الطور ٢٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link7 | آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link7 | آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link8 | عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link8 | عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست]] | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link14 | رواياتى در ذيل آيه : ((الحقنابهم ذريتهم )) درباره ملحق گشتن فرزندان مؤ منين بهايشان در قيامت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۲#link14 | رواياتى در ذيل آيه : ((الحقنابهم ذريتهم )) درباره ملحق گشتن فرزندان مؤ منين بهايشان در قيامت]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۱#link197 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۲۱#link197 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» | |||
و پىدرپى آنان را ميوه و گوشت از هر نوع كه بخواهند مىدهيم. | |||
===نکته ها=== | |||
«ألتنا» از ريشه «لوت» به معناى نقص است. «ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ» يعنى به خاطر الحاق فرزندان به پدران، چيزى از اجر پدران كم نمىكنيم. | |||
كلمه «رَهِينٌ» به دو معناى گرو و همراه آمده است و اينكه مىفرمايد: انسان رهين كار خود است، يعنى ملازم و همراه كار خود است. | |||
جلد 9 - صفحه 285 | |||
امام صادق عليه السلام در بارهى آيه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ... فرمود: مراد فرزندانى هستند كه عمل آنها از پدران كمتر است ولى خداوند آنان را به پدران ملحق مىكند تا موجب چشمروشنى آنان گردند. «1» | |||
خداوند ابتدا ذرّيهى مؤمنِ افراد با ايمان را به آنان ملحق مىسازد، الَّذِينَ آمَنُوا ... أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ سپس نعمتها و امكانات آنجا را افزايش مىدهد. «أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ» | |||
ويژگىهاى ميوههاى بهشتى: | |||
1. فراوانى. «فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ»* «2» | |||
2. بى ضرر بودن. «فاكِهَةٍ آمِنِينَ» «3» | |||
3. زوجيّت. «مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ» «4» | |||
4. دائمى بودن. «أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ» «5» | |||
5. مجاز بودن. «وَ لا مَمْنُوعَةٍ» «6» | |||
6. پذيرايى كريمانه. «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ» «7» | |||
7. تنوّع. «فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ» «8» | |||
8. همراه با غير ميوه. «بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ» «9» | |||
9. انتخابى بودن. «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» «10» | |||
10. دسترسى آسان. «قُطُوفُها دانِيَةٌ» «11»، «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» «12» | |||
بگذريم كه ميوههاى بهشتى؛ تفاله، تخليه، تغيير طعم و زحمت چيدن ندارد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- در اسلام محور ايمان است، نه خانواده و خويشان. «وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ» | |||
2- نتيجه ملحق شدن به راه حق نياكان در دنيا، ملحق شدن به آنان در بهشت | |||
---- | |||
«1». كافى، ج 3، ص 250. | |||
«2». زخرف، 73. | |||
«3». دخان، 55. | |||
«4». الرّحمن، 52. | |||
«5». طور، 22. | |||
«6». واقعه، 33. | |||
«7». صافّات، 42. | |||
«8». مرسلات، 42. | |||
«9». طور، 42. | |||
«10». واقعه، 20. | |||
«11». حاقّه، 23. | |||
«12». انسان، 14. | |||
جلد 9 - صفحه 286 | |||
است. وَ اتَّبَعَتْهُمْ ... أَلْحَقْنا بِهِمْ | |||
3- همراه بودن با نسل و فرزند، يكى از لذّات بهشتى است. «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» | |||
4- علاقه به فرزند حتّى در آخرت نيز وجود دارد. «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» | |||
5- الحاق فرزندان در دنيا، سبب تنگ شدن مسكن و يا از دست دادن رفاه است ولى الحاق در بهشت هيچ كاستى ندارد. وَ ما أَلَتْناهُمْ ... مِنْ شَيْءٍ | |||
6- ملحق شدن نسل انسان به او، از آثار عمل نيك است. أَلْحَقْنا ... بِما كَسَبَ رَهِينٌ | |||
7- مصرف ميوه بر گوشت مقدّم است. «بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ» | |||
8- در بهشت نيز سليقهها و تمايلات مختلف وجود دارد و به هر كس مطابق خواستهاش نعمت داده مىشود. «مِمَّا يَشْتَهُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» | |||
بعد بيان مزيت نعمت خود را به اهل ايمان فرمايد: | |||
وَ أَمْدَدْناهُمْ: و بيفزائيم مر متقيان را يعنى زياده بر آنچه آرزو داشته باشند عطا فرمائيم، بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ: ميوه به جميع انواع آن و گوشت با همه اصناف آن، مِمَّا يَشْتَهُونَ: از آنچه آرزو كنند و بخواهند. تخصيص ذكر اين دو به جهت آنست كه از اعظم نعم باشند. خلاصه آنكه ما زياده خواهيم داد به متقيان آنا فانا وقتا بعد وقت آنچه مشتهيات نفسانى آنچه باشد. | |||
كفاية الموحدين- از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه پستترين اهل بهشت به حسب قدر و منزلت چنان است كه اگر جميع جن و انس مهمان او شوند، هر آينه از طعام و شراب، آنقدر نزد او باشد كه همه آنها را كفايت نمايد و از نعماى الهى كه در نزد او هست چيزى كم نشود «2». | |||
---- | |||
«1» سوره مدثر آيه 39. | |||
«2» كفاية الموحدين ج 4 فصل هيجدهم. | |||
جلد 12 - صفحه 305 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21» | |||
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26» | |||
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28» | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 75 | |||
ترجمه | |||
همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند | |||
با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ | |||
بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند | |||
تكيهزدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم | |||
و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است | |||
و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند | |||
ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهودهگوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن | |||
و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند | |||
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند | |||
همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان | |||
پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان | |||
همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه دادهاند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 76 | |||
آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مىنوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوهگوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 77 | |||
هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بىپايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَمدَدناهُم بِفاكِهَةٍ وَ لَحمٍ مِمّا يَشتَهُونَ «22» | |||
پي در پي ميدهيم آنها را بميوهها و اثمار و لحوم از آنچه متمايل باشند. | |||
وَ أَمدَدناهُم مد بمعني كشش است يعني دنباله يك ديگر که قطع و فصل نميشود. | |||
بِفاكِهَةٍ وَ لَحمٍ نظر به اينكه در بهشت هيچ گونه المي و مرضي نيست اهل بهشت نه گرسنه ميشوند که الم گرسنگي پيدا كنند و نه سير ميشوند که ديگر متمايل نباشند نه از ماكولات آن و نه از مشروبات آن و نه از منكوحات آن، چنانچه ميفرمايد: أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها رعد آيه 35 زيرا سفل و ثقالت ندارد، و فاكهه ميوههاي بهشتي که تمام اقسام ميوهها باشجار بهشت ثابت است، هر چه بگيرند باز جاي خود ميآيد تمام شدن و كم شدن ندارد و هم چنين لحوم بهشت | |||
جلد 16 - صفحه 301 | |||
که در جاي ديگر ميفرمايد: وَ فاكِهَةٍ مِمّا يَتَخَيَّرُونَ وَ لَحمِ طَيرٍ مِمّا يَشتَهُونَ وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ واقعه آيه 20 تا 22. | |||
مِمّا يَشتَهُونَ آنچه متمايل باشند در بهشت موجود است وَ فِيها ما تَشتَهِيهِ الأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الأَعيُنُ زخرف آيه 71. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 22)- در آیات گذشته به نه بخش از مواهب بهشتیان اشاره شد، و در ادامه آنها به پنج قسمت دیگر اشاره میکند، به گونهای که از مجموع به خوبی استفاده میشود آنچه لازمه آرامش و آسایش و لذت و سرور و شادی است، برای آنها در بهشت فراهم است. | |||
نخست به دو قسمت از غذای بهشتیان اشاره کرده، میفرماید: «و همواره از انواع میوهها و گوشتها- از هر نوع که بخواهند- در اختیارشان میگذاریم» (وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ). | |||
«أَمْدَدْناهُمْ» به معنی ادامه و افزایش اعطاء است، یعنی میوهها و غذاهای بهشتی آن چنان نیست که با تناول کردن کمبودی پیدا کند، و یا مثل میوههای دنیا که در فصول سال نوسان زیادی دارد تغییری در آن حاصل شود، بلکه همیشگی و جاودانی و مستمر است. | |||
تعبیر «مِمَّا یَشْتَهُونَ» (از آنچه بخواهند) نشان میدهد که بهشتیان در انتخاب نوع و کمیت و کیفیت این میوهها و غذاها، کاملا آزادند، هر آنچه بخواهند در اختیار دارند. | |||
البته غذاهای بهشتی منحصر به این دو نیست ولی اینها دو غذای مهمند. | |||
مقدم داشتن «فاکهة» (میوهها) بر «لحم» (گوشتها) اشارهای است به برتری «میوهها» بر «گوشتها». | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۱
ترجمه
الطور ٢١ | آیه ٢٢ | الطور ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَمْدَدْنَاهُمْ»: یاریشان میدهیم. بدیشان میدهیم (نگا: مؤمنون / ، نمل / ).
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۸، سوره طور
- عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى تابى از آنان جدا شدنى نيست
- معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود: ((فاكهين بما آتيهم ربهم ...))
- توضيح آيه :((و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنابهم ذريتهم ...)) و چند وجهدر معناى آن .
- معناى جمله ((كل امرى ء بما كسب رهين )) و جمع آن با آيه((كل نفس بما كسبت رهينة الا اصحاب اليمين ))
- بيان تفضيلى پاره اى از لذات و نعمت هاى اهل بهشت
- معناى اينكه بهشتيان مى گويند: ((ما در خانواده مان مشفق بوديم ))
- رواياتى در ذيل آيه : ((الحقنابهم ذريتهم )) درباره ملحق گشتن فرزندان مؤ منين بهايشان در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22»
و پىدرپى آنان را ميوه و گوشت از هر نوع كه بخواهند مىدهيم.
نکته ها
«ألتنا» از ريشه «لوت» به معناى نقص است. «ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ» يعنى به خاطر الحاق فرزندان به پدران، چيزى از اجر پدران كم نمىكنيم.
كلمه «رَهِينٌ» به دو معناى گرو و همراه آمده است و اينكه مىفرمايد: انسان رهين كار خود است، يعنى ملازم و همراه كار خود است.
جلد 9 - صفحه 285
امام صادق عليه السلام در بارهى آيه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ... فرمود: مراد فرزندانى هستند كه عمل آنها از پدران كمتر است ولى خداوند آنان را به پدران ملحق مىكند تا موجب چشمروشنى آنان گردند. «1»
خداوند ابتدا ذرّيهى مؤمنِ افراد با ايمان را به آنان ملحق مىسازد، الَّذِينَ آمَنُوا ... أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ سپس نعمتها و امكانات آنجا را افزايش مىدهد. «أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ»
ويژگىهاى ميوههاى بهشتى:
1. فراوانى. «فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ»* «2»
2. بى ضرر بودن. «فاكِهَةٍ آمِنِينَ» «3»
3. زوجيّت. «مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ» «4»
4. دائمى بودن. «أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ» «5»
5. مجاز بودن. «وَ لا مَمْنُوعَةٍ» «6»
6. پذيرايى كريمانه. «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ» «7»
7. تنوّع. «فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ» «8»
8. همراه با غير ميوه. «بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ» «9»
9. انتخابى بودن. «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» «10»
10. دسترسى آسان. «قُطُوفُها دانِيَةٌ» «11»، «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» «12»
بگذريم كه ميوههاى بهشتى؛ تفاله، تخليه، تغيير طعم و زحمت چيدن ندارد.
پیام ها
1- در اسلام محور ايمان است، نه خانواده و خويشان. «وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ»
2- نتيجه ملحق شدن به راه حق نياكان در دنيا، ملحق شدن به آنان در بهشت
«1». كافى، ج 3، ص 250.
«2». زخرف، 73.
«3». دخان، 55.
«4». الرّحمن، 52.
«5». طور، 22.
«6». واقعه، 33.
«7». صافّات، 42.
«8». مرسلات، 42.
«9». طور، 42.
«10». واقعه، 20.
«11». حاقّه، 23.
«12». انسان، 14.
جلد 9 - صفحه 286
است. وَ اتَّبَعَتْهُمْ ... أَلْحَقْنا بِهِمْ
3- همراه بودن با نسل و فرزند، يكى از لذّات بهشتى است. «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»
4- علاقه به فرزند حتّى در آخرت نيز وجود دارد. «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»
5- الحاق فرزندان در دنيا، سبب تنگ شدن مسكن و يا از دست دادن رفاه است ولى الحاق در بهشت هيچ كاستى ندارد. وَ ما أَلَتْناهُمْ ... مِنْ شَيْءٍ
6- ملحق شدن نسل انسان به او، از آثار عمل نيك است. أَلْحَقْنا ... بِما كَسَبَ رَهِينٌ
7- مصرف ميوه بر گوشت مقدّم است. «بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ»
8- در بهشت نيز سليقهها و تمايلات مختلف وجود دارد و به هر كس مطابق خواستهاش نعمت داده مىشود. «مِمَّا يَشْتَهُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22»
بعد بيان مزيت نعمت خود را به اهل ايمان فرمايد:
وَ أَمْدَدْناهُمْ: و بيفزائيم مر متقيان را يعنى زياده بر آنچه آرزو داشته باشند عطا فرمائيم، بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ: ميوه به جميع انواع آن و گوشت با همه اصناف آن، مِمَّا يَشْتَهُونَ: از آنچه آرزو كنند و بخواهند. تخصيص ذكر اين دو به جهت آنست كه از اعظم نعم باشند. خلاصه آنكه ما زياده خواهيم داد به متقيان آنا فانا وقتا بعد وقت آنچه مشتهيات نفسانى آنچه باشد.
كفاية الموحدين- از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه پستترين اهل بهشت به حسب قدر و منزلت چنان است كه اگر جميع جن و انس مهمان او شوند، هر آينه از طعام و شراب، آنقدر نزد او باشد كه همه آنها را كفايت نمايد و از نعماى الهى كه در نزد او هست چيزى كم نشود «2».
«1» سوره مدثر آيه 39.
«2» كفاية الموحدين ج 4 فصل هيجدهم.
جلد 12 - صفحه 305
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26»
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28»
جلد 5 صفحه 75
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند
با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ
بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند
تكيهزدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم
و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است
و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند
ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهودهگوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن
و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند
همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان
پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان
همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان.
تفسير
خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه دادهاند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى
جلد 5 صفحه 76
آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مىنوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوهگوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى
جلد 5 صفحه 77
هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بىپايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَمدَدناهُم بِفاكِهَةٍ وَ لَحمٍ مِمّا يَشتَهُونَ «22»
پي در پي ميدهيم آنها را بميوهها و اثمار و لحوم از آنچه متمايل باشند.
وَ أَمدَدناهُم مد بمعني كشش است يعني دنباله يك ديگر که قطع و فصل نميشود.
بِفاكِهَةٍ وَ لَحمٍ نظر به اينكه در بهشت هيچ گونه المي و مرضي نيست اهل بهشت نه گرسنه ميشوند که الم گرسنگي پيدا كنند و نه سير ميشوند که ديگر متمايل نباشند نه از ماكولات آن و نه از مشروبات آن و نه از منكوحات آن، چنانچه ميفرمايد: أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها رعد آيه 35 زيرا سفل و ثقالت ندارد، و فاكهه ميوههاي بهشتي که تمام اقسام ميوهها باشجار بهشت ثابت است، هر چه بگيرند باز جاي خود ميآيد تمام شدن و كم شدن ندارد و هم چنين لحوم بهشت
جلد 16 - صفحه 301
که در جاي ديگر ميفرمايد: وَ فاكِهَةٍ مِمّا يَتَخَيَّرُونَ وَ لَحمِ طَيرٍ مِمّا يَشتَهُونَ وَ حُورٌ عِينٌ كَأَمثالِ اللُّؤلُؤِ المَكنُونِ واقعه آيه 20 تا 22.
مِمّا يَشتَهُونَ آنچه متمايل باشند در بهشت موجود است وَ فِيها ما تَشتَهِيهِ الأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الأَعيُنُ زخرف آيه 71.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- در آیات گذشته به نه بخش از مواهب بهشتیان اشاره شد، و در ادامه آنها به پنج قسمت دیگر اشاره میکند، به گونهای که از مجموع به خوبی استفاده میشود آنچه لازمه آرامش و آسایش و لذت و سرور و شادی است، برای آنها در بهشت فراهم است.
نخست به دو قسمت از غذای بهشتیان اشاره کرده، میفرماید: «و همواره از انواع میوهها و گوشتها- از هر نوع که بخواهند- در اختیارشان میگذاریم» (وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ).
«أَمْدَدْناهُمْ» به معنی ادامه و افزایش اعطاء است، یعنی میوهها و غذاهای بهشتی آن چنان نیست که با تناول کردن کمبودی پیدا کند، و یا مثل میوههای دنیا که در فصول سال نوسان زیادی دارد تغییری در آن حاصل شود، بلکه همیشگی و جاودانی و مستمر است.
تعبیر «مِمَّا یَشْتَهُونَ» (از آنچه بخواهند) نشان میدهد که بهشتیان در انتخاب نوع و کمیت و کیفیت این میوهها و غذاها، کاملا آزادند، هر آنچه بخواهند در اختیار دارند.
البته غذاهای بهشتی منحصر به این دو نیست ولی اینها دو غذای مهمند.
مقدم داشتن «فاکهة» (میوهها) بر «لحم» (گوشتها) اشارهای است به برتری «میوهها» بر «گوشتها».
نکات آیه
۱ - بهره مندى تقواپیشگان، از میوه ها و گوشت هاى مورد تمایل خویش در بهشت، علاوه بر نعمت هاى سرشار دیگر (فى جنّ-ت و نعیم ... و أمددنهم بفکهة و لحم ممّا یشتهون)
۲ - کاستى نیافتن میوه ها و غذاهاى بهشتى، با بهرهورى اهل بهشت (و أمددنهم بفکهة و لحم ممّا یشتهون) «مدّ» (ریشه «أمددنا») به معناى جریان داشتن است. بنابراین در معناى «امداد» پیوستگى و استمرار نهفته است.
۳ - میوه و گوشت، دو غذاى مهم در بهشت (و أمددنهم بفکهة و لحم)
۴ - نبود محدودیت براى بهشتیان، در رسیدن به مشتهیات و خواسته هاى خویش (و أمددنهم بفکهة و لحم ممّا یشتهون)
موضوعات مرتبط
- بهشت: اهمیت گوشت بهشت ۳; اهمیت میوه هاى بهشت ۳; گوشت بهشت ۱; مهمترین غذاهاى بهشت ۳; میوه هاى بهشت ۱; نعمتهاى بهشت ۱; ویژگیهاى بهشت ۴; ویژگیهاى غذاهاى بهشت ۲; ویژگیهاى میوه هاى بهشت ۲
- بهشتیان: آزادى بهشتیان ۴; اجابت خواسته هاى بهشتیان ۴
- متقین: خواسته هاى اخروى متقین ۱; متقین در بهشت ۱