جَزَاء: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه جزى‌ | جزى‌]] (۱۱۸ بار) [[کلمه با ریشه:: جزى‌| ]]
*[[ریشه جزى‌ | جزى‌]] (۱۱۸ بار) [[کلمه با ریشه:: جزى‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
مكافات. (قاموس) ايضاً در قاموس هست: چون ما بعدش «باء و على» آيد به معنى مكافات و مجازات است و چون «عن» باشد به معنى قضا واداء باشد «جزى عنه: قضى» و بدون آنها به معنى كفايت است «جزى الشى‏ء:كفى». راغب آن را در اصل بى نيازى و كفايت گفته و گويد: پاداش را جزاء گويند چون از حيث مقابله و برابرى در آن كفايت هست. در مجمع البيان فرموده: جزاء و مكافات و مقابله نظائر هم‏اند به هر حال پاداش و کیفر را جزاء گوئيم زيرا مقابل عمل است و از جهت برابرى كفايت مى‏كند در اينجا لازم است به چند نكته توجّه كنيم: الف- در قرآن مجید جزاءِ هم در پاداش و هم در کیفر و عذاب هر دو آمده است مثل [بقره:191] و مثل [مائده:29] و نحو [كهف:88] ، [زمر:34]. ب- جاهائیکه در قرآن مجید بعد از فعل جزى کلمه «عن» آمده ممکن است آن را به معنى کفایت گرفت چنانکه راغب معتقد است و ممکن است معناى آن ادا کردن باشد چنانکه در قاموس گفته، در مجمع نیز از بعضى نقل شده است على هذا در آیه [بقره:48] ممکن است بگوئیم معنى آنست: بترسید از روزى که کسى از کسى از هیچ چیز کفایت نمى‏کند یا کسى از کسى چیزى نمى‏دهد. ج- در بعضى از آیات جزاءِ خود عمل ذکر شده است مثل [یس:54] امروز به کسى ستمى نمى‏شود و جزاء داده نمى‏شود مگر آنچه را که مى‏کردید [تحریم:7] امروز اعتذار نجوئید فقط آنچه را مى‏کردید جزاءِ داده مى‏شوید همچنین است آیه 90 نمل و 39 صافات و غیره. این آیات راجع به تجسّم عمل است و قرآن کریم در این باره صحت دارد [آل عمران:30] به گمان نگارنده آیاتى که نظیر [غافر:40] هستند با آیات فوق تفاوت ندارند زیرا عمل روز قیامت در قالب دیگرى تحویل انسان داده خواهد شد لذا مى‏شود گفت: این مثل آنست و یا این آن است. د- راغب در مفردات گفته: فعل جزى از باب مفاعله در قرآن بکار نرفته است. ولى برخلاف گفته او یک جا در قرآن فعل مفاعله هست [سباء:17] ولى به نظر مى‏آید که «نجازى» در اینجا بین‏الاثنین نیست بلکه به معنى تکثیر و شدّت مجازات است. هـ- جزیه که از اهل کتاب گرفته مى‏شود از مادّه جزى است علّت این تسمیه به عقیده راغب آن است که در حفظ خون و احترام اهل کتاب، به آن اکتفا مى‏شود، طبرسى فرموده: مجازات است در مقابل پایدارى در کفر... [توبه:29] بجنگید با آنانکه به خدا و روز حشر ایمان نمى‏آورند... از کسانیکه به آنها کتاب داده شده تا جزیه را با دست خود بدهند در حالیکه به حکومت اسلام خاضع‏اند. جزیه مالیاتى است که از اهل ذمّه با در نظر گرفتن توانا و ناتوان بودن آنها، گرفته مى‏شود و در مقابل از حمایت قانون برخوردار مى‏شوند و مانند یک فرد مسلم در پناه اسلام، آزاد زندگى مى‏کنند و آن مثل زکوة و خراج و مالیات و غیره است که از مسلمانان گرفته مى‏شود. در این حکم اجحاف و ظلمى نیست هر دولت براى اداره مملکت از وصول مالیات ناگزیر است در اسلام آنچه از اهل کتاب دریافت مى‏شود به نام جزیه و آنچه از مسلمین اخذ مى‏گردد به نام زکوة و غیره خوانده شده، راجع به تفصیل بحث به کتاب سیرى در اسلام تألیف نگارنده فصل اهل کتاب رجوع شود. و جزا چنانکه گفته شد درباره پاداش و کیفر هر دو به کار رفته است ولى «اجر» تنها در پاداش استعمال گردیده «لَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم» در این باره به «اجر» رجوع شود.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۳ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۴۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

مكافات. (قاموس) ايضاً در قاموس هست: چون ما بعدش «باء و على» آيد به معنى مكافات و مجازات است و چون «عن» باشد به معنى قضا واداء باشد «جزى عنه: قضى» و بدون آنها به معنى كفايت است «جزى الشى‏ء:كفى». راغب آن را در اصل بى نيازى و كفايت گفته و گويد: پاداش را جزاء گويند چون از حيث مقابله و برابرى در آن كفايت هست. در مجمع البيان فرموده: جزاء و مكافات و مقابله نظائر هم‏اند به هر حال پاداش و کیفر را جزاء گوئيم زيرا مقابل عمل است و از جهت برابرى كفايت مى‏كند در اينجا لازم است به چند نكته توجّه كنيم: الف- در قرآن مجید جزاءِ هم در پاداش و هم در کیفر و عذاب هر دو آمده است مثل [بقره:191] و مثل [مائده:29] و نحو [كهف:88] ، [زمر:34]. ب- جاهائیکه در قرآن مجید بعد از فعل جزى کلمه «عن» آمده ممکن است آن را به معنى کفایت گرفت چنانکه راغب معتقد است و ممکن است معناى آن ادا کردن باشد چنانکه در قاموس گفته، در مجمع نیز از بعضى نقل شده است على هذا در آیه [بقره:48] ممکن است بگوئیم معنى آنست: بترسید از روزى که کسى از کسى از هیچ چیز کفایت نمى‏کند یا کسى از کسى چیزى نمى‏دهد. ج- در بعضى از آیات جزاءِ خود عمل ذکر شده است مثل [یس:54] امروز به کسى ستمى نمى‏شود و جزاء داده نمى‏شود مگر آنچه را که مى‏کردید [تحریم:7] امروز اعتذار نجوئید فقط آنچه را مى‏کردید جزاءِ داده مى‏شوید همچنین است آیه 90 نمل و 39 صافات و غیره. این آیات راجع به تجسّم عمل است و قرآن کریم در این باره صحت دارد [آل عمران:30] به گمان نگارنده آیاتى که نظیر [غافر:40] هستند با آیات فوق تفاوت ندارند زیرا عمل روز قیامت در قالب دیگرى تحویل انسان داده خواهد شد لذا مى‏شود گفت: این مثل آنست و یا این آن است. د- راغب در مفردات گفته: فعل جزى از باب مفاعله در قرآن بکار نرفته است. ولى برخلاف گفته او یک جا در قرآن فعل مفاعله هست [سباء:17] ولى به نظر مى‏آید که «نجازى» در اینجا بین‏الاثنین نیست بلکه به معنى تکثیر و شدّت مجازات است. هـ- جزیه که از اهل کتاب گرفته مى‏شود از مادّه جزى است علّت این تسمیه به عقیده راغب آن است که در حفظ خون و احترام اهل کتاب، به آن اکتفا مى‏شود، طبرسى فرموده: مجازات است در مقابل پایدارى در کفر... [توبه:29] بجنگید با آنانکه به خدا و روز حشر ایمان نمى‏آورند... از کسانیکه به آنها کتاب داده شده تا جزیه را با دست خود بدهند در حالیکه به حکومت اسلام خاضع‏اند. جزیه مالیاتى است که از اهل ذمّه با در نظر گرفتن توانا و ناتوان بودن آنها، گرفته مى‏شود و در مقابل از حمایت قانون برخوردار مى‏شوند و مانند یک فرد مسلم در پناه اسلام، آزاد زندگى مى‏کنند و آن مثل زکوة و خراج و مالیات و غیره است که از مسلمانان گرفته مى‏شود. در این حکم اجحاف و ظلمى نیست هر دولت براى اداره مملکت از وصول مالیات ناگزیر است در اسلام آنچه از اهل کتاب دریافت مى‏شود به نام جزیه و آنچه از مسلمین اخذ مى‏گردد به نام زکوة و غیره خوانده شده، راجع به تفصیل بحث به کتاب سیرى در اسلام تألیف نگارنده فصل اهل کتاب رجوع شود. و جزا چنانکه گفته شد درباره پاداش و کیفر هر دو به کار رفته است ولى «اجر» تنها در پاداش استعمال گردیده «لَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم» در این باره به «اجر» رجوع شود.