يونس ١٠١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link116 | آيات ۱۰۳ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link116 | آيات ۹۴ - ۱۰۳ سوره يونس]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link117 | استشهاد از اهل | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link117 | استشهاد از اهل كتاب، براى اثبات حقانيت معارف قرآن مجيد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link118 | مراد از حتمى شدن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link118 | مراد از حتمى شدن كلمۀ پروردگار، در زيانكارى مكذّبان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link120 | معناى استثناء «إلّا قَومَ يُونُس» در آيه شریفه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۵#link120 | معناى استثناء | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link121 | معناى اين كه هيچ كس، جز به اذن خدا ايمان نمى آورد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link121 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link123 | وعده خداوند به نجات دادن مؤمنان، از امت اسلام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link124 | بحث روايتى: (رویاتی ذیل آیات گذشته)]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link123 | وعده خداوند به نجات دادن | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link124 | بحث روايتى | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۲۸
کپی متن آیه |
---|
قُلِ انْظُرُوا مَا ذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لاَ يُؤْمِنُونَ |
ترجمه
يونس ١٠٠ | آیه ١٠١ | يونس ١٠٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أنظُرُوا»: بنگرید. دقّت کنید. «ماتُغْنی»: مفید واقع نمیشود. سودمند نمیافتد (نگا: آلعمران / و انفال / ). «الآیَاتُ»: دلائل و براهین. عجائب و غرائب جهان. نشانههای دالّ بر وجود خدا در گستره هستی. «النُّذُرُ»: جمع نَذیر به معنی مُنْذِر، مانند بَدیع به معنی مُبْدِع، یعنی: پیغمبران (نگا: اعراف / و احقاف / ) یا به معنی إِنذار باشد: یعنی: ترساندنها و بیمدادنها (نگا: قمر / و ) یا به معنی مُنْذَرٌبِهِ بوده باشد. یا خود مصدر است و به معنی إِنذار، یعنی اخطار و تَهدید است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَ فِي اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَ... (۴) إِنَ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ... (۱)
وَ کَذٰلِکَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ... (۲) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلاَ هَادِيَ... (۰) وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُ آيَةٍ حَتَّى... (۱) وَ يَقُولُ الَّذِينَ کَفَرُوا لَوْ لاَ... (۳) حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ... (۲) فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا (۰)
تفسیر
- آيات ۹۴ - ۱۰۳ سوره يونس
- استشهاد از اهل كتاب، براى اثبات حقانيت معارف قرآن مجيد
- مراد از حتمى شدن كلمۀ پروردگار، در زيانكارى مكذّبان
- معناى استثناء «إلّا قَومَ يُونُس» در آيه شریفه
- معناى اين كه هيچ كس، جز به اذن خدا ايمان نمى آورد
- وعده خداوند به نجات دادن مؤمنان، از امت اسلام
- بحث روايتى: (رویاتی ذیل آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ «101»
بگو: (به ديدهى عبرت) بنگريد كه در آسمانها و زمين چيست؟ امّا نشانهها و هشدارها براى كسانى كه ايمان نمىآورند سودى ندارد.
نکته ها
در آيهى قبل، عدم تعقّل دليل كفر به شمار آمد، در اين آيه، تفكّر و تدّبر، راه ايمان دانسته شده است.
«نَذْرٍ» يا جمعِ «نَذِيرٍ» است يعنى انبيا، يا جمع «انذار»، يعنى هشدارها.
«1». «لاجبر و لاتفويض بل امر بين الامرين» بحار، ج 4، ص 197.
جلد 3 - صفحه 626
پیام ها
1- مطالعه و تدبّر در آفرينش، بهترين و سادهترين و عمومىترين راه خداشناسى است. انْظُرُوا ...
2- نگاهى ارزشمند و مؤثّر در تصميمگيرى است كه با ارادهى انسان باشد، نه صرف ديدن و انعكاس اشيا در مغز و اعصاب. انْظُرُوا ...
3- آيات الهى و هشدارها، تنها در انسانهاى پاك نهاد و غيرلجوج مؤثّر است.
وَ ما تُغْنِي الْآياتُ ...
4- انسان، در گزينش مكتب آزاد است، لذا گاهى در برابر انبيا و كتب آسمانى و نشانههاى خدا در جهان مىايستد و ايمان نمىآورد. «قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ (101)
بعد از آن براى ازدياد تنبيه و ارشاد قوم بيان فرمايد:
قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: بگو اى پيغمبر به غافلين و كافرين، تأمل و تدبر و تعقل و تفكر كنيد چه چيز است در آسمانها و زمينها از دلايل واضحه و براهين شافيه از اختلاف شب و روز و جريان ماه و خورشيد و حدوث فصول اربعه و بروز آثار خاصه و خلق ثوابت و سيارات و آيات سماويه و بينات ارضيه از كوهها و درياها و جمادات مختلفه و نباتات متنوعه و حيوانات
ج5، ص 404
كثيره، هر آينه تفكر در اين شواهد، داعى حقى است به ايمان و معرفت خالق عالم و وحدانيت و قدرت و حكمت مصور بنى آدم، آگاهى و عبرتى است براى غافلين از سعادات و منهمكين در شهوات، تا هشيار شوند و به حقشناسى و سپاسدارى توجه كنند.
وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ: (بنابر معنى اول كلمه «ما» نافيه و بنابر معنى دوم استفهاميه است) و بىنياز نگرداند و فايده ندهد اين آيات واضحه و براهين شاهده و بينات ترساننده و پيغمبران انذار كننده از قومى كه تفكر و تدبر ننمايند و اراده ايمان نكنند، يا چه چيزى بىنياز سازد و چه فايده دهد آيات و مخوفات از جلب نفع و دفع ضرر نسبت به كسانى كه تصديق نكنند و قبول ننمايند، زيرا آيات قرآنيه و بينات سبحانيه، وقتى براى مكلف ثمر و فايده دارد كه تصديق و قبول نمايد و الّا اتمام حجت بر او خواهد بود.
تفسير برهان «1»- محمد بن يعقوب به اسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در اين آيه شريفه مراد «آيات» آل محمّد و مراد به «نذر» انبياء باشند.
ايضا عياشى «2» به اسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: شب معراج پيغمبر، جبرئيل، براق را آورد. حضرت سوار، ابتداى سير، وارد بيت المقدس، انبياء را ملاقات نمود، از آنجا به سماوات، بعد از مراجعت، صبح به اصحاب فرمود: ديشب به بيت المقدس رفتم و انبياء را ملاقات كردم. اصحاب استبعاد، و كيفيت آن را سؤال؟ فرمود: جبرئيل براق را آورد، و علامت آن مرور به قافله ابو سفيان بر آب بنى فلان و در طلب شتر گمشده خود بودند. قوم منكر، و به هم گفتند: شما بازار و علامات شام را ديدهايد، از آن سؤال كنيد. جبرئيل نازل، و شام را ارائه داد، هر چه پرسيدند، حضرت جواب فرمود، پس ايمان نياوردند مگر كمى؛ اين است فرمايش الهى «وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ» پناه به خدا از ايمان نياوردن به خدا و رسول امنا باللّه و رسوله.
«1» ج 2 ص 204.
«2» (برهان ج 2 ص 205)، نور الثقلين ج 2 ص 332 حديث 148 به نقل از روضه كافى.
ج5، ص 405
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ (101) فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (102) ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ (103)
ترجمه
بگو بنگريد چه موجوداتى است در آسمانها و زمين و كفايت نميكند آيتها و بيم دهندگان گروهى را كه ايمان نميآورند
پس آيا انتظار ميبرند مگر مانند روزهاى كسانيرا كه گذشتند پيش از آنها بگو پس منتظر باشيد همانا من با شما از منتظرانم
پس نجات ميدهيم پيغمبرانمان و كسانيرا كه ايمان آوردند همچنين با آنكه حقّ است بر ما نجات ميدهيم گروند گانرا.
تفسير
خداوند رحيم بمقتضاى رحمت و اتمام حجّت اوّلا امر فرموده به پيغمبر خود كه مردم را امر فرمايد به نظر و فكر در مخلوقات و مصنوعات عجيبه خود در آسمانها و زمين كه تمامى دلالت بر وجود صانع عالم قادر دارند و ثانيا اخبار فرموده است از كفايت ننمودن آيات سماويّه و ارضيّه و دعوت انبياء و اولياء و وعد و وعيد ايشان براى هدايت كسانيكه ديده بصيرت آنها بعلّت تعصّب و عناد و عدم توجّه به آيات و مواعظ الهيّه كور شده و ايمان نميآورند و ثالثا تهديد فرموده است آنها را بآنكه بايد منتظر روزهاى سياهى مانند روزهاى سياه پيشينيان خودشان از قبيل قوم نوح و عاد و ثمود باشند چنانچه منهم منتظر چنين روزى براى آنها هستم زيرا استحقاق دارند و رابعا اخبار فرموده است از نجات انبياء و اهل ايمان از اقوام ايشان در هر عصرى بعد از هلاك كفار براى عبرت و تنبّه آنها خامسا تشبيه فرموده است حال اين امّت را به امم سابقه با تصريح بآنكه ثابت و محقّق شده است در علم الهى نجات اهل ايمان از اين امّت كه معتقد به توحيد و نبوّت و امامتند با اشاره بآنكه ملاك نجات ايمان است و بس پس بايد مؤمن بود نه مشرك و منافق و مخالف بنابراين كلمه مادر ما تغن نافيه و كلمه هل براى استفهام انكارى است يعنى نبايد منتظر باشند مگر چنين ايّامى را و ثمّ ننجّى عطف است بر اخبار از هلاك كفّار كه مستفاد از آيه قبل است گويا فرموده نهلكهم ثمّ ننجّى و حقّا علينا جمله معترضه است بين كذالك و عامل آن كه ننجّى است يعنى كذالك ننجى المؤمنين حقّ حقّا علينا عيّاشى از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه
جلد 3 صفحه 54
انتظار فرج آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى مؤمن فرج است خدا فرموده منتظر باشيد منهم با شما از منتظرانم و در كافى و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از آيات در اين آيه ائمّه اطهار و مراد از نذر انبياء عظامند و در مجمع و عيّاشى از آنحضرت نقل نموده كه چرا شهادت نميدهيد بر كسيكه بميرد از شما با آنكه معترف بولايت ما باشد كه از اهل بهشت است با آنكه خداوند در اين آيه فرموده حقّ است بر ما كه نجات دهيم اهل ايمان را.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُلِ انظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ ما تُغنِي الآياتُ وَ النُّذُرُ عَن قَومٍ لا يُؤمِنُونَ (101)
بگو باين كفار که نظر كنيد آنچه را که در آسمانها و زمين است و بينياز نميكند آيات الهي و منذرين از جانب حق از براي قومي که ايمان نميآورند.
قُلِ انظُرُوا نظر بچشم نيست بلكه بفكر و تأمل و تدبّر در مخلوقات الهي و ما ذا فِي السَّماواتِ آنچه در آسمانها است از كرات جويّه و اختلاف شب و روز و فصول چهارگانه و ماه و سال و رياح و غيم و امطار و سلج و غير اينها وَ الأَرضِ از جبال و بحار و اشجار و اثمار و معادن و طيور و وحوش و حيوانات دريايي و صحرايي و جن و انس و غير اينها که هر كدام دليل بر وجود صانع آنها است و علم و قدرت و حكمت او لكن كساني که قلوب آنها سياه شده و قساوت پيدا كرده و عناد و عصبيت و تقليد آباء مانع از ايمان آنها است.
جلد 10 - صفحه 465
وَ ما تُغنِي الآياتُ وَ النُّذُرُ عَن قَومٍ لا يُؤمِنُونَ از كافي كليني از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده که تفسير فرموده آيات را بائمه اطهار عليهم السلام، و النذر را بانبياء عليهم السلام، و ما مكرر گفتهايم که اخبار وارده در تفسير قرآن بيان اعظم مصاديق است منافات با عموم آيه ندارد، و مراد از آيات در اينکه آيه تمام آثار قدرت الهي است و نظام جملي عالم بالا و عالم سفلي که تمام مظهر وجود خالق آنها و صفات او از وحدانيت و علم و قدرت و ساير صفات او است و البته ائمه اطهار اعظم آيات الهي هستند چون مظهر تام اتم جميع صفات كماليه حق هستند
(من عرفهم فقد عرف اللّه و من جهلهم فقد جهل اللّه و من اعتصم بهم فقد اعتصم باللّه و من تخلي منهم فقد تخلي من اللّه عزّ و جل)
جامعه صغيره.
و مراد از نذر جمع منذر است که انبياء باشند لكن كساني که قلوب آنها سياه شده و قساوت گرفته باشد با مشاهده جميع اينکه آيات و نذر و با اقامه براهين عقليه و حسّيه در آنها تأثير نميكند و ايمان نميآورند و اينکه ادله و براهين آنها را بينياز نميكند و ايمان نميآورند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 101)- تربیت و اندرز: در آیات گذشته سخن از این بود که ایمان باید جنبه اختیاری داشته باشد نه اضطراری و اجباری، به همین مناسبت در این آیه راه تحصیل ایمان اختیاری را نشان میدهد و به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میفرماید: «به آنها بگو:
درست بنگرید و ببینید در آسمان و زمین چه نظام حیرت انگیز و شگرفی است» که هر گوشهای از آن دلیلی بر عظمت و قدرت و علم و حکمت آفریدگار است (قُلِ
ج2، ص317
انْظُرُوا ما ذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)
.این جمله به روشنی مسأله جبر و سلب آزادی اراده را نفی میکند و میگوید:
ایمان نتیجه مطالعه جهان آفرینش است یعنی این کار به دست خود شماست.
سپس اضافه میکند ولی با این همه آیات و نشانههای حق باز جای تعجب نیست که گروهی ایمان نیاورند، چرا که آیات و نشانهها و اخطارها و انذارها تنها به درد کسانی میخورد که آمادگی برای پذیرش حق دارند «اما این آیات و انذارها به حال کسانی که به خاطر لجاجت ایمان نمیآورند مفید نخواهد بود»! (وَ ما تُغْنِی الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ).
نکات آیه
۱ - پیامبر اکرم (ص) دستور یافت، مردم را به مطالعه و تفکر در پدیده هاى آسمانها و زمین فراخواند. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض)
۲ - پدیده هاى گوناگون در آسمانها و زمین، آیات و نشانه هاى توحید و ربوبیت مطلق خدا بر جهان هستى است. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض و ما تغنى الأیت)
۳ - دقت نظر و مطالعه در پدیده هاى آسمانها و زمین، مایه تحصیل ایمان و موجب پى بردن به توحید ربوبى است. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض و ما تغنى الأیت)
۴ - جهان خلقت (آسمانها و زمین و پدیده هاى آنها) بسترى مناسب براى شناخت خداوند است. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض)
۵ - در آسمانها و زمین، نشانه هاى نهفته بسیارى بر توحید ربوبى هست که بشر با جست و جو و مطالعه، بدان دست خواهد یافت. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض و ما تغنى الأیت) جمله «ماذا فى السماوات و الأرض» استفهامیه است; یعنى، چه چیزهایى در آسمانها و زمین هست؟ و اینکه خداوند دستور مى دهد روى این سؤال تفکر کنید، معنایش این است که جواب این سؤال را با تفکر و مطالعه پیدا کنید که نتیجه آن رسیدن به توحید ربوبى است.
۶ - پدیده هاى جهان هستى، قابل شناخت و تفسیر براى بشر (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض و ما تغنى الأیت)
۷ - از آیات و نشانه هاى الهى در آسمانها و زمین و از هشدارهاى پیامبران، تنها کسانى که زمینه ایمان دارند، بهره مند خواهند شد. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون)
۸ - جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد است. (السموت)
۹ - کسانى که زمینه ایمان را از دست داده اند، از نشانه هاى الهى در آسمانها و زمین و از انذارهاى پیامبران، کمترین بهره اى نخواهند برد. (قل انظروا ماذا فى السموت و الأرض و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون)
۱۰ - کسانى که فاقد زمینه ایمان هستند، اگر تمام آیات و نشانه هاى الهى به آنان ارائه شود و تمام پیامبران خدا آنان را انذار کنند، کمترین تأثیرى در آنها نخواهد داشت. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون)
۱۱ - مشرکان مکّه ، گروهى بودند که زمینه ایمان به آیات الهى و هشدارهاى پیامبران را، از دست داده بودند. (أفأنت تکره الناس حتى یکونوا مؤمنین ... و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون)
۱۲ - مشرکان، مردمى بودند که اگر تمام آیات الهى به آنان ارائه مى شد و تمام پیامبران آنان را هشدار مى دادند، کمترین تأثیرى در آنها نمى کرد. (أفأنت تکره الناس حتى لایکونوا مؤمنین ... و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون)
۱۳ - انذار مردم، رسالتى بر عهده پیامبران الهى است. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون) مراد از «نذر» (جمع نذیر) پیامبران الهى است.
۱۴ - لجاجت، از موانع شناخت حق و ایمان آوردن است. (و ما تغنى الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۸; موجودات آسمان ها ۲
- آفرینش: آثار مطالعه آفرینش ۳، ۵; اهمیّت مطالعه آفرینش ۱; شناخت موجودات آفرینش ۶
- آیات خدا: آیات آفاقى ۴، ۵; استفاده از آیات خدا ۷; محرومان از آیات خدا ۹، ۱۱، ۱۲
- انبیا: استفاده از تعالیم انبیا ۱۰; رسالت انبیا ۱۳; محرومان از تعالیم انبیا ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲
- ایمان: محرومان از ایمان ۹، ۱۰; موانع ایمان ۱۴; موجبات ایمان ۳
- توحید: دلایل توحید ربوبى ۲; موجبات توحید ربوبى ۳; نشانه هاى توحید ربوبى ۵
- حق: موانع حق شناسى ۱۴
- خدا: دلایل ربوبیت خدا ۲; راههاى خدا شناسى ۴
- زمین: موجودات زمین ۲
- لجاجت: آثار لجاجت ۱۴
- مؤمنان: فضایل مؤمنان ۷; مؤمنان و آیات خدا ۷; مؤمنان و هشدارهاى انبیا ۷
- محمّد (ص): مسؤولیت محمّد (ص) ۱
- مردم: اهمیّت انذار مردم ۱۳
- مشرکان: بىتأثیرى آیات خدا بر مشرکان ۱۲; بىتأثیرى هشدارهاى انبیا بر مشرکان ۱۲
- مشرکان مکّه : محرومیت مشرکان مکّه ۱۱; مشرکان مکّه و آیات خدا ۱۱; مشرکان مکّه و هشدارهاى انبیا ۱۱
منابع