إِنسَان: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه انس | انس]] (۳۳۸ بار) [[کلمه با ریشه:: انس| ]] | *[[ریشه انس | انس]] (۳۳۸ بار) [[کلمه با ریشه:: انس| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
اين كلمه 65 بار در قرآن مجيد بكار رفته است، با مراجعه به موارد آن خواهيم ديد كه از آن جسد ظاهرى و صورت ظاهرى مراد نيست چنانكه در بشر مراد است، بلكه باطن و نهاد و استعداد و انسانيّت و عواطف او در نظر است، مثل [ابراهيم:34]، [اسراء:11]، [كهف:54]، [نجم:39]، [احقاف:15] در آياتى كه راجع به اول خلقت و عنوان آنها انسان است مثل [حجر:26]، [نحل:4] اگر در ما قبل و ما بعد آيات دقت شود خواهيم ديد كه صورت ظاهر از آنهامراد نيست. فرق مشروح ميان انسان و بشر در بشر خواهد آمد، بعضى از آنچه قرآن درباره انسان آورده به قرار ذيل است: 1- انسان از گل خشك شده از لجن سياه و بد بو و كهنه آفريده شده [حجر:26] تفضيل اين سخن در آدم ديده شود. 2- انسان نسبت به ذاتش و جنبه حيوانيّتش، ضعيف آفريده شده است و ستمگر، نا سپاس، عجول، تنگ چشم، مجادله كن، نادان، خودپسند، كم صبر، پر طمع و ياغى است، ولى نسبت به جوهره انسانيّت و ايمان و درك و تربيت و عقلش، يك موجود بسيار عالى و پر ارزش است، او و جن دو موجود بسيار با ارزش روى زمين و حامل امانت و تكليف خداوندىاند و قرآن از آن دو ثَقَلان (دو چيز پر قيمت و وزين) تعبير مىكند [رحمن:31]. آرى انسان در مرحله اول مشمول «اِنَّ الاِنسانِ لَظَلومُ كَفّار - وَ كانَ الاِنسانُ عَجوُلا - وَ كانَ الاِنسانُ اَكَثَرَ شَيىءِ جَدَلا - اِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهولا - اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلوعاً - خُلِقَ الاِنسانُ ضَعيفاً - وَ كانَ الاِنسانُ كَفُوراً» است و در مرحلهى دوّم از اهل «اِنَّهُ مِنْ عَبادِنا المُخلَصين - اِنّا وَجَدْناهُ صَابراً نِعْمَ الْعَبدْ اِذا ذُكِرَ اللَّه وَجلَت قُلُبُهُم - لا تُلهيهِم تِجارَةٌ وَ لا يَبعٌ عَن ذِكْرِ اللَّه - يَبيتونَ لرَبِّهِم سُجَّداً وَ قياماً - وَ لَقَد كَرَّمنا بَنى آدَمَ» مىباشد. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۵۶
ریشه کلمه
- انس (۳۳۸ بار)
قاموس قرآن
اين كلمه 65 بار در قرآن مجيد بكار رفته است، با مراجعه به موارد آن خواهيم ديد كه از آن جسد ظاهرى و صورت ظاهرى مراد نيست چنانكه در بشر مراد است، بلكه باطن و نهاد و استعداد و انسانيّت و عواطف او در نظر است، مثل [ابراهيم:34]، [اسراء:11]، [كهف:54]، [نجم:39]، [احقاف:15] در آياتى كه راجع به اول خلقت و عنوان آنها انسان است مثل [حجر:26]، [نحل:4] اگر در ما قبل و ما بعد آيات دقت شود خواهيم ديد كه صورت ظاهر از آنهامراد نيست. فرق مشروح ميان انسان و بشر در بشر خواهد آمد، بعضى از آنچه قرآن درباره انسان آورده به قرار ذيل است: 1- انسان از گل خشك شده از لجن سياه و بد بو و كهنه آفريده شده [حجر:26] تفضيل اين سخن در آدم ديده شود. 2- انسان نسبت به ذاتش و جنبه حيوانيّتش، ضعيف آفريده شده است و ستمگر، نا سپاس، عجول، تنگ چشم، مجادله كن، نادان، خودپسند، كم صبر، پر طمع و ياغى است، ولى نسبت به جوهره انسانيّت و ايمان و درك و تربيت و عقلش، يك موجود بسيار عالى و پر ارزش است، او و جن دو موجود بسيار با ارزش روى زمين و حامل امانت و تكليف خداوندىاند و قرآن از آن دو ثَقَلان (دو چيز پر قيمت و وزين) تعبير مىكند [رحمن:31]. آرى انسان در مرحله اول مشمول «اِنَّ الاِنسانِ لَظَلومُ كَفّار - وَ كانَ الاِنسانُ عَجوُلا - وَ كانَ الاِنسانُ اَكَثَرَ شَيىءِ جَدَلا - اِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهولا - اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلوعاً - خُلِقَ الاِنسانُ ضَعيفاً - وَ كانَ الاِنسانُ كَفُوراً» است و در مرحلهى دوّم از اهل «اِنَّهُ مِنْ عَبادِنا المُخلَصين - اِنّا وَجَدْناهُ صَابراً نِعْمَ الْعَبدْ اِذا ذُكِرَ اللَّه وَجلَت قُلُبُهُم - لا تُلهيهِم تِجارَةٌ وَ لا يَبعٌ عَن ذِكْرِ اللَّه - يَبيتونَ لرَبِّهِم سُجَّداً وَ قياماً - وَ لَقَد كَرَّمنا بَنى آدَمَ» مىباشد.