ریشه ذقن: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
«ذقن» به معناى «چانه» است; و مى دانیم به هنگام سجده کردن، کسى چانه بر زمین نمى گذارد. اما تعبیر آیه، اشاره به این است که آنها با تمام صورت در پیشگاه خدا بر زمین مى افتند، حتى چانه آنها که آخرین عضوى است که به هنگام سجده ممکن است به زمین برسد، در پیشگاه با عظمتش بر زمین قرار مى گیرد. بعضى از مفسران، این احتمال را نیز داده اند که در سجده معمولى انسان نخست پیشانى بر خاک مى نهد، ولى کسى که همچون مدهوشان بر خاک مى افتد، اول چانه او بر زمین قرار مى گیرد، به کار بردن این تعبیر، در آیه تأکیدى است بر معناى «یَخِرُّونَ». | |||
=== قاموس قرآن === | |||
چانه. [اسراء:107]، اذقان جمع ذقن بمعنى چانههاست. در مجمع و الميزان گويد: علت اعتبار اذقان آن است كه چانه در وقت سجده نزديكترين اجزاء صورت به زمين است. در الميزان اضافه كرده: گفته شده مراد از اذقان صورتهاست و جزء بطور مجاز بر كّل اطلاق شده است. در اقرب الموارد آمده «خّر لوجهه: وقع» يعنى بر رو افتاد معنى آيه چنين مىشود. آنان كه پيش از نزول قرآن دانش داده شدهاند چون قرآن بر آنها خوانده شود بر چانهها به سجده مىافتند مراد از آيه چنان كه الميزان گفته سجده است بقرينه «سجّداً» و ذكر اذقان بدان جهت است كه گفته شد. ولى فكر مىكنم منظور از سجده تواضع و خم شدن است نه سجده متعارف يعنى آنگاه كه قرآن بر آنها خوانده شود در اثر تواضع و انقياد آنقدر بر رو مىافتند تا چانهها به زمين برسد و در آيه بعدى آمده «وَ يَخِّرونَ لِلاَذقانِ يَبكُونَ و يَزيدُهُم خُشوعاً» مىبينيم كه از سجده خبرى نيست. * [يس:8] اگر بگردن كسى زنجير بزنند و آنقدر بگردانند تا زير چانهاش برسد به بالا خواهد ماند و قدرت پائين آوردن سر خود را نخواهد داشت. آيه تشبيه است نسبت به اهل فسق و غيره يعنى: ما بگردن آنها سر به بالا گرفتگانند. اذقان سه بار در قرآن آمده كه نقل شد. | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" |
نسخهٔ ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۰۴
تکرار در قرآن: ۳(بار)
«ذقن» به معناى «چانه» است; و مى دانیم به هنگام سجده کردن، کسى چانه بر زمین نمى گذارد. اما تعبیر آیه، اشاره به این است که آنها با تمام صورت در پیشگاه خدا بر زمین مى افتند، حتى چانه آنها که آخرین عضوى است که به هنگام سجده ممکن است به زمین برسد، در پیشگاه با عظمتش بر زمین قرار مى گیرد. بعضى از مفسران، این احتمال را نیز داده اند که در سجده معمولى انسان نخست پیشانى بر خاک مى نهد، ولى کسى که همچون مدهوشان بر خاک مى افتد، اول چانه او بر زمین قرار مى گیرد، به کار بردن این تعبیر، در آیه تأکیدى است بر معناى «یَخِرُّونَ».
قاموس قرآن
چانه. [اسراء:107]، اذقان جمع ذقن بمعنى چانههاست. در مجمع و الميزان گويد: علت اعتبار اذقان آن است كه چانه در وقت سجده نزديكترين اجزاء صورت به زمين است. در الميزان اضافه كرده: گفته شده مراد از اذقان صورتهاست و جزء بطور مجاز بر كّل اطلاق شده است. در اقرب الموارد آمده «خّر لوجهه: وقع» يعنى بر رو افتاد معنى آيه چنين مىشود. آنان كه پيش از نزول قرآن دانش داده شدهاند چون قرآن بر آنها خوانده شود بر چانهها به سجده مىافتند مراد از آيه چنان كه الميزان گفته سجده است بقرينه «سجّداً» و ذكر اذقان بدان جهت است كه گفته شد. ولى فكر مىكنم منظور از سجده تواضع و خم شدن است نه سجده متعارف يعنى آنگاه كه قرآن بر آنها خوانده شود در اثر تواضع و انقياد آنقدر بر رو مىافتند تا چانهها به زمين برسد و در آيه بعدى آمده «وَ يَخِّرونَ لِلاَذقانِ يَبكُونَ و يَزيدُهُم خُشوعاً» مىبينيم كه از سجده خبرى نيست. * [يس:8] اگر بگردن كسى زنجير بزنند و آنقدر بگردانند تا زير چانهاش برسد به بالا خواهد ماند و قدرت پائين آوردن سر خود را نخواهد داشت. آيه تشبيه است نسبت به اهل فسق و غيره يعنى: ما بگردن آنها سر به بالا گرفتگانند. اذقان سه بار در قرآن آمده كه نقل شد.
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
لِلْأَذْقَانِ | ۲ |
الْأَذْقَانِ | ۱ |