الْأَشْرَار: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه شرر | شرر]] (۳۱ بار) [[کلمه با ریشه:: شرر| ]] | *[[ریشه شرر | شرر]] (۳۱ بار) [[کلمه با ریشه:: شرر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بد و ضرر راغب گفته: شر آن است كه همه از آن اعراض مىكنند چنانكه خير آن است كه همه به آن مايل مىشوند طبرسى فرموده خير نفع خوب و شرّ ضرر قبيح است [بقره:216]. در آيات گاهى معنى ضرر مناسب است مثل آيه فوق و گاهى معناى قبيح و بد نحو [يوسف:77]. در اقرب الموارد گويد: شرّ اسمى است جامع تمام رذائل و خطايا و در «فُلانٌ شَرُّ النّاسِ» اسم تفضيل است همزه آن در اثر كثرت استعمال حذف شده چنانكه در «فُلانٌ خَيْرُ النّاسِ». على هذا شرّ در آيه [بيّنة:6]. و نظير آن اسم تفضيل است و ايضاً در آيه [مائده:60]. و نظائر آن بايد به قرينه «من» تفضيليه اسم تفضيل باشد. شرير: مضرّ، مفسد، ظالم. جمع آن اشرار است [ص:62]. شرار النار (به كسر ش) شراره و جرقه آتش است كه از آن جستن مىكنند راغب گويد: علت اين تسميه اعتقاد شرّ در اخگر است. شرر (بر وزن ضرر) مطلق شراره واحد آن شرره است [مرسلات:32]. آتش شراره هائى به بزرگى مىافكند. شرار جمع شرير نيز آمده است. تفضيل سخن در «حسن» ديده شود. | |||
*[[ال]] | *[[ال]] | ||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۵۷
ریشه کلمه
- شرر (۳۱ بار)
قاموس قرآن
بد و ضرر راغب گفته: شر آن است كه همه از آن اعراض مىكنند چنانكه خير آن است كه همه به آن مايل مىشوند طبرسى فرموده خير نفع خوب و شرّ ضرر قبيح است [بقره:216]. در آيات گاهى معنى ضرر مناسب است مثل آيه فوق و گاهى معناى قبيح و بد نحو [يوسف:77]. در اقرب الموارد گويد: شرّ اسمى است جامع تمام رذائل و خطايا و در «فُلانٌ شَرُّ النّاسِ» اسم تفضيل است همزه آن در اثر كثرت استعمال حذف شده چنانكه در «فُلانٌ خَيْرُ النّاسِ». على هذا شرّ در آيه [بيّنة:6]. و نظير آن اسم تفضيل است و ايضاً در آيه [مائده:60]. و نظائر آن بايد به قرينه «من» تفضيليه اسم تفضيل باشد. شرير: مضرّ، مفسد، ظالم. جمع آن اشرار است [ص:62]. شرار النار (به كسر ش) شراره و جرقه آتش است كه از آن جستن مىكنند راغب گويد: علت اين تسميه اعتقاد شرّ در اخگر است. شرر (بر وزن ضرر) مطلق شراره واحد آن شرره است [مرسلات:32]. آتش شراره هائى به بزرگى مىافكند. شرار جمع شرير نيز آمده است. تفضيل سخن در «حسن» ديده شود.