روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۱: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۱ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۱ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۹
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن هشام بن سالم عن زراره قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۰ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۳۹۳
از زراره كه گويد: من با حمران- يا من با بكير- نزد امام باقر (ع) رفتيم، گويد: من گفتم به آن حضرت كه: ما اندازه خود را دراز كنيم و بسنجيم، فرمود: اندازه چيست؟ گفتيم: ريسمان كار است، و هر كه با ما موافق باشد در عقيده چه از علويان باشد و چه از ديگران، با او دوستى كنيم و در آميزيم و هر كه مخالف ما باشد علوى باشد يا ديگرى، از او بيزارى جوئيم، در پاسخ فرمود: اى زراره! گفته خدا درستتر است از گفته تو پس كجايند آنها كه خدا عز و جل فرمايد (۹۸ سوره نساء): «جز مستضعفين از مردان و زنان و كودكان كه نه چاره توانند و نه به رأيى پى برند». حماد در حديث افزوده است، گويد: آواز امام باقر (ع) بلند شد و آواز من هم تا آنجا كه هر كه بر در خانه بود آن را شنيد. جميل از قول زراره در آن افزوده كه: چون سخن ميان من و او بسيار شد، به من گفت: اى زراره! بر خدا بايست است كه به بهشت نبرد گمراهان را.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۹۱
زراره گويد: من و حمران- يا من و بكير- خدمت امام محمد باقر عليه السّلام شرفياب شديم، من بوى عرضكردم: ما خود را تراز كنيم (و بسنجيم) فرمود: تراز چيست؟ عرضكردم: ريسمانكار (بنايان) پس هر كس با ما موافقت داشت چه علوى باشد (و منسوب بامير المؤمنين عليه السّلام باشد) چه غير او را دوست داريم (يا با او دوستى كنيم) و هر كه با ما مخالف بود چه علوى باشد چه غير او از او بيزارى جوئيم؟ پس بمن فرمود: اى زراره گفتار خداوند از گفته تو درستتر است، پس كجايند آنها كه خداى عز و جل (در بارهشان) فرمايد: «مگر ناتوانان از مردان و زنان و كودكان كه نه چاره دارند و نه راه بجائى برند» (سوره نساء آيه ۹۸) كجايند آنان كه باميد خدايند؟ كجايند آنان كه كار نيك را با كردار بد بهم آميختند؟ كجايند اصحاب اعراف؟ كجايند مؤلفة قلوبهم؟ (يعنى دل بدست آوردگان، و آنها دستهاى از اشراف زمان رسول خدا (ص) بودند كه آن حضرت سهمى از زكاة بآنها ميداد كه دل آنها را بدست آورد و براى جنگ با دشمنان اسلام بآنان استعانت جويد). حماد (از قول زراره) در اين حديث افزوده است: كه آواز امام باقر عليه السلام و صداى من بلند شد تا حدى كه هر كه در خانه بود مىشنيد. و جميل از قول زراره در حديث افزوده است: (زراره گفت:) همين كه سخن ميان من و آن حضرت بدراز كشيد بمن فرمود: (آيا) بر خداوند حتم است كه گمراهان را ببهشت نبرد؟.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۱۱۹
على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از هشام بن سالم، از زراره روايت كرده است كه گفت: من و حمران يا من و بكير، بر امام محمد باقر عليه السلام داخل شدم. زراره مىگويد كه: به آن حضرت عرض كردم: جز اين نيست كه ما مطمار مىكشيم. فرمود كه:
«مطمار چيست؟» عرض كردم كه: تُرّ «۳»، پس هر كه با ما موافقت مىكند از سيّد علوى يا غير او، او را دوست مىداريم. و هر كه با ما مخالفت مىورزد از سيّد علوى و غير او، از او
__________________________________________________ (۳). و «تُرّ»- به ضمّ تاء و تشديد راء-، رشته بنّايانى است كه براى طرح عمارت و اندازهى آن دارند، و همچنين مطمار- به كسر ميم اوّل و فتح دويم، با زيادتى الف بعد از آن و بدون آن-. حاصل آنكه، ما ريسمان اندازه را مىآويزيم و نهايت دقّت مىكنيم، چنان كه بنّايان در حال بنّايى و اراده استقامت بنايى كه در نظر دارند، مىكنند. (مترجم) بيزارى مىجويم. حضرت به من فرمود كه: «اى زراره! گفته خداى عز و جل از گفتار تو راستتر است، اگر چنان باشد كه تو مىگويى؛ پس كجايند آنان كه خداى عز و جل در باب ايشان فرموده است كه: «إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا» «۱»؟ و كجايند آنان كه باز داشته شدهاند براى نزول فرمان خدا درباره ايشان؟ و كجايند آنان كه كردار نيك و كردار ديگرِ بد را به هم آميختهاند؟ و كجايند اصحاب اعراف؟ و كجايند آنان كه دلهاى ايشان الفت داده شده است؟». و حمّاد در اين حديث، اين را زياد كرده است كه زراره گفت كه: پس آواز امام محمد باقر عليه السلام و آواز من بلند شد، تا به حدّى كه هر كه بر در خانه بود، آن را مىشنيد. و جميل، از زراره در آن، اين را زياد كرده است كه: پس در هنگامى كه سخن در ميان من و آن حضرت بسيار شد، به من فرمود كه: «اى زراره! بر خداى عز و جل واجب و سزاوار است كه گمراهان را داخل بهشت گرداند» (و مراد از ايشان، ناتوانانند). __________________________________________________
(۱). نساء، ۹۸.