ریشه اهل: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
«اهل» به معناى نزدیکان و خاصان انسان است; اعم از این که بستگان نزدیک او باشند و یا همفکران و همگامان و اطرافیان. | «اهل» به معناى نزدیکان و خاصان انسان است; اعم از این که بستگان نزدیک او باشند و یا همفکران و همگامان و اطرافیان. | ||
خانواده. خاندان. در مفردات گويد: اهل الرجل در اصل كسانىاند كه با او در يك خانه زندگى مىكنند بعد به طور مجاز به كسانى كه او و آنها را يك نسب جمع مىكند اهل بيت آن مرد گفتهاند. در قاموس گويد: اهل مرد، عشيره و اقرباى اوست و اهل الامر. اليان امراند، اهل خانه، ساكنان آنست و اهل مذهب، عقيده مندان آن مىباشد و... در قرآن مجيد آمده: «اَهْلُ الْكِتابِ، اَهْلُ الاِنْجيلِ، اَهْلُ الْقُرى، اَهْلُ الْمَدينَةِ، اَهْلُ الْبَيْتِ، اَهْلُ الذِّكْرِ، اَهْلُ هذِهِ الْقَرِيَةِ، اَهْلُ النّار، اَهْلُ الْتَقْوى، و اَهْلُ الْمَغْفِرَة». نا گفته نماند بنا بر استعمال قرآن مجيد، و گفته اهل لغت اهل در صورتى استعمال مىشود كه ميان يك عده افراد، پيوند جامعى بوده باشد مثل پدر، شهر، كتاب، علم و غيره و ميان جامع و آن افراد انسى و الفتى لازم است و كلمه اهل به آن جامع اضافه مىشود مثل اهل الكتاب. اهلى: در مقابل وحشى است كه به معنى كنار و نا آشناست. قرآن كريم آنرا كه با پيامبرى هم عقيده باشند و به او ايمان آورند اهل او و ذريّه او مىداند و كسانى را كه فرزند نسبى وى باشند در صورت ايمان نياوردن از اهل او بيرون مىداند درباره حضرت نوح آمده كه: نوح بعد از طوفان و غرق شدن پسرش گفت: [هود:45] يعنى خدايا پسرم از اهل من است و وعده تو حق است وعده دادى بودى كه اهل مرا از غرق نجات دهى پس چرا پسرم غرق شد؟ خدا در جواب فرمود [هود:46] يعنى او حتماً از اهل تو نيست او عمل غير صالح است. در اينجا ملاحظه مىكنيم كه فرزند نوح در اثر كفر از اهل او خارج مىشود و در جاى ديگر چنين آمده [شعراء:119-120] اين دو آيه صريحاند در اينكه نوح و آنان كه با او بودند همه نجات يافتند و ديگران همه هلاك شدند [صافات:76-77-82] در اينجاست كه پيروان نوح، اولاد او و اهل او شمرده شدهاند، مىگويد: فقط فرزندان او را باقى گذاريم حال آنكه در دو آيه قبل خوانديم تمام آنان كه با او بودند نجات يافتند، مىگويد او و اهل او را از غصه بزرگ نجات داديم حال آنكه تمام پيروان او را نجات داد، در جاى ديگر او را نجات داد، در جاى ديگر آمده [انبیاء:76-77]، در اينجا نيز فقط از نجات اهلش صحبت شده مىدانيم كه پيروان داخل در اهلاند، بقيه مطلب در «آل» ديده شود. | |||
__TOC__ | __TOC__ |
نسخهٔ ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۲:۳۹
تکرار در قرآن: ۱۵۳(بار)
«اهل» به معناى نزدیکان و خاصان انسان است; اعم از این که بستگان نزدیک او باشند و یا همفکران و همگامان و اطرافیان.
خانواده. خاندان. در مفردات گويد: اهل الرجل در اصل كسانىاند كه با او در يك خانه زندگى مىكنند بعد به طور مجاز به كسانى كه او و آنها را يك نسب جمع مىكند اهل بيت آن مرد گفتهاند. در قاموس گويد: اهل مرد، عشيره و اقرباى اوست و اهل الامر. اليان امراند، اهل خانه، ساكنان آنست و اهل مذهب، عقيده مندان آن مىباشد و... در قرآن مجيد آمده: «اَهْلُ الْكِتابِ، اَهْلُ الاِنْجيلِ، اَهْلُ الْقُرى، اَهْلُ الْمَدينَةِ، اَهْلُ الْبَيْتِ، اَهْلُ الذِّكْرِ، اَهْلُ هذِهِ الْقَرِيَةِ، اَهْلُ النّار، اَهْلُ الْتَقْوى، و اَهْلُ الْمَغْفِرَة». نا گفته نماند بنا بر استعمال قرآن مجيد، و گفته اهل لغت اهل در صورتى استعمال مىشود كه ميان يك عده افراد، پيوند جامعى بوده باشد مثل پدر، شهر، كتاب، علم و غيره و ميان جامع و آن افراد انسى و الفتى لازم است و كلمه اهل به آن جامع اضافه مىشود مثل اهل الكتاب. اهلى: در مقابل وحشى است كه به معنى كنار و نا آشناست. قرآن كريم آنرا كه با پيامبرى هم عقيده باشند و به او ايمان آورند اهل او و ذريّه او مىداند و كسانى را كه فرزند نسبى وى باشند در صورت ايمان نياوردن از اهل او بيرون مىداند درباره حضرت نوح آمده كه: نوح بعد از طوفان و غرق شدن پسرش گفت: [هود:45] يعنى خدايا پسرم از اهل من است و وعده تو حق است وعده دادى بودى كه اهل مرا از غرق نجات دهى پس چرا پسرم غرق شد؟ خدا در جواب فرمود [هود:46] يعنى او حتماً از اهل تو نيست او عمل غير صالح است. در اينجا ملاحظه مىكنيم كه فرزند نوح در اثر كفر از اهل او خارج مىشود و در جاى ديگر چنين آمده [شعراء:119-120] اين دو آيه صريحاند در اينكه نوح و آنان كه با او بودند همه نجات يافتند و ديگران همه هلاك شدند [صافات:76-77-82] در اينجاست كه پيروان نوح، اولاد او و اهل او شمرده شدهاند، مىگويد: فقط فرزندان او را باقى گذاريم حال آنكه در دو آيه قبل خوانديم تمام آنان كه با او بودند نجات يافتند، مىگويد او و اهل او را از غصه بزرگ نجات داديم حال آنكه تمام پيروان او را نجات داد، در جاى ديگر او را نجات داد، در جاى ديگر آمده [انبیاء:76-77]، در اينجا نيز فقط از نجات اهلش صحبت شده مىدانيم كه پيروان داخل در اهلاند، بقيه مطلب در «آل» ديده شود.
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
آلِ | ۹ |
آلَ | ۱۳ |
أَهْلِ | ۲۳ |
أَهْلَهُ | ۱۲ |
أَهْلُهُ | ۱ |
أَهْلِهِ | ۹ |
آلُ | ۳ |
أَهْلَ | ۲۱ |
أَهْلُ | ۹ |
أَهْلِکَ | ۲ |
أَهْلِهِنَ | ۱ |
أَهْلِهَا | ۸ |
أَهْلُهَا | ۵ |
أَهْلِيکُمْ | ۲ |
أَهْلَهَا | ۷ |
لِأَهْلِ | ۱ |
أَهْلَکَ | ۶ |
أَهْلِي | ۳ |
بِأَهْلِکَ | ۳ |
أَهْلِهِمْ | ۲ |
أَهْلَنَا | ۲ |
بِأَهْلِکُمْ | ۱ |
لِأَهْلِهِ | ۳ |
بِأَهْلِهِ | ۲ |
أَهْلِيهِمْ | ۳ |
بِآلِ | ۱ |
أَهْلُونَا | ۱ |
أَهْلِنَا | ۱ |
أَهْلِهِمُ | ۱ |