الْخُرْطُوم: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه خرطم | خرطم]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: خرطم| ]] | *[[ریشه خرطم | خرطم]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: خرطم| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بينى (قاموس - اقرب - صحاح) [قلم:16] حتماً روى بينى او علامت مىگذاريم گويا منظور از علامت، عاروننگى است كه هميشگى باشد مثل داغى روى بينى. از مفردات به دست مىآيد كه خرطوم در اصل بينى فيل است و هرگاه در بينى انسان به كار رود مراد قبيح شمرذن است گرچه عبارت مفردات تا حدّى مشوّش است. زمخشرى نيز استعمال آ نرا دالّ بر استخفاف گرفته است: خراطيم قوم به معنى يزرگان قوم به كار رفته و نيز خرطوم به معنى خمر آمده است (صحاح) اين كلمه در كلام اللّه مجيد فقط يكبار استعمال گرديده است. | |||
*[[ال]] | *[[ال]] | ||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۲۱
ریشه کلمه
- خرطم (۱ بار)
قاموس قرآن
بينى (قاموس - اقرب - صحاح) [قلم:16] حتماً روى بينى او علامت مىگذاريم گويا منظور از علامت، عاروننگى است كه هميشگى باشد مثل داغى روى بينى. از مفردات به دست مىآيد كه خرطوم در اصل بينى فيل است و هرگاه در بينى انسان به كار رود مراد قبيح شمرذن است گرچه عبارت مفردات تا حدّى مشوّش است. زمخشرى نيز استعمال آ نرا دالّ بر استخفاف گرفته است: خراطيم قوم به معنى يزرگان قوم به كار رفته و نيز خرطوم به معنى خمر آمده است (صحاح) اين كلمه در كلام اللّه مجيد فقط يكبار استعمال گرديده است.