حُصُونُهُم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
*[[ریشه حصن‌ | حصن‌]] (۱۸ بار) [[کلمه با ریشه:: حصن‌| ]]
*[[ریشه حصن‌ | حصن‌]] (۱۸ بار) [[کلمه با ریشه:: حصن‌| ]]
*[[ریشه هم‌ | هم‌]] (۳۸۹۶ بار) [[کلمه با ریشه:: هم‌| ]]
*[[ریشه هم‌ | هم‌]] (۳۸۹۶ بار) [[کلمه با ریشه:: هم‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
قلعه. جمع آن حصون است مثل [حشر:2]، [حشر:14] مراد شهرهاى مستحكم و حصار شده است يعنى: كار زار نكنند با شما مگر در آباديهاى مستحكم و حصار دار. اين معناى اوّلى حصن است سپس به طور مجاز چنانكه راغب گويد در هر تحفّظ و نگه داشتن به كار مى‏رود به كسيكه خود را از بى عفّتى حفظ كند گوئيم: محصن و به زنيكه در اثر شوهردار بودن و يا عفّت، خود را از بى عفّتى نگه دارد محصنه (به صيغه فاعل و مفعول) گويند. به صيغه فاعل از آن جهت كه خود را از بى عفّتى باز مى‏دارد و به صيغه مفعول از آن سبب كه بى عفّتى باز داشته شده است . [نساء:25] مراد از محصنات اوّل زنان آزاد و عفيف است كه به واسطه عفّت و امتناع از فحشاء، از بى عفّتى باز داشته شده‏اند و همچنين است محصنات دوّم كه مراد كنيزان عفيف است . امّا جمله «فَاِذا اُحْصِنَّ» ممكن است مراد از آن شوهردار بودن باشد يعنى: كنيزان چون شوهر دار شدند اگجر زنا كنند نصف حدّ زنان آزاد را دارند كه پتجاه تازيانه است. و اين قرينه است كه مراد از محصنات سوّم زنان آزاد و عفيف است زيرا محصنات شوهردار سنگسار و كشته مى‏شوند و آن قابل تقسيم نيست . و نيز ممكن است مراد از «فَاِذا اُحْصِنَّ»اسلام آوردن كنيزان باشد چنانكه الميزان گفته است . امّا در آيه [نساء:24] ظاهرااً مراد زنان شوهردار است يعنى مادرانتان... و زنان شوهر دار بر شما حرام اند. * [نساء:24] مراد از محصنين مردان عفيف است كه از فحشاء امتناع مى‏كنند و مسافحين: زناكارانند.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۵

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

قلعه. جمع آن حصون است مثل [حشر:2]، [حشر:14] مراد شهرهاى مستحكم و حصار شده است يعنى: كار زار نكنند با شما مگر در آباديهاى مستحكم و حصار دار. اين معناى اوّلى حصن است سپس به طور مجاز چنانكه راغب گويد در هر تحفّظ و نگه داشتن به كار مى‏رود به كسيكه خود را از بى عفّتى حفظ كند گوئيم: محصن و به زنيكه در اثر شوهردار بودن و يا عفّت، خود را از بى عفّتى نگه دارد محصنه (به صيغه فاعل و مفعول) گويند. به صيغه فاعل از آن جهت كه خود را از بى عفّتى باز مى‏دارد و به صيغه مفعول از آن سبب كه بى عفّتى باز داشته شده است . [نساء:25] مراد از محصنات اوّل زنان آزاد و عفيف است كه به واسطه عفّت و امتناع از فحشاء، از بى عفّتى باز داشته شده‏اند و همچنين است محصنات دوّم كه مراد كنيزان عفيف است . امّا جمله «فَاِذا اُحْصِنَّ» ممكن است مراد از آن شوهردار بودن باشد يعنى: كنيزان چون شوهر دار شدند اگجر زنا كنند نصف حدّ زنان آزاد را دارند كه پتجاه تازيانه است. و اين قرينه است كه مراد از محصنات سوّم زنان آزاد و عفيف است زيرا محصنات شوهردار سنگسار و كشته مى‏شوند و آن قابل تقسيم نيست . و نيز ممكن است مراد از «فَاِذا اُحْصِنَّ»اسلام آوردن كنيزان باشد چنانكه الميزان گفته است . امّا در آيه [نساء:24] ظاهرااً مراد زنان شوهردار است يعنى مادرانتان... و زنان شوهر دار بر شما حرام اند. * [نساء:24] مراد از محصنين مردان عفيف است كه از فحشاء امتناع مى‏كنند و مسافحين: زناكارانند.