الرّاسِخُون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه رسخ‌ | رسخ‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: رسخ‌| ]]
*[[ریشه رسخ‌ | رسخ‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: رسخ‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
رسوخ به معنى ريشه دارى و ثبات است. راسخون در علم كسانى‏اند كه در دانش ريشه دارند و علم در وجودشان رسوخ كرده و استقرار يافته است. راغب مى‏گويد :رسوخ ثبات شيى‏ء ثبلتى محكم است. در اقرب آمده «رسخ الشيى‏ء رسوخاً: ثبت فى موضعه» راغب گويد: راسخ در علم دانائى است كه شبهه بر او عارض نمى‏شود. [آل عمران:7]. «وَ الرَّاسِخُونَ...» مبتدا و خبر در آن «يَقُولُونَ» است و آن جمله استيناف است بعضى ندانسته فكر مى‏كنند كه والراسخون عطف است به جاى «اللّه» و خلاصه مضمون آيه آنست كه: قرآن دو قسمت است محكم و متشابه. مردم نيز درباره قرآن دو گروه‏اند آنها كه انحراف قلبى دارند به متشابه قرآن مى‏چسبند كه ايجاد فتنه كنند و آنها كه راسخون در علمند گويند بهر دو قسمت ايمان آوريم همه آن از جانب خداست و و تأويل قرآن را جز خدا كسى نمى‏داند. نه اينكه راسخون عطف به اللّه باشد و معنى آن باشد كه تأويل قرآن را جز خدا و راسخون در علم كسى نمى‏داند. و اينكه تأويل مفصّل قرآن را فقط خدا مى‏داند در «اوّل» گذشت. در الميزان گويد: توصيف راسخون در علم نشان مى‏دهد كه آنها به خدا و آيات او چنان علمى دارند كه شكى در آن وارد نمى‏شود و آنچه از محكمات مى‏دانند ثابت است و به آن ايمان دارند و عمل مى‏كنند و چون به آيه متشابهى برخوردند قلوبشان مضطرب نمى‏شود بلكه به آن ايمان مى‏آورند و در مقام عمل متوقّف مى‏شوند. (تمام شد). در نهج البلاغه خطبه 89 فرموده: بدان راسخون در علم آنهااند كه به جهل آن چه نميدانند اقرار مى‏كنند و اين اقرار آنها را از ورورد به درهاى مسدود غيب بى نياز كرده. راسخون در علم‏ نظر به معنى كلمه هر كه دانش و علم در وجودش استقرار يافته و ريشه دوانده راسخ در علم است ولى مصداق اولى و حقيقى آن رسول خدا و ائمه اطهار عليهم السلام است در تفسير برهان بيشتر از 11 روايت در اين باره نقل كرده است در بعضى از آنهاست كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» افضل راسخون در علم است و بعد از وى اوصياء اواند و در بعضى آمده «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» و در برخى «وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ»صلوات اللّه عليهم اجمعين. لفظ آيه و همچنين جمله افضل راسخون در علم بودن نشان مى‏دهد كه راسخون در علم منحصر به آنان «عليهم السلام» نيست ولى چنان كه گفته شد آنها مصداق اولى آن‏اند. * [نساء:162]. ضمير «منهم» به يهود كه در آيه است بر مى‏گردد و مراد از يهود است كه دانش در وجودشان استقرار يافته است.


*[[ال]]
*[[ال]]
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۳۹

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

رسوخ به معنى ريشه دارى و ثبات است. راسخون در علم كسانى‏اند كه در دانش ريشه دارند و علم در وجودشان رسوخ كرده و استقرار يافته است. راغب مى‏گويد :رسوخ ثبات شيى‏ء ثبلتى محكم است. در اقرب آمده «رسخ الشيى‏ء رسوخاً: ثبت فى موضعه» راغب گويد: راسخ در علم دانائى است كه شبهه بر او عارض نمى‏شود. [آل عمران:7]. «وَ الرَّاسِخُونَ...» مبتدا و خبر در آن «يَقُولُونَ» است و آن جمله استيناف است بعضى ندانسته فكر مى‏كنند كه والراسخون عطف است به جاى «اللّه» و خلاصه مضمون آيه آنست كه: قرآن دو قسمت است محكم و متشابه. مردم نيز درباره قرآن دو گروه‏اند آنها كه انحراف قلبى دارند به متشابه قرآن مى‏چسبند كه ايجاد فتنه كنند و آنها كه راسخون در علمند گويند بهر دو قسمت ايمان آوريم همه آن از جانب خداست و و تأويل قرآن را جز خدا كسى نمى‏داند. نه اينكه راسخون عطف به اللّه باشد و معنى آن باشد كه تأويل قرآن را جز خدا و راسخون در علم كسى نمى‏داند. و اينكه تأويل مفصّل قرآن را فقط خدا مى‏داند در «اوّل» گذشت. در الميزان گويد: توصيف راسخون در علم نشان مى‏دهد كه آنها به خدا و آيات او چنان علمى دارند كه شكى در آن وارد نمى‏شود و آنچه از محكمات مى‏دانند ثابت است و به آن ايمان دارند و عمل مى‏كنند و چون به آيه متشابهى برخوردند قلوبشان مضطرب نمى‏شود بلكه به آن ايمان مى‏آورند و در مقام عمل متوقّف مى‏شوند. (تمام شد). در نهج البلاغه خطبه 89 فرموده: بدان راسخون در علم آنهااند كه به جهل آن چه نميدانند اقرار مى‏كنند و اين اقرار آنها را از ورورد به درهاى مسدود غيب بى نياز كرده. راسخون در علم‏ نظر به معنى كلمه هر كه دانش و علم در وجودش استقرار يافته و ريشه دوانده راسخ در علم است ولى مصداق اولى و حقيقى آن رسول خدا و ائمه اطهار عليهم السلام است در تفسير برهان بيشتر از 11 روايت در اين باره نقل كرده است در بعضى از آنهاست كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» افضل راسخون در علم است و بعد از وى اوصياء اواند و در بعضى آمده «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» و در برخى «وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ»صلوات اللّه عليهم اجمعين. لفظ آيه و همچنين جمله افضل راسخون در علم بودن نشان مى‏دهد كه راسخون در علم منحصر به آنان «عليهم السلام» نيست ولى چنان كه گفته شد آنها مصداق اولى آن‏اند. * [نساء:162]. ضمير «منهم» به يهود كه در آيه است بر مى‏گردد و مراد از يهود است كه دانش در وجودشان استقرار يافته است.