النساء ٦١: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۴#link346 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۴#link346 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً «61» | |||
و چون به آنان گفته شود (كه براى داورى) به سوى آنچه خداوند نازل كرده و به سوى پيامبر بياييد، منافقان را مىبينى كه به شدّت از پذيرش دعوت تو روى مىگردانند. | |||
جلد 2 - صفحه 95 | |||
===پیام ها=== | |||
1- گرچه منافقان، تسليم قانون خدا و فرمان پيامبر نيستند، ولى ما بايد آنان را دعوت كنيم. «قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا» | |||
2- در پذيرش دعوت انبيا، رشد وبرترى است. ( «تَعالَوْا» دعوت به بالاآمدن است) | |||
3- كتاب و سنّت هماهنگ هستند، وگرنه ارجاع مردم به دو چيز متضاد حكيمانه نيست. «إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ» | |||
4- مراجعه به طاغوت و قضاوت خواهى از بيگانگان، خصلت و روحيّهى منافقان است كه با رهبر آسمانى مخالفت و از راه حقّ اعراض كنند. (كلمه «يَصُدُّونَ» نشانهى خصلت و استمرار است) | |||
5- منافق، علاوه بر اعراض خود، مانع ديگران نيز مىشود. «يَصُدُّونَ» | |||
6- آنچه پرده از كفر منافقان برمىدارد، مخالفتشان با رهبرى الهى است. «عَنْكَ» | |||
7- منافقان، حساسيّتى نسبت به ايمان قلبى مردم به خداوند ندارند، ناراحتى عمدهى آنان اجتماع مردم برگرد رهبر آسمانى است. «يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً (61) | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ: و زمانى كه گويند منافقان را در وقت تحاكم، بيائيد به حكمى كه خداوند نازل فرموده در كتاب خود، وَ إِلَى الرَّسُولِ: و به حكمى كه پيغمبر او مىنمايد، رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً: مىبينى منافقان را در حالتى كه اعراض مىكنند از تو، اعراض كردنى از روى فرط عناد و عداوت؛ زيرا مىخواستند به ميل آنها حكم كنى و توبه حق حكم نمودى، از اين جهت اعراض كردند. | |||
تبصره: چون آيات قرآنى عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب، پس آيه شريفه عموميت دارد نسبت به كسانى كه حاليه وقتى به آنها گفته شود: | |||
بيائيد به حكم خدا و رسول رفتار كنيد، اعراض نموده و گويند: اقتضاى زمان چنين است كه ما به قانون مجعوله رفتار كنيم. يا للعجب از اين قوم كه خود را مسلمان دانند، مگر نعوذ باللّه، خدا و پيغمبر مخبر نبودند كه قرون اخيره چه احكامى محتاج اليه است، تا وضع آن نموده مردم را بلا تكليف نگذارند. البته قرآن حكمش باقى و عموم مكلفين مأمورند به عمل به آن تا روز قيامت، پس بنا بر اين است. حسانات عقليه و آراء جديده غير مشروعه هر دورهاى از زمان، چه محلى از اعراب دارد. | |||
در كافى شيخ كلينى و اكمال الدين صدوق رحمه اللّه در ذيل خبرى، | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 487 | |||
حضرت رضا عليه السّلام به عبد العزيز فرمايد: اى عبد العزيز بن مسلم! جهالت كردند مردم و خدعه و حيله نمودند در آراء خود. بدرستى كه خداى عز و جل قبض روح پيغمبر خود ننمود تا كامل كرد دين او را و نازل فرمود به او قرآن را كه در آنست تفصيل هر چيزى؛ بيان فرموده در آن حلال و حرام و حدود احكام را و جميع آنچه را كه محتاجند مردم به آن كاملا. پس فرمود خداى عز و جل: | |||
«فرو گذار نكرديم در قرآن چيزى را». «1» و نازل فرمود در حجة الوداع كه آخر عمر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، اين آيه را كه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ. | |||
يعنى: امروز دين شما را براى شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و راضى شدم كه اسلام دين شما باشد. «2» و امر امامت از تماميت دين است، و رحلت ننمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا اينكه بيان فرمود براى امتش، معالم دينشان را و واضح ساخت براى آنها راهشان را و واگذاشت ايشان را بر طريق حق، و اقامه نمود بر آنها على عليه السّلام را علم و امام، و ترك نكرد بيان چيزى را كه امت محتاجند. پس هر كه گمان كند كه خداى تعالى كامل نفرموده دينش را، به تحقيق رد كرده كتاب اللّه را، و هر كه رد كند كتاب الهى را، كافر است. «3» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً (61) | |||
ترجمه | |||
و چون گفته شود مر ايشانرا بيائيد بسوى آنچه فرستاده است خدا و بسوى پيغمبر ميبينى منافقانرا كه باز ميدارند آنرا از تو بازداشتنى.. | |||
تفسير | |||
قمى ره فرموده اين آيه در شأن اعداء آل محمد (ص) نازل شده است و صدّ بمعنى منع يا اعراض است كه منافقين از مراجعه مردم به پيغمبر (ص) و آل او مينمودند باتمام قواء و ميكوشيدند در محو آثار آنها. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُم تَعالَوا إِلي ما أَنزَلَ اللّهُ وَ إِلَي الرَّسُولِ رَأَيتَ المُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُوداً (61) | |||
و زماني که بآنها گفته شود که برويد و بشتابيد بآنچه خدا نازل فرموده در قرآن مجيد و بسوي رسول مبين قرآن ميبيني که منافقين اعراض ميكنند از تو و ديگران را منع ميكنند منع شديدي. | |||
ما جامعه شيعه ميگوييم باين عامه عمياء بيائيد در حقانيت علي عليه السّلام و ابا بكر رجوع كنيم بقرآن مجيد و باخبار متواتره صادره از پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بكلي اعراض ميكنند و عوام خود را هم منع شديد ميكنند مگر آيه ركوع و آيه مباهله و دو آيه يوم الغدير و بسياري از آيات ديگر و همچنين حديث منزلة و حديث ثقلين و حديث سفينة و حديث طير مشوي و حديث من كنت مولاه و احاديث ديگر | |||
جلد 5 - صفحه 120 | |||
همه دلالت بر حقانيت علي عليه السّلام بلكه صراحت ندارد چرا رجوع نميكنيد و نميگذاريد عوام رجوع كنند نعوذ باللّه من النفاق و الضلالة و الكفر، چنانچه در تفسير علي إبن ابراهيم است فرمود | |||
هم اعداء آل محمّد كلهم جرت فيهم هذه | |||
الاية. | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُم قائل خدا است چنانچه در آيه قبل فرمود فَإِن تَنازَعتُم فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللّهِ وَ الرَّسُولِ و مرجع ضمير لهم منافقين هستند بقرينه جمله بعد (تعالوا) از كلمه علو بمعني بالا رفتن است ميگويي تعالي و ترقي و معلوم است هيچ مرتبهاي بالاتر از إِلي ما أَنزَلَ اللّهُ وَ إِلَي الرَّسُولِ نيست، اما قرآن بواسطه إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ بني اسرائيل آيه 9، و اما الرسول فلقوله صلّي اللّه عليه و آله و سلّم | |||
ما من شيئي يقربكم الي الجنة و يبعدكم عن النار الا و قد امرتكم به و ما من شيئي يبعدكم عن الجنة و يقربكم الي النار الا و قد نهيتكم عنه. | |||
رَأَيتَ المُنافِقِينَ چون دزد داخلي هستند دائما كار شكني ميكنند. | |||
يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُوداً هم خود آنها از فيوضات ممنوع ميشوند و هم مانع از ايمان كفار ميشوند و هم مؤمنين را ميخواهند از دور پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم متفرق كنند چنانچه خدا از آنها خبر ميدهد هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلي مَن عِندَ رَسُولِ اللّهِ صلي اللّه عليه و آله و سلّم حَتّي يَنفَضُّوا منافقين آيه 8. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||