مِرْفَقا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه رفق | رفق]] (۵ بار) [[کلمه با ریشه:: رفق| ]] | *[[ریشه رفق | رفق]] (۵ بار) [[کلمه با ریشه:: رفق| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(به كسر اول) مدارا. ايضاً مرفق (به كسر اول و فتح فاء)و آن ضد خشونت است (اقرب). رفيق: مدارا كننده (دوست) [كهف:16]، [نساء:69]. مرفق را بعضى به فتح «م» و كسر (فاء) و بعضى را بعضى به عكس آن خواندهاند. و آن با دو وزن فوق و همچنين به فتح «م» و «ف» مصدر است به معنى لطف و سهولت. يعنى خدا براى شما از مشكلى كه داريد سهولت و گشايش پيش آورد. * [كهف:31]. در مجمع گويد: مدتفق متكّا و مخدّه است گويند: ارتفق يعنى به آرنج خود تكيه كرد همچنين است قول (اقرب) و ديگران. ولى به نظر مىآيد كه آن محل مرافقت و ملاطفت باشد يعنى بهتر آسايشگاه است. * [مائده:6]. مرافق جمع مرفق به معنى آرنج است در لغت عرب آن را مجمع ساعد و بازو گفتهاند «اِلَى الْمَرافِقِ» قيد است براى «اِيْدِيُكُمْ» نه براى «فَاَغْسِلُوا» و به عبارت ديگر حدّ حدّ مغسول است نه غسل دست در اطلاق عرب مصاديق گوناگون دارد يك دفعه مراد از ان چهار انگشت دست مثل [مائده:38]. يك دفعه مراد از آن مچ به پائين است نحو [مائده:6]، نساء:43. يكدفعه مراد از آن تا آرنج است مثل آيه «مانحن فيه». و يكدفعه مراد از آن سر انگشتان است تا شانه چنانكه در اقرب الموارد گفته است . لذا اگر در آيه قيد «اِلَى الْمَرافِقِ» نبود معلوم نمىشد مراد از دست كدام است ولى قيد روشن مىكند كه دست تا آرنج مراداست. بنابراين آيه شريفه ازاينكه از مرفق شسته شود يا بالعكس ساكت است و اگر ما بوديم و آيه مىگفتيم: هر دو جايز است. شيعه كه مىگويد: بايد وضو از مرفق به پائين شسته شود دليلشان روايات اهل بيت عليهم السلام است نه آيه فوق رجوع شود به وسائل (ابواب الوضوء باب 15). اهل سنت نيز كه از پائين به بالا مىشويند در اين عمل به آيه استناد نمىكنند بلكه از امثال ابو هريره و عثمان روايت مىكنند كه آنهاحضرت صلى اللّه عليه و آله و سلم را ديدهاند كه از پائين به بالا مىشسته رجوع شود به سنن ابى داود و غيره. اهل سنت درباره آيه فوق بيشتر اهميت دادهاند كه «الى» را به معنى «مع» بگيرند كه يعنى نرفق نيز بايد شسته شود وانگهى اهل سنت نگفتهاند كه اگر كسى از مرفق بشويد وضوى او باطل است رجوع كنيد به تفاسير و كتب احاديثشان طبرسى رحمه اللّه در مجمع ذيل آيه فوق فرموده: امت اسلامى اتفاق دارند در اينكه اگر كسى از بالا به پائين بشويد وضوى او صحيح است. على هذا شروع از پائين در مذهب اهل سنت مستحب است نه واجب كه عكس آن مبطل باشد. فقهاء شيعه به استناد روايات اهل بيت عليهم السلام فتوى دادهاند كه در صورت شستن از پائين به بالا وضو باطل است. فقط از ابن ادريس نقل شده كه آن را مكرده دانسته و مبطل نمىداند و نيز سيد مرتضى كه در يكى از دو فتوايش گفته از بالا شستن مستحّب است. اگر گويند: گفتيد آيه از كيفيّت شروع ساكت است و اگر ما بوديم و آيه، هر دو ن.ع شستن جايز بود در اين باره توضيح بدهيد؟ گوئيم: بطورئى كه گفته شد «اِلَى الْمَرافِقِ» حدّ «اَيْدِيَكُمْ» است مثلاً اگر شخصى به نقاش گويد: اين ستون را تا نصف به پائين رنگ بزند. و بالعكس. در هر دو صورت مىگويند مأموريت خود را انجام داده است همچنين است آيه شريفه. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۰۴
«مِرْفَق» از مادّه «رَفْق» به معناى چیزى است که وسیله لطف، راحتى و رفق باشد; بنابراین، مجموع جمله «یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً» یعنى خداوند، وسیله لطف و راحتى شما را فراهم مى سازد.
ریشه کلمه
- رفق (۵ بار)
قاموس قرآن
(به كسر اول) مدارا. ايضاً مرفق (به كسر اول و فتح فاء)و آن ضد خشونت است (اقرب). رفيق: مدارا كننده (دوست) [كهف:16]، [نساء:69]. مرفق را بعضى به فتح «م» و كسر (فاء) و بعضى را بعضى به عكس آن خواندهاند. و آن با دو وزن فوق و همچنين به فتح «م» و «ف» مصدر است به معنى لطف و سهولت. يعنى خدا براى شما از مشكلى كه داريد سهولت و گشايش پيش آورد. * [كهف:31]. در مجمع گويد: مدتفق متكّا و مخدّه است گويند: ارتفق يعنى به آرنج خود تكيه كرد همچنين است قول (اقرب) و ديگران. ولى به نظر مىآيد كه آن محل مرافقت و ملاطفت باشد يعنى بهتر آسايشگاه است. * [مائده:6]. مرافق جمع مرفق به معنى آرنج است در لغت عرب آن را مجمع ساعد و بازو گفتهاند «اِلَى الْمَرافِقِ» قيد است براى «اِيْدِيُكُمْ» نه براى «فَاَغْسِلُوا» و به عبارت ديگر حدّ حدّ مغسول است نه غسل دست در اطلاق عرب مصاديق گوناگون دارد يك دفعه مراد از ان چهار انگشت دست مثل [مائده:38]. يك دفعه مراد از آن مچ به پائين است نحو [مائده:6]، نساء:43. يكدفعه مراد از آن تا آرنج است مثل آيه «مانحن فيه». و يكدفعه مراد از آن سر انگشتان است تا شانه چنانكه در اقرب الموارد گفته است . لذا اگر در آيه قيد «اِلَى الْمَرافِقِ» نبود معلوم نمىشد مراد از دست كدام است ولى قيد روشن مىكند كه دست تا آرنج مراداست. بنابراين آيه شريفه ازاينكه از مرفق شسته شود يا بالعكس ساكت است و اگر ما بوديم و آيه مىگفتيم: هر دو جايز است. شيعه كه مىگويد: بايد وضو از مرفق به پائين شسته شود دليلشان روايات اهل بيت عليهم السلام است نه آيه فوق رجوع شود به وسائل (ابواب الوضوء باب 15). اهل سنت نيز كه از پائين به بالا مىشويند در اين عمل به آيه استناد نمىكنند بلكه از امثال ابو هريره و عثمان روايت مىكنند كه آنهاحضرت صلى اللّه عليه و آله و سلم را ديدهاند كه از پائين به بالا مىشسته رجوع شود به سنن ابى داود و غيره. اهل سنت درباره آيه فوق بيشتر اهميت دادهاند كه «الى» را به معنى «مع» بگيرند كه يعنى نرفق نيز بايد شسته شود وانگهى اهل سنت نگفتهاند كه اگر كسى از مرفق بشويد وضوى او باطل است رجوع كنيد به تفاسير و كتب احاديثشان طبرسى رحمه اللّه در مجمع ذيل آيه فوق فرموده: امت اسلامى اتفاق دارند در اينكه اگر كسى از بالا به پائين بشويد وضوى او صحيح است. على هذا شروع از پائين در مذهب اهل سنت مستحب است نه واجب كه عكس آن مبطل باشد. فقهاء شيعه به استناد روايات اهل بيت عليهم السلام فتوى دادهاند كه در صورت شستن از پائين به بالا وضو باطل است. فقط از ابن ادريس نقل شده كه آن را مكرده دانسته و مبطل نمىداند و نيز سيد مرتضى كه در يكى از دو فتوايش گفته از بالا شستن مستحّب است. اگر گويند: گفتيد آيه از كيفيّت شروع ساكت است و اگر ما بوديم و آيه، هر دو ن.ع شستن جايز بود در اين باره توضيح بدهيد؟ گوئيم: بطورئى كه گفته شد «اِلَى الْمَرافِقِ» حدّ «اَيْدِيَكُمْ» است مثلاً اگر شخصى به نقاش گويد: اين ستون را تا نصف به پائين رنگ بزند. و بالعكس. در هر دو صورت مىگويند مأموريت خود را انجام داده است همچنين است آيه شريفه.