روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۷۸۹

آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج

و روي المثني عن كرب الصيرفي قال :

كُنَّا جَمِيعاً فَاشْتَرَيْنَا طَيْراً فَقَصَصْنَاهُ فَدَخَلْنَا بِهِ‏ مَكَّةَ فَعَابَ ذَلِكَ‏ أَهْلُ مَكَّةَ فَأَرْسَلَ‏ كَرِبٌ‏ إِلَى‏ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ فَسَأَلَهُ فَقَالَ اِسْتَوْدِعُوهُ رَجُلاً مِنْ‏ أَهْلِ مَكَّةَ مُسْلِماً أَوِ اِمْرَأَةً مُسْلِمَةً فَإِذَا اِسْتَوَى‏ خَلَّوْا سَبِيلَهُ‏

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۳ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۲۳

و مثنّى از كرب صيرفى روايت كرده است كه گفت: ما جمعى با هم بوديم پس پرنده‏اى را خريديم، و بال و پرش را چيديم، و آن را بمكّه برديم، و اهل مكّه اين كار را عيب كردند، پس كرب طى پيام از امام صادق عليه السّلام در اين باره سؤال كرد. آن حضرت فرمود: آن را نزد مردى يا زنى مسلمان از اهل مكّه بسپارند، تا چون بالهايش درست شود آن را رها كنيد.