گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
سلمه مى گويد: از لشكر دشمن، مرحب بيرون شد، در حالى كه رجز مى خواند، و مى گفت: «قَد عَلِمَت خَيبَرُ أنّى مَرحَبُ...». و از بين لشكر اسلام، على «عليه السلام»، به هماورديش رفت، در حالى كه مى سرود:
سلمه مى گويد: از لشكر دشمن، مرحب بيرون شد، در حالى كه رجز مى خواند، و مى گفت: «قَد عَلِمَت خَيبَرُ أنّى مَرحَبُ...». و از بين لشكر اسلام، على «عليه السلام»، به هماورديش رفت، در حالى كه مى سرود:


<center>أنا الّذِى سَمّتنِى أُمّى حَيدَرَه * کَلَيث غَابَاتٍ كَرِيهِ المَنظَرَة</center>
<center>'''أنا الّذِى سَمّتنِى أُمّى حَيدَرَه * کَلَيث غَابَاتٍ كَرِيهِ المَنظَرَة'''</center>
<center>أو فِيهِم بِالصّاعِ كَيلِ السّندرة</center>
 
<center>'''أو فِيهِم بِالصّاعِ كَيلِ السّندرة'''</center>


آنگاه از همان گردراه، با يك ضربت، فرق سرِ مرحب را شكافت و به خاك هلاكتش انداخت و خيبر، به دستش فتح شد.
آنگاه از همان گردراه، با يك ضربت، فرق سرِ مرحب را شكافت و به خاك هلاكتش انداخت و خيبر، به دستش فتح شد.
۱۶٬۹۰۷

ویرایش