لَأَحْتَنِکَن: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
*[[ریشه ل‌ | ل‌]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل‌| ]]
*[[ریشه ل‌ | ل‌]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل‌| ]]
*[[ریشه نن‌ | نن‌]] (۲۴۱ بار) [[کلمه با ریشه:: نن‌| ]]
*[[ریشه نن‌ | نن‌]] (۲۴۱ بار) [[کلمه با ریشه:: نن‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
(بر وزن فرس) چانه. اعمّ از چانه انسان و حيوان به منقار كلاغ نيز حنك گويند (مفردات) [اسراء: 62] اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهى فرزندان وى را جز اندكى مهار مى‏كنيم. احتناك به معنى لگام زدن اسب است. ممكن است مراد از آن در آيه مهار كردن و لگام زدن باشد و ممكن است مراد استيلاو غلبه باشد گويند: «احتنك الجراد الارض» ملخ با چانه خود بر زمين مستولى شد و آن را خورد (مفردات) در اقرب الموارد هست: «احتنكه يعنى استولى عليه»در اين صورت مقصود آن است كه فرزندان او را جز اندكى اغوا مى‏كنم. به هر حال منظور اغواء و اضلال است. مثل آيه [حجر:39-40]. از اين مادّه فقط يكبار در قرآن آمده است .


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۳۳

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن فرس) چانه. اعمّ از چانه انسان و حيوان به منقار كلاغ نيز حنك گويند (مفردات) [اسراء: 62] اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهى فرزندان وى را جز اندكى مهار مى‏كنيم. احتناك به معنى لگام زدن اسب است. ممكن است مراد از آن در آيه مهار كردن و لگام زدن باشد و ممكن است مراد استيلاو غلبه باشد گويند: «احتنك الجراد الارض» ملخ با چانه خود بر زمين مستولى شد و آن را خورد (مفردات) در اقرب الموارد هست: «احتنكه يعنى استولى عليه»در اين صورت مقصود آن است كه فرزندان او را جز اندكى اغوا مى‏كنم. به هر حال منظور اغواء و اضلال است. مثل آيه [حجر:39-40]. از اين مادّه فقط يكبار در قرآن آمده است .