ریشه حنک: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(بر وزن فرس) چانه. اعمّ از چانه انسان و حيوان به منقار كلاغ نيز حنك گويند (مفردات) [اسراء: 62] اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهى فرزندان وى را جز اندكى مهار مىكنيم. احتناك به معنى لگام زدن اسب است. ممكن است مراد از آن در آيه مهار كردن و لگام زدن باشد و ممكن است مراد استيلاو غلبه باشد گويند: «احتنك الجراد الارض» ملخ با چانه خود بر زمين مستولى شد و آن را خورد (مفردات) در اقرب الموارد هست: «احتنكه يعنى استولى عليه»در اين صورت مقصود آن است كه فرزندان او را جز اندكى اغوا مىكنم. به هر حال منظور اغواء و اضلال است. مثل آيه [حجر:39-40]. از اين مادّه فقط يكبار در قرآن آمده است . | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" |
نسخهٔ ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۳۳
تکرار در قرآن: ۱(بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) چانه. اعمّ از چانه انسان و حيوان به منقار كلاغ نيز حنك گويند (مفردات) [اسراء: 62] اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهى فرزندان وى را جز اندكى مهار مىكنيم. احتناك به معنى لگام زدن اسب است. ممكن است مراد از آن در آيه مهار كردن و لگام زدن باشد و ممكن است مراد استيلاو غلبه باشد گويند: «احتنك الجراد الارض» ملخ با چانه خود بر زمين مستولى شد و آن را خورد (مفردات) در اقرب الموارد هست: «احتنكه يعنى استولى عليه»در اين صورت مقصود آن است كه فرزندان او را جز اندكى اغوا مىكنم. به هر حال منظور اغواء و اضلال است. مثل آيه [حجر:39-40]. از اين مادّه فقط يكبار در قرآن آمده است .
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
لَأَحْتَنِکَنَ | ۱ |