جَدّ: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/جَدّ | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/جَدّ | آیات شامل این کلمه ]]'''
«جدّ» در لغت معانى زیادى دارد از جمله: «عظمت»، «شدت»، «جدیت»، «بهره و نصیب»، «نو شدن» و مانند آن; ولى ریشه اصلى آن، به طورى که «راغب» در «مفردات» آورده به معناى «قطع» است، و از آنجا که هر وجود با عظمتى از موجودات دیگر جدا مى شود، این واژه به معناى عظمت آمده است. همچنین، در مورد سایر معانى آن، همین تناسب را مى توان در نظر گرفت. و اگر به پدر بزرگ جدّ گفته مى شود، آن هم به واسطه بزرگى مقام یا سنّ او است.
جمعى از مفسران، براى «جدّ» در اینجا معانى محدودترى ذکر کرده اند; بعضى آن را به معناى «صفات»، بعضى به معناى «قدرت»، بعضى به معناى «ملک و حکومت»، بعضى به معناى «نعمت» و بعضى به معناى «نام» تفسیر کرده اند; که همه اینها در معناى عظمت جمع است. ولى از آنجا که این تعبیر به هر حال معناى معروف «جدّ» که همان پدر بزرگ است تداعى مى کند، در بعضى از روایات آمده است که طایفه جنّ از روى نادانى چنین تعبیر نامناسبى را برگزیدند، اشاره به این که شما هرگز این گونه درباره خداوند تعبیر نکنید.


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===

نسخهٔ ‏۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۳۶

آیات شامل این کلمه

«جدّ» در لغت معانى زیادى دارد از جمله: «عظمت»، «شدت»، «جدیت»، «بهره و نصیب»، «نو شدن» و مانند آن; ولى ریشه اصلى آن، به طورى که «راغب» در «مفردات» آورده به معناى «قطع» است، و از آنجا که هر وجود با عظمتى از موجودات دیگر جدا مى شود، این واژه به معناى عظمت آمده است. همچنین، در مورد سایر معانى آن، همین تناسب را مى توان در نظر گرفت. و اگر به پدر بزرگ جدّ گفته مى شود، آن هم به واسطه بزرگى مقام یا سنّ او است. جمعى از مفسران، براى «جدّ» در اینجا معانى محدودترى ذکر کرده اند; بعضى آن را به معناى «صفات»، بعضى به معناى «قدرت»، بعضى به معناى «ملک و حکومت»، بعضى به معناى «نعمت» و بعضى به معناى «نام» تفسیر کرده اند; که همه اینها در معناى عظمت جمع است. ولى از آنجا که این تعبیر به هر حال معناى معروف «جدّ» که همان پدر بزرگ است تداعى مى کند، در بعضى از روایات آمده است که طایفه جنّ از روى نادانى چنین تعبیر نامناسبى را برگزیدند، اشاره به این که شما هرگز این گونه درباره خداوند تعبیر نکنید.

ریشه کلمه