن به واسطه رفتن عزّت و حكومت و استقلال و صاغر بودن در اثر اسارت و گرفتارى است (جوامع الجامع). در صاغر و صغار معناى اوّل ملحوظ و در نظر است كه صاغر در اثر صغر قدر و منزلت ذليل شده و صغار در نتيجه از بين رفتن و صغير شدن حيثيّت و مقام شخص است.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۲۴

آیات شامل این کلمه

«صاغِر» از مادّه «صِغَر» (بر وزن پسر) به معناى کسى است که به کوچکى راضى شود و منظور از آن در آیه فوق آن است که پرداختن جزیه باید به عنوان خضوع در برابر آئین اسلام و قرآن بوده باشد.

و به تعبیر دیگر نشانه اى براى همزیستى مسالمت آمیز و قبول موقعیت یک اقلیت سالم و محترم در برابر اکثریت حاکم بوده باشد.

و این که بعضى از مفسران آن را به عنوان تحقیر، توهین، اهانت و سخریه اهل کتاب ذکر کرده اند، نه از مفهوم لغوى کلمه استفاده مى شود، نه با روح تعلیمات اسلام سازگار است و نه با سایر دستوراتى که درباره طرز رفتار با اقلیت هاى مذهبى به ما رسیده است، تطبیق مى کند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن فرس و عنب) كوچكى. مقابل كبر. وآن در مقايسه چيزى با چيز ديگر گفته مى‏شود خواه به اعتبار زمان باشد مثل كوچكى سنّ. يا به اعتبار. جثّه باشد يا قدر و مرتبه. صغير: كوچك. صغار: به فتح (ص) ذلّت و خوارى. صاغر: به قول راغب كسى است كه به پستى راضى است. طبرسى، ذيل معنى كرده است. [بقره:282]، [اسراء:24]. * [ انعام:124]. صغار در آيه به معنى ذلت و هوان است . * [توبه:29]. صاغر در آيه ظاهراً به معنى خضوع و طاعت است كه يكنوع خوارى است چنانكه شيخ طوسى فرموده‏اند يعنى: تا جزيه را با دست بدهند در حالى كه به حكومت اسلام خاضع و مطيع اند راجع به جزيه و معنى صاغرون در كتاب سيرى در اسلام فصل «اهل كتاب» مفصلاً بحث كرده‏ام و معنى صاغر بعيد است در آيه، آن باشد كه بعضى از فقهاء در بحث جزيه فرموده‏اند. به نظر مى‏آيد كه مراد از صاغرون ساير شرايط ذمّه است . در جريان حضرت سليمان آمده [نمل:37]. ذليل بودن به واسطه رفتن عزّت و حكومت و استقلال و صاغر بودن در اثر اسارت و گرفتارى است (جوامع الجامع). در صاغر و صغار معناى اوّل ملحوظ و در نظر است كه صاغر در اثر صغر قدر و منزلت ذليل شده و صغار در نتيجه از بين رفتن و صغير شدن حيثيّت و مقام شخص است.