حَرَضا: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه حرض | حرض]] (۳ بار) [[کلمه با ریشه:: حرض| ]] | *[[ریشه حرض | حرض]] (۳ بار) [[کلمه با ریشه:: حرض| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(بر وزن فرس) بى فايده. (مفردات) صحاح آن را فاسد گفته است: «رجل حرض اى فاسد مريض فى ثيابه» و از ابو عبيده نقل كرده: حرض آن كسى است كه اندوه يا عشق او را ذوب و فانى كرده است [يوسف:85] به خدا آنقدر يوسف را ياد مىكنى نا از كار افتاده شوى يا بميرى. [انفال:65] تحريض به معنى بر انگيختن و ترغيب است راغب گويد:گويا آن در اصل از بين بردن حرض است دراقرب گويد: «حرضّ فلاناً:ازال عنه تاحرض»معنى آيه: اى پيغمبر مؤمنان را بر جهاد ترغيب كن . | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۰
«حَرَض» (بر وزن مرض) به معناى چیز فاسد و ناراحت کننده است، در اینجا به معناى بیمار، نحیف، لاغر و مشرف بر مرگ مى باشد.
ریشه کلمه
- حرض (۳ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) بى فايده. (مفردات) صحاح آن را فاسد گفته است: «رجل حرض اى فاسد مريض فى ثيابه» و از ابو عبيده نقل كرده: حرض آن كسى است كه اندوه يا عشق او را ذوب و فانى كرده است [يوسف:85] به خدا آنقدر يوسف را ياد مىكنى نا از كار افتاده شوى يا بميرى. [انفال:65] تحريض به معنى بر انگيختن و ترغيب است راغب گويد:گويا آن در اصل از بين بردن حرض است دراقرب گويد: «حرضّ فلاناً:ازال عنه تاحرض»معنى آيه: اى پيغمبر مؤمنان را بر جهاد ترغيب كن .