بِالْحَق: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


تعبیر «بِالْحَقِّ» اشاره به این است که آنچه در اینجا آمده، خالى از هر گونه خرافات و اباطیل و اساطیر و مطالب غیر واقعى است. تلاوتى است توأم با حق، و عین واقعیت. و در سوره «روم» ممکن است دو معنا داشته باشد: یکى توأم بودن آفرینش با حق و قانون و نظم; و دیگر این که: هدف آفرینش هدف حقى بوده است و البته این دو تفسیر با هم منافات ندارند. در صورت اول «باء» در «بِالْحَقِّ» براى مصاحبت است، و در صورت دوم به معناى «لام».
تعبیر «بِالْحَقِّ» اشاره به این است که آنچه در اینجا آمده، خالى از هر گونه خرافات و اباطیل و اساطیر و مطالب غیر واقعى است. تلاوتى است توأم با حق، و عین واقعیت. و در سوره «روم» ممکن است دو معنا داشته باشد: یکى توأم بودن آفرینش با حق و قانون و نظم; و دیگر این که: هدف آفرینش هدف حقى بوده است و البته این دو تفسیر با هم منافات ندارند. در صورت اول «باء» در «بِالْحَقِّ» براى مصاحبت است، و در صورت دوم به معناى «لام».
«راغب» در «مفردات» مى گوید: اصل «حق» به معناى «مطابقت و موافقت» است، و این کلمه، بر چند معنا اطلاق مى شود:
نخست ـ کسى که چیزى را بر اساس حکمت ایجاد مى کند، و به همین دلیل به خداوند حق گفته مى شود «فَذلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ».
دوم ـ به چیزى که بر اساس حکمت ایجاد شده نیز حق گفته مى شود، و چون عالم هستى فعل خدا است و موافق با حکمت، تمام آن حق است، چنان که قرآن مى گوید:مَا خَلَقَ اللّهُ ذلِکَ إِلاّ بِالْحَقِّ: «خداوند این موجودات (خورشید و ماه و منازل آنها) را جز به حق نیافریده».
سوم ـ به اعتقاداتى که مطابق واقعیتهاست حق گفته مى شود: فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ «خداوند مؤمنان را به سوى آنچه از حق اختلاف کرده بودند رهنمون شد».
چهارم ـ به سخنان و افعالى که بر طبق وظیفه و در وقت مقرر انجام مى شود نیز، حق گفته مى شود، همان گونه که مى گوئیم: «سخن تو حق است و کردارت حق».
بنابراین، گاهى «حق» به کارى گفته مى شود که بر وفق حکمت و از روى حساب و نظم آفریده شده است، گاه به شخصى که چنین کارى را انجام داده است، گاه به اعتقادى که مطابق واقع است و گاه به گفتار و عملى گفته مى شود که به اندازه لازم و در وقت لزومش انجام گرفته است; به هر حال نقطه مقابل آن «باطل»، «ضلال»، «لعب» و «بیهوده» و مانند اینها است، حق موضوع ثابت و پابرجایى است که باطل به آن راه ندارد.
«حقّ» در سوره «یونس» در مقابل «باطل» نیست، بلکه منظور این است که آیا این مجازات و کیفر واقعیت دارد و تحقق مى یابد؟ زیرا «حق» و «تحقق» هر دو از یک ماده اند، البته حق در مقابل باطل، اگر به معناى وسیع کلمه تفسیر شود، شامل هر واقعیت موجود مى گردد، و نقطه مقابل آن معدوم و باطل است.
و این معنا درباره قیامت کاملاً صادق است، به علاوه روزى است که «حق» هر کس به او داده مى شود، حقوق مظلومان از ظالمان گرفته خواهد شد، و «حقایق» و اسرار درون به ظهور مى پیوندد، بنابراین روزى است به تمام معناى حق.


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===

نسخهٔ ‏۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۰۴

آیات شامل این کلمه

تعبیر «بِالْحَقِّ» اشاره به این است که آنچه در اینجا آمده، خالى از هر گونه خرافات و اباطیل و اساطیر و مطالب غیر واقعى است. تلاوتى است توأم با حق، و عین واقعیت. و در سوره «روم» ممکن است دو معنا داشته باشد: یکى توأم بودن آفرینش با حق و قانون و نظم; و دیگر این که: هدف آفرینش هدف حقى بوده است و البته این دو تفسیر با هم منافات ندارند. در صورت اول «باء» در «بِالْحَقِّ» براى مصاحبت است، و در صورت دوم به معناى «لام».

«راغب» در «مفردات» مى گوید: اصل «حق» به معناى «مطابقت و موافقت» است، و این کلمه، بر چند معنا اطلاق مى شود: نخست ـ کسى که چیزى را بر اساس حکمت ایجاد مى کند، و به همین دلیل به خداوند حق گفته مى شود «فَذلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ». دوم ـ به چیزى که بر اساس حکمت ایجاد شده نیز حق گفته مى شود، و چون عالم هستى فعل خدا است و موافق با حکمت، تمام آن حق است، چنان که قرآن مى گوید:مَا خَلَقَ اللّهُ ذلِکَ إِلاّ بِالْحَقِّ: «خداوند این موجودات (خورشید و ماه و منازل آنها) را جز به حق نیافریده». سوم ـ به اعتقاداتى که مطابق واقعیتهاست حق گفته مى شود: فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ «خداوند مؤمنان را به سوى آنچه از حق اختلاف کرده بودند رهنمون شد». چهارم ـ به سخنان و افعالى که بر طبق وظیفه و در وقت مقرر انجام مى شود نیز، حق گفته مى شود، همان گونه که مى گوئیم: «سخن تو حق است و کردارت حق». بنابراین، گاهى «حق» به کارى گفته مى شود که بر وفق حکمت و از روى حساب و نظم آفریده شده است، گاه به شخصى که چنین کارى را انجام داده است، گاه به اعتقادى که مطابق واقع است و گاه به گفتار و عملى گفته مى شود که به اندازه لازم و در وقت لزومش انجام گرفته است; به هر حال نقطه مقابل آن «باطل»، «ضلال»، «لعب» و «بیهوده» و مانند اینها است، حق موضوع ثابت و پابرجایى است که باطل به آن راه ندارد. «حقّ» در سوره «یونس» در مقابل «باطل» نیست، بلکه منظور این است که آیا این مجازات و کیفر واقعیت دارد و تحقق مى یابد؟ زیرا «حق» و «تحقق» هر دو از یک ماده اند، البته حق در مقابل باطل، اگر به معناى وسیع کلمه تفسیر شود، شامل هر واقعیت موجود مى گردد، و نقطه مقابل آن معدوم و باطل است. و این معنا درباره قیامت کاملاً صادق است، به علاوه روزى است که «حق» هر کس به او داده مى شود، حقوق مظلومان از ظالمان گرفته خواهد شد، و «حقایق» و اسرار درون به ظهور مى پیوندد، بنابراین روزى است به تمام معناى حق.

ریشه کلمه