النساء ٧٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۵#link359 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۵#link359 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً «70»
و هر كس كه از خدا و پيامبر اطاعت كند، پس آنان (در قيامت) با كسانى همدم خواهند بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان و اينان چه همدم‌هاى خوبى هستند. اين همه تفضّل از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن بس است.
===نکته ها===
در سوره‌ى حمد در كنار صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» آمده بود، و اين بار دوم است كه در كنار آيه‌ى صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» مطرح است. گويا غير از انبيا
جلد 2 - صفحه 102
و شهدا و صدّيقان و صالحان، ديگران بيراهه مى‌روند و راه مسقيم، منحصراً راه يكى از اين چهار گروه است.
در روايات، بهترين نمونه‌ى صدّيقان، امامان معصوم عليهم السلام و صدّيقه، فاطمه‌ى زهرا عليها السلام معرّفى شده است. مراد از «شهدا»، يا كشتگان ميدان جهادند، يا گواهان اعمال در قيامت.
همنشينى با انبيا در دنيا براى همه‌ى پيروان واقعى امكان ندارد، بنابراين مراد آيه همنشينى در آخرت است.
===پیام ها===
1- قرار گرفتن در راه انبيا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از فرمان خدا و رسول به دست نمى‌آيد. وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ، فَأُولئِكَ‌ ...
2- رفيق خوب، انبيا، شهدا، صدّيقان و صالحانند. رفقاى دنيايى را هم بايد با همين خصلتها گزينش كرد. «حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»
3- اطاعت از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحيد، منافاتى ندارد. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»
4- پاداش اطاعت از پيامبر، همجوارى با همه‌ى انبياست. چون همه يك نورند و يك هدف دارند و اطاعت از يكى، همراه شدن با همه است. مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌ ... مَعَ‌ ... النَّبِيِّينَ‌
5- آگاه بودن خدا، بهترين عامل تشويق براى انجام وظيفه است. «بِاللَّهِ عَلِيماً»
6- مقام نبوّت از مقام صدّيقين و شهدا و صالحين بالاتر است (چون نام انبيا قبل از آنها برده شده است) مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ‌ ...
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً (70)
ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ‌: آن اجر عظيم مطيعان، و مزيد هدايت و مرافقت با منعم عليهم، محض كرامت و فضل است از جانب خدا. يا لطف و هدايت كه موجب افعالى است كه مستحق مرافقت با جماعت منعمين است. يا فضل‌
----
«1» تفسير عياشى، جلد 1، صفحه 256، حديث 190.
«2» منهج الصادقين، جلد 3، صفحات 66- 67.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 500
منعم عليهم و مزيت ايشان از فضل خداست. يا آن مرافقت، فضلى است عظيم، در حالتى كه از حق تعالى صادر شده. وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً: و كافى است به ثواب و عقاب خدا، علم او سبحانه به جزاى كسى كه اطاعت يا معصيت نمايد. يا عالم است به مقادير فضل و استحقاق اهل آن. يا عالم است به جميع عصات و منافقين و به كسى كه صلاحيت مرافقت اين جماعت دارد، و به كسى كه صالح و قابل مرافقت ايشان نيست.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً (70)
ترجمه‌
اين فضل از خداست و كافى است خدا كه دانا باشد.
تفسير
كسيكه اطاعت خدا و رسول را نمايد استحقاق ثواب پيدا ميكند باين معنى كه سزاوار ميشود بر خداوند كه اجر او را بحسب قدر و ميزان عملش باو عنايت فرمايد نه آنكه حقى از او بر خداوند ثابت ميگردد زيرا هر چه بنده بجا آورد شكر نعمت و اداء وظيفه عبوديت است پس ثواب اگر چه باستحقاق هم باشد از خداوند تفضل است علاوه آنكه نعيم اخروى هر قدر باشد زائد بر ميزان استحقاق است چون ابدى است چگونه ميتوان اجر غير متناهى را قياس نمود با عمل متناهى آنهم بهشت با آنهمه نعمت‌هاى گوناگون كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بقلب بشرى خطور
----
جلد 2 صفحه 80
كرده آنهم با چنين رفقا پس هر چه هست فضل است از خداوند و او ميداند مقدار فضل خود و ميزان استحقاق بندگانرا و كافى است علم او براى علم ما كه بميزان استحقاق و لياقت خودمان مورد فضل الهى خواهيم گرديد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِك‌َ الفَضل‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ وَ كَفي‌ بِاللّه‌ِ عَلِيماً (70)
‌اينکه‌ حشر ‌با‌ ‌اينکه‌ طوائف‌ فضلي‌ ‌است‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ و كافي‌ ‌است‌ خداوند علم‌ ‌او‌ بتمام‌ جهات‌.
ذلِك‌َ الفَضل‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ تمام‌ مثوبات‌ و فيوضات‌ و نعم‌ الهي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ تفضل‌ ‌است‌ و شيئي‌ ‌از‌ روي‌ استحقاق‌ نيست‌
(‌کل‌ نعمك‌ ابتداء)
زيرا بنده‌ ‌هر‌ چه‌ ايمانش‌ بالا رود و اخلاقش‌ حميده‌ گردد و عبادات‌ و اعمالش‌ نيك‌ شود بوظيفه‌ بنده‌گي‌ كوتاهي‌ ‌شده‌ جايي‌ ‌که‌ مثل‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بگويد
(‌ما عرفناك‌ حق‌ معرفتك‌ و ‌ما عبدناك‌ حق‌ عبادتك‌)
ديگر ‌غير‌ ‌او‌ چه‌ بگويد بعلاوه‌ تمام‌ خوبيها بتوفيق‌ خداوند و اعانت‌ ‌او‌ ‌است‌ ما أَصابَك‌َ مِن‌ حَسَنَةٍ فَمِن‌َ اللّه‌ِ نساء ‌آيه‌ 79.
وَ كَفي‌ بِاللّه‌ِ عَلِيماً علم‌ الهي‌ بافعال‌ عباد و خوب‌ و بد ‌آنها‌ و مقدار قابليت‌ تفضل‌ و استحقاق‌ عقوبت‌ ‌هر‌ يك‌ كافيست‌ احتياج‌ بشاهد و بينه‌ و حساب‌ و ميزان‌ و نامه‌ عمل‌ و سؤال‌ و جواب‌ نيست‌ و ‌اينکه‌ امور ‌در‌ قيامت‌ ‌براي‌ اقامه‌ حجت‌ ‌است‌ و بسته‌ شدن‌ راه‌ عذر و انكار.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۴


ترجمه

این موهبتی از ناحیه خداست. و کافی است که او، (از حالِ بندگان، و نیّات و اعمالشان) آگاه است.

اين تفضّل از جانب خداست و آگاهى خدا كفايت مى‌كند
اين تفضّل از جانب خداست، و خدا بس داناست.
این فضل و بخشش از سوی خداست، و علم (ازلی) خدا کفایت کند.
این [رفاقت با آنان] بخشش و فضلی از سوی خداست، و [در استحقاق این کرامت و فضل] کافی است که خدا [به نیّات و اعمال مطیعان] داناست.
اين فضيلتى است از جانب خدا و بسنده است خداى دانا.
این بخشش الهی است و خدا دانایی بسنده است‌
اين فزونى و برترى از جانب خداست و خدا دانايى بسنده است.
این (منزلت بزرگی که به مطیعان فرمان خدا و پیغمبر داده می‌شود) موهبتی از سوی خدا (برای ایشان) است و (خداوند باخبر از اعمال بندگان است و پاداش ایشان را به بهترین وجه می‌دهد، و برای بندگانی که راه طاعت او می‌پویند و رضای وی می‌جویند) کافی است که خدا آگاه باشد.
این فضیلت از خداست و خدا در دانایی بسنده است.
این است فزونی از خدا و بس است خدا دانا


النساء ٦٩ آیه ٧٠ النساء ٧١
سوره : سوره النساء
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللهِ»: ذلِکَ مبتدا، و فَضْل عطف بیان، و مِنَ اللهِ خبر است. یا این که فَضْل خبر اوّل و مِنَ اللهِ خبر دوم است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً «70»

و هر كس كه از خدا و پيامبر اطاعت كند، پس آنان (در قيامت) با كسانى همدم خواهند بود كه خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان و اينان چه همدم‌هاى خوبى هستند. اين همه تفضّل از سوى خداست و خداوند براى آگاه بودن بس است.

نکته ها

در سوره‌ى حمد در كنار صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» آمده بود، و اين بار دوم است كه در كنار آيه‌ى صراط مستقيم، گروه‌ «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» مطرح است. گويا غير از انبيا

جلد 2 - صفحه 102

و شهدا و صدّيقان و صالحان، ديگران بيراهه مى‌روند و راه مسقيم، منحصراً راه يكى از اين چهار گروه است.

در روايات، بهترين نمونه‌ى صدّيقان، امامان معصوم عليهم السلام و صدّيقه، فاطمه‌ى زهرا عليها السلام معرّفى شده است. مراد از «شهدا»، يا كشتگان ميدان جهادند، يا گواهان اعمال در قيامت.

همنشينى با انبيا در دنيا براى همه‌ى پيروان واقعى امكان ندارد، بنابراين مراد آيه همنشينى در آخرت است.

پیام ها

1- قرار گرفتن در راه انبيا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از فرمان خدا و رسول به دست نمى‌آيد. وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ، فَأُولئِكَ‌ ...

2- رفيق خوب، انبيا، شهدا، صدّيقان و صالحانند. رفقاى دنيايى را هم بايد با همين خصلتها گزينش كرد. «حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»

3- اطاعت از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحيد، منافاتى ندارد. «مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»

4- پاداش اطاعت از پيامبر، همجوارى با همه‌ى انبياست. چون همه يك نورند و يك هدف دارند و اطاعت از يكى، همراه شدن با همه است. مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ‌ ... مَعَ‌ ... النَّبِيِّينَ‌

5- آگاه بودن خدا، بهترين عامل تشويق براى انجام وظيفه است. «بِاللَّهِ عَلِيماً»

6- مقام نبوّت از مقام صدّيقين و شهدا و صالحين بالاتر است (چون نام انبيا قبل از آنها برده شده است) مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ‌ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً (70)

ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ‌: آن اجر عظيم مطيعان، و مزيد هدايت و مرافقت با منعم عليهم، محض كرامت و فضل است از جانب خدا. يا لطف و هدايت كه موجب افعالى است كه مستحق مرافقت با جماعت منعمين است. يا فضل‌


«1» تفسير عياشى، جلد 1، صفحه 256، حديث 190.

«2» منهج الصادقين، جلد 3، صفحات 66- 67.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 500

منعم عليهم و مزيت ايشان از فضل خداست. يا آن مرافقت، فضلى است عظيم، در حالتى كه از حق تعالى صادر شده. وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً: و كافى است به ثواب و عقاب خدا، علم او سبحانه به جزاى كسى كه اطاعت يا معصيت نمايد. يا عالم است به مقادير فضل و استحقاق اهل آن. يا عالم است به جميع عصات و منافقين و به كسى كه صلاحيت مرافقت اين جماعت دارد، و به كسى كه صالح و قابل مرافقت ايشان نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ عَلِيماً (70)

ترجمه‌

اين فضل از خداست و كافى است خدا كه دانا باشد.

تفسير

كسيكه اطاعت خدا و رسول را نمايد استحقاق ثواب پيدا ميكند باين معنى كه سزاوار ميشود بر خداوند كه اجر او را بحسب قدر و ميزان عملش باو عنايت فرمايد نه آنكه حقى از او بر خداوند ثابت ميگردد زيرا هر چه بنده بجا آورد شكر نعمت و اداء وظيفه عبوديت است پس ثواب اگر چه باستحقاق هم باشد از خداوند تفضل است علاوه آنكه نعيم اخروى هر قدر باشد زائد بر ميزان استحقاق است چون ابدى است چگونه ميتوان اجر غير متناهى را قياس نمود با عمل متناهى آنهم بهشت با آنهمه نعمت‌هاى گوناگون كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بقلب بشرى خطور


جلد 2 صفحه 80

كرده آنهم با چنين رفقا پس هر چه هست فضل است از خداوند و او ميداند مقدار فضل خود و ميزان استحقاق بندگانرا و كافى است علم او براى علم ما كه بميزان استحقاق و لياقت خودمان مورد فضل الهى خواهيم گرديد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِك‌َ الفَضل‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ وَ كَفي‌ بِاللّه‌ِ عَلِيماً (70)

‌اينکه‌ حشر ‌با‌ ‌اينکه‌ طوائف‌ فضلي‌ ‌است‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ و كافي‌ ‌است‌ خداوند علم‌ ‌او‌ بتمام‌ جهات‌.

ذلِك‌َ الفَضل‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ تمام‌ مثوبات‌ و فيوضات‌ و نعم‌ الهي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ تفضل‌ ‌است‌ و شيئي‌ ‌از‌ روي‌ استحقاق‌ نيست‌

(‌کل‌ نعمك‌ ابتداء)

زيرا بنده‌ ‌هر‌ چه‌ ايمانش‌ بالا رود و اخلاقش‌ حميده‌ گردد و عبادات‌ و اعمالش‌ نيك‌ شود بوظيفه‌ بنده‌گي‌ كوتاهي‌ ‌شده‌ جايي‌ ‌که‌ مثل‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بگويد

(‌ما عرفناك‌ حق‌ معرفتك‌ و ‌ما عبدناك‌ حق‌ عبادتك‌)

ديگر ‌غير‌ ‌او‌ چه‌ بگويد بعلاوه‌ تمام‌ خوبيها بتوفيق‌ خداوند و اعانت‌ ‌او‌ ‌است‌ ما أَصابَك‌َ مِن‌ حَسَنَةٍ فَمِن‌َ اللّه‌ِ نساء ‌آيه‌ 79.

وَ كَفي‌ بِاللّه‌ِ عَلِيماً علم‌ الهي‌ بافعال‌ عباد و خوب‌ و بد ‌آنها‌ و مقدار قابليت‌ تفضل‌ و استحقاق‌ عقوبت‌ ‌هر‌ يك‌ كافيست‌ احتياج‌ بشاهد و بينه‌ و حساب‌ و ميزان‌ و نامه‌ عمل‌ و سؤال‌ و جواب‌ نيست‌ و ‌اينکه‌ امور ‌در‌ قيامت‌ ‌براي‌ اقامه‌ حجت‌ ‌است‌ و بسته‌ شدن‌ راه‌ عذر و انكار.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- معاشرت و همنشینى با پیامبران، صدّیقان، شاهدان و صالحان، داراى فضیلتى کامل (فاولئک مع الذین انعم اللّه علیهم من النبیّین ... ذلک الفضل من اللّه) بنابر اینکه «ذلک»، اشاره به معیّت و رفاقت در آیه قبل باشد، و فضیلت کامل بر این مبناست که «الفضل» خبر براى «ذلک» باشد.

۲- معاشرت و همنشینى با پیامبران، صدیقان، شاهدان و صالحان، تفضّلى الهى براى اطاعت کنندگان از خدا و رسول (ص) (فاولئک مع الّذین ... ذلک الفضل من اللّه)

۳- پیامبران، صدیقان، شاهدان و صالحان، بهره مند از تفضّل خاص الهى (من النبیّین و الصدیقین ... ذلک الفضل من اللّه) بنابر اینکه «ذلک» اشاره به انعام مستفاد از جمله «الذین انعم اللّه علیهم» باشد.

۴- نبوت، صداقت کامل، گواه بودن بر اعمال بندگان و صالح شدن، تفضل خاص الهى (فاولئک ... ذلک الفضل من اللّه)

۵- خداوند، «علیم» (بسیار دانا) است. (و کفى باللّه علیماً)

۶- کفایت علم خداوند براى تشخیص مطیعان و شایستگان تفضّل او (ذلک الفضل من اللّه و کفى باللّه علیماً)

۷- تفضّلات خداوند به افراد، بر اساس علم او به شایستگى و لیاقت آنان (ذلک الفضل من اللّه و کفى باللّه علیماً)

موضوعات مرتبط

  • ارزشها:۱
  • اسماء و صفات: علیم ۵
  • انبیا: فضایل انبیا ۳ ; همنشینى با انبیا ۱، ۲
  • خدا: اطاعت از خدا ۲ ; علم خدا ۶، ۷ ; فضل خدا ۲، ۳، ۴، ۷ ; مشمولان فضل خدا ۶
  • صالحان: فضایل صالحان ۳ ; همنشینى با صالحان ۱، ۲
  • صداقت: فضیلت صداقت ۴
  • صدّیقان: فضایل صدّیقان ۳ ; همنشینى با صدّیقان ۱، ۲
  • گواهان: فضایل گواهان ۳ ; همنشینى با گواهان ۱، ۲
  • گواهى: فضیلت گواهى ۴
  • لیاقت: ارزش لیاقت ۷
  • محمّد (ص): اطاعت از محمّد (ص) ۲
  • مطیعان:۶
  • نبوّت: فضیلت نبوّت ۴

منابع