الصافات ٧٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۶#link31 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۶#link31 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ «69» فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ «70» | |||
آنان پدران خويش را گمراه يافتند. امّا با اين حال، در پى آنان شتابان مىدوند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70) | |||
فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ: پس ايشان بر اثر پدران خود. يُهْرَعُونَ: شتابنده مىشوند. | |||
بيان: «يهرعون» صيغه مجهول دلالت مىكند بر آنكه پدران ايشان تحريص مىكردند آنها را به مسارعت به اتباع خود، و آنها بدون تأمل و تعقل و بحث پيروى مىكردند و دلائل حق را متابعت نمىكردند، لا جرم گرفتار وبال و نكال آن شدند. | |||
---- | |||
«1» سوره كهف آيه 29. | |||
«2» سوره محمد آيه 15. | |||
جلد 11 - صفحه 127 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65) | |||
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70) | |||
ترجمه | |||
براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان | |||
آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم | |||
همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران | |||
همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ | |||
بار آن گويا سرهاى شيطانها است | |||
پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را | |||
پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميختهاى از آب گرم | |||
پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است | |||
همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان | |||
پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند. | |||
تفسير | |||
ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمىشناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 434 | |||
للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مىآيد و شاخههايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمىبينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مىبريم بخداى مهربان. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 435 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّهُم أَلفَوا آباءَهُم ضالِّينَ (69) فَهُم عَلي آثارِهِم يُهرَعُونَ (70) | |||
سر كفر آنها اينست که اينها يافتند پدران خود را در ضلالت و گمراهي پس اينها بر آثار آنها بشتاب ميروند. | |||
بزرگترين منشأ كفر و شرك و ضلالت و فسق و فجور تقليد آباء است مشاهده كنيد ذريه يهود يهودي ميشوند ذريه نصاري نصراني ذريه مخالفين مخالف | |||
جلد 15 - صفحه 161 | |||
ذراري فساق فاسق ميشوند چنانچه در مقابل انبياء همين عذر را مياوردند چنانچه ميفرمايد وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدنا عَلَيها آباءَنا اعراف آيه 27 بَل قالُوا إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُهتَدُونَ زخرف آيه 21 إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُقتَدُونَ زخرف آيه 23 أَ صَلاتُكَ تَأمُرُكَ أَن نَترُكَ ما يَعبُدُ آباؤُنا- الاية هود آيه 89 و غير اينها از آيات. | |||
(سؤال) چرا اگر تقليد آباء مدركي دارد اينکه ابناء نوع امروزه تقليد آباء نميكنند دخترها مشاهده ميكنند مادرها و بزرگترهاي خود را که در زير چادر هستند ولي آنها مكشوفات بيرون ميآيند پسرها ميبينند پدرها و بزرگتران خود را محاسن دارند و وضع لباس آنها مشاهده ميكنند ولي خود به وضع ديگري بيرون ميآيند پدرها و مادرها نماز ميگذارند ماه مبارك رمضان روزه مي- گيرند در مساجد حاضر ميشوند پاي مواعظ مينشينند سينما و تئاتر خانهها نميروند و تماشاخانهها حاضر نميشوند و غير اينها ولي اينها نه نماز ميكنند و نه روزه نه مسجد نه موعظه بلكه سينما تماشاخانه و و و (جواب) در امر باطل تقليد آباء ميكنند ولي در امر حق مخالفت ميكنند و منشأ آن قساوت قلب هواي نفس حب شهوات است و اينكه ميگويند تقليد آباء ميكنيم بهانه است و الا فساد اخلاق بيحيايي و بيعفتي و مفاسد ديگر منشأ آنست. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 70)- اما «با این حال بسرعت به دنبال آنان کشانده میشوند» (فَهُمْ عَلی آثارِهِمْ یُهْرَعُونَ). | |||
اشاره به این که چنان دل و دین بر تقلید نیاکان باختهاند که گوئی آنها را بسرعت و بیاختیار به دنبالشان میدوانند و این اشاره به نهایت تعصب و شیفتگی آنها به خرافات نیاکان است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۶
ترجمه
الصافات ٦٩ | آیه ٧٠ | الصافات ٧١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلی آثَارِهِمْ»: در راه ایشان. به دنبال آنان (نگا: مائده / ، کهف / . «یُهْرَعُونَ»: به شتاب رانده میشوند. به سرعت روانه میگردند. (نگا: هود / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات
- حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا
- اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل
- مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...
- ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله
- وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم
- مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟
- اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود
- تابع و متبوع در عذاب مشتركند
- مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.
- گفتگوى اهل بهشت با يكديگر
- شجره زقوم و وصف آن
- رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ «69» فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ «70»
آنان پدران خويش را گمراه يافتند. امّا با اين حال، در پى آنان شتابان مىدوند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)
فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ: پس ايشان بر اثر پدران خود. يُهْرَعُونَ: شتابنده مىشوند.
بيان: «يهرعون» صيغه مجهول دلالت مىكند بر آنكه پدران ايشان تحريص مىكردند آنها را به مسارعت به اتباع خود، و آنها بدون تأمل و تعقل و بحث پيروى مىكردند و دلائل حق را متابعت نمىكردند، لا جرم گرفتار وبال و نكال آن شدند.
«1» سوره كهف آيه 29.
«2» سوره محمد آيه 15.
جلد 11 - صفحه 127
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)
ترجمه
براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان
آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم
همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران
همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ
بار آن گويا سرهاى شيطانها است
پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را
پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميختهاى از آب گرم
پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است
همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان
پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.
تفسير
ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمىشناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة
جلد 4 صفحه 434
للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مىآيد و شاخههايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمىبينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مىبريم بخداى مهربان.
جلد 4 صفحه 435
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّهُم أَلفَوا آباءَهُم ضالِّينَ (69) فَهُم عَلي آثارِهِم يُهرَعُونَ (70)
سر كفر آنها اينست که اينها يافتند پدران خود را در ضلالت و گمراهي پس اينها بر آثار آنها بشتاب ميروند.
بزرگترين منشأ كفر و شرك و ضلالت و فسق و فجور تقليد آباء است مشاهده كنيد ذريه يهود يهودي ميشوند ذريه نصاري نصراني ذريه مخالفين مخالف
جلد 15 - صفحه 161
ذراري فساق فاسق ميشوند چنانچه در مقابل انبياء همين عذر را مياوردند چنانچه ميفرمايد وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدنا عَلَيها آباءَنا اعراف آيه 27 بَل قالُوا إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُهتَدُونَ زخرف آيه 21 إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُقتَدُونَ زخرف آيه 23 أَ صَلاتُكَ تَأمُرُكَ أَن نَترُكَ ما يَعبُدُ آباؤُنا- الاية هود آيه 89 و غير اينها از آيات.
(سؤال) چرا اگر تقليد آباء مدركي دارد اينکه ابناء نوع امروزه تقليد آباء نميكنند دخترها مشاهده ميكنند مادرها و بزرگترهاي خود را که در زير چادر هستند ولي آنها مكشوفات بيرون ميآيند پسرها ميبينند پدرها و بزرگتران خود را محاسن دارند و وضع لباس آنها مشاهده ميكنند ولي خود به وضع ديگري بيرون ميآيند پدرها و مادرها نماز ميگذارند ماه مبارك رمضان روزه مي- گيرند در مساجد حاضر ميشوند پاي مواعظ مينشينند سينما و تئاتر خانهها نميروند و تماشاخانهها حاضر نميشوند و غير اينها ولي اينها نه نماز ميكنند و نه روزه نه مسجد نه موعظه بلكه سينما تماشاخانه و و و (جواب) در امر باطل تقليد آباء ميكنند ولي در امر حق مخالفت ميكنند و منشأ آن قساوت قلب هواي نفس حب شهوات است و اينكه ميگويند تقليد آباء ميكنيم بهانه است و الا فساد اخلاق بيحيايي و بيعفتي و مفاسد ديگر منشأ آنست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 70)- اما «با این حال بسرعت به دنبال آنان کشانده میشوند» (فَهُمْ عَلی آثارِهِمْ یُهْرَعُونَ).
اشاره به این که چنان دل و دین بر تقلید نیاکان باختهاند که گوئی آنها را بسرعت و بیاختیار به دنبالشان میدوانند و این اشاره به نهایت تعصب و شیفتگی آنها به خرافات نیاکان است.
نکات آیه
۱ - دوزخیان ستمگر، بدون تعقّل و بى اختیار از رفتار و کردار پدران خود، تقلید کرده و پیروى مى کردند. (فهم على ءاثرهم یهرعون) مقصود از «آثار» رفتار و کردار و «اهراع» (ماده «یهرعون») به معناى با سرعت دویدن است. این کنایه از بى تأمل اقدام کردن و بى اختیار عمل کردن است.
۲ - تقلید کورکورانه در عقاید و مبانى فکرى دیگران، پیروى کورکورانه و بى اختیار در تمامى رفتارها و کردارها و مواضع فردى و اجتماعى از آنان را در پى خواهد داشت. (إنّهم ألفوا ءاباءهم ضالّین . فهم على ءاثرهم یهرعون) «فا» در «فهم» براى تفریع و تسبیب است و این بیانگر این نکته است که آنچه سبب پیروى از رفتار پدران شد، تقلید کورکورانه از ایشان در عقاید دینى بود و پیروى در مواضع فردى و اجتماعى، پى آمد تقلید در مبانى فکرى و عقیدتى است.
۳ - تأثیر جهان بینى در رفتار و کردار و مواضع فردى و اجتماعى انسان (إنّهم ألفوا ءاباءهم ضالّین . فهم على ءاثرهم یهرعون)
۴ - دنباله روى کورکورانه دوزخیان در رفتار و کردار و مواضع فردى و اجتماعى خود از پدران خویش، موجب دوزخى شدن آنان گردید. (ثمّ إنّ مرجعهم لإلى الجحیم . إنّهم ألفوا ... فهم على ءاثرهم یهرعون)
۵ - دنباله روى کورکورانه و بى تأمل و اندیشه، در رفتار و کردار دیگران، امرى ناپسند و غیرجایز است. (فهم على ءاثرهم یهرعون)
۶ - تمامى رفتارها و مواضع فردى و اجتماعى انسان ها، باید مبتنى بر اندیشه صحیح و مبانى روشن و به دور از تقلید کورکورانه باشد. (فهم على ءاثرهم یهرعون)
۷ - تأثیر رفتارها و مواضع فردى و اجتماعى پدران و مادران، بر رفتار و مواضع فرزندان و نسل هاى آینده (فهم على ءاثرهم یهرعون)
موضوعات مرتبط
- تفکر: اهمیت تفکر صحیح ۶
- تقلید: آثار تقلید کورکورانه ۲، ۴; اجتناب از تقلید کورکورانه ۶; احکام تقلید ۵; تقلید از نیاکان ۱، ۴; تقلید کورکورانه ۱; تقلید ممنوع ۵; ناپسندى تقلید کورکورانه ۵
- جهان بینى: آثار جهان بینى ۳
- جهنم: موجبات جهنم ۴
- جهنمیان: تقلید جهنمیان ۱
- رفتار: پایه هاى رفتار ۶; عوامل مؤثر در رفتار هاى اجتماعى ۲، ۳; عوامل مؤثر در رفتار هاى فردى ۲، ۳
- ظالمان: تقلید ظالمان ۱
- فرزند: عوامل مؤثر در رفتار فرزند ۷
- نیاکان: پیروى از نیاکان ۱
- والدین: آثار عمل والدین ۷