آل عمران ٨٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. <ref> طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref> | |||
'''شأن نزول آیات ۸۶، ۸۷، ۸۸ و ۸۹:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۳۱.</ref> | |||
«شیخ طوسى» گوید: حسن بصرى گويد: اين آيات درباره اهل كتاب نازل شده كه قبل از بعثت پيامبر به خاطر صفات او كه در كتاب خود ديده بودند ايمان آورده بودند. وقتى كه خداوند او را مبعوث نمود انكار كردند.<ref> صاحب مجمع البيان آن را از جبائى و ابومسلم نيز نقل نموده است و موضوع حرث بن سويد را كه شيخ بزرگوار ما در آيه ۸۳ عنوان نموده در اين آيات آورده است.</ref> | |||
مجاهد و سدى گويند كه درباره مردى از انصار نازل شد كه به او حرث بن سويد مى گفتند: اين مرد مرتد شد سپس توبه نمود و خداوند با نزول آيه ۸۹ «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا» توبه او را قبول كرد و ما نيز اين موضوع را از امام صادق عليهالسلام (در آيه ۸۳) روايت كرده ايم،<ref> نسائى و حاكم و ابن حبان از ابن عباس و نيز مسدد در مسند خود و نيز عبدالرزاق در تفسير خود از مجاهد قضيه حارث را برخى بدون ذكر نام و بعضى بدون ذكر ارتكاب قتل از ناحيه او نقل نموده اند.</ref> و نيز گويند درباره قومى نازل گرديد كه ميخواستند پيامبر درباره آنها به اسلام حكم نمايند در صورتى كه در قلوب آنها كفر بوده است و خداوند به وسيله نزول اين آيات پيامبر خود را از قلوب و ضماير اندرون آنان مطلع ساخت.<ref> صاحب روض الجنان درباره پشيمانى حرث بن سويد كه قبلا بدان اشاره گرديد، گويد كه وى نامه اى به برادرش خلاس بن سويد نوشته بود. از او خواست كه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برود و پشيمانى او را متذكّر شود، مجاهد گويد: درباره مردى از بنىعمر و بن عوف آمده كه كافر شده بود و دوباره به اسلام بازگشته بود.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link372 | آيات ۹۱ - ۸۶، سوره آل عمران<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link372 | آيات ۹۱ - ۸۶، سوره آل عمران<br> ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link373 | هدايت يافتن كافرانى كه كفرشان ناشى از عناد و دشمنى با حق است ،محال مى باشد<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link373 | هدايت يافتن كافرانى كه كفرشان ناشى از عناد و دشمنى با حق است ،محال مى باشد<br> ]] | ||
خط ۳۲: | خط ۴۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link376 | نقل داستان به روايتى ديگر<br> ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link376 | نقل داستان به روايتى ديگر<br> ]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۹۱#link538 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۹۱#link538 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«88» خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ | |||
آنها همواره مورد لعن (خدا وفرشتگان ومردم) هستند، نه عذاب از آنان كاسته شود و نه به آنها مهلت داده شود. | |||
===نکته ها=== | |||
نفرين تمام مردم، به افراد مرتدّ، شايد بدان جهت باشد كه وجدانهاى آگاه و فطرتهاى سالم، اين اعراض و كفر آگاهانه را محكوم مىكند. شايد هم از آن رو باشد كه شعاعِ كفرِ آگاهانه، به نسلها و عصرها سرايت كرده و افراد زيادى را در آتش خود مىسوزاند. | |||
مشابه اين لعنت خدا و فرشتگان و مردم را در آيهى 159 سوره بقره نسبت به دانشمندانى كه حقايق را كتمان مىكنند، مىخوانيم. بنابراين گناه عالمى كه كتمان حق كند و مرتدّى كه آگاهانه دست از ايمان بردارد، يكسان است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- ملائكه در برابر افكار واعمال زشت انسان، واكنش نشان مىدهند. «عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ ...» | |||
2- مردم بايد در برابر افراد مرتدّ و منحرف، عكس العمل نشان بدهند. «عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ ... النَّاسِ» | |||
جلد 1 - صفحه 558 | |||
3- علم و آگاهى در مقدار و كيفيّت عذاب الهى مؤثر است. «شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ ... لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (88) | |||
---- | |||
«1» سوره مائده، آيه 78. | |||
«2» به تفسير برهان، تفسير عياشى، تفسير صافى و تفسير نور الثقلين، ذيل آيه 159 بقره مراجعه شود. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 171 | |||
خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه مخلد و جاويد باشند در لعنت يا در عقوبت يا در آتش جهنم كه اثر لعنت است، لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ: تخفيف و سبك گرديده نشود از ايشان عذاب، وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: و نباشد ايشان كه مهلت داده شوند تا به دنيا رجوع كنند و ايمان آرند، يا آنكه تأخير عذاب شود زمانى دون زمانى. | |||
تنبيه: آيه شريفه دال است بر آنكه كفار در عذاب مخلد و تخفيف داده نشود عذاب از آنها، بلكه دائم در تزايد خواهد بود. | |||
علامه مجلسى رضوان اللّه عليه فرمايد: خلافى نيست در ميان مسلمانان در اينكه كفار و منافقين كه حجت بر ايشان تمام شده باشد، مخلد در عذاب جهنمند و عذاب هرگز از آنها سبك نمىشود. | |||
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در وصف عذاب جهنم فرمايد: نار قعرها بعيد و حرّها شديد و شرابها صديد و عذابها جديد و مقامعها حديد لا يفتّر عذابها و لا يموت ساكنها «1» (الخ). آتشى كه قعر آن دور، و حرارت آن سخت، و آب آن صديد، و عذاب آن تازه، و گرزهاى آن آهن، سست نشود عذاب آن و نميرد ساكن آن. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (88) | |||
ترجمه | |||
جاودانيان در آن نه تخفيف داده ميشود از آنها عذاب و نه آنها مهلت داده شوند. | |||
تفسير | |||
ادله خلود و نقل هفوات مخالفين به بيان او فى در سوره بقره به عرض رسيد گويا براى رغم انف آنها كه خلود در جهنم را اقرار داشتند ولى خلود در عذاب را منكر بودند و ميگفتند عذاب ميشود نازل شده و تصريح فرموده بآنكه مخلدند در لعنت و عقوبت كه لازمه آنست و تخفيف عذاب براى آنها نيست و مهلتى هم ندارند كه فكرى براى بدبختى خودشان نمايند بايد پيش از اين گرفتارى فكرى كرد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ وَ لا هُم يُنظَرُونَ (88) | |||
هميشه در لعنة يا جهنم معذّب هستند و عذاب آنها سبك نميشود و آنها را مهلت نميدهند. | |||
خالِدِينَ فِيها ضمير فيها ممكن است بلعنت برگردد که در آيه قبل | |||
جلد 4 - صفحه 277 | |||
ذكر فرموده چنانچه مفسرين گفتند، ولي بعيد نيست که مرجع جهنم باشد چون معهود ذهنيست زيرا كسي که مشمول لعنت خدا و ملائكه و ناس باشد البته جايگاه او در جهنم است. | |||
لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ علاوه بر اينكه مخلّد در عذاب هستند عذاب آنها سبك نميشود كُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلناهُم جُلُوداً غَيرَها لِيَذُوقُوا العَذابَ نساء آيه 59 وَ لا هُم يُنظَرُونَ در جهنم و عذاب مهلت هم نيست که يك ساعت عذاب از آنها برداشته شود، و بعضي مفسرين گفتند مهلت در توبه ندارند و بازگشت بدنيا از براي آنها نيست لكن خلاف ظاهر است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 88)- در این آیه میافزاید: «این در حالی است که آنها همواره در این لعن و طرد و نفرت میمانند و مجازات آنها تخفیف نمییابد و به آنها مهلت داده نمیشود» (خالِدِینَ فِیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ). | |||
در واقع اگر این لعن و طرد جاودانی نبود و یا جاودانی بود و تدریجا تخفیف مییافت و یا حد اقل مهلتی به آنها داده میشد تحملش آسانتر بود ولی هیچ یک از اینها در باره آنها نیست عذابشان دردناک و جاودانی و غیر قابل تخفیف و بدون هیچ گونه مهلت است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۰
ترجمه
آل عمران ٨٧ | آیه ٨٨ | آل عمران ٨٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَلاهُمْ یُنظَرُونَ»: مهلتی بدیشان داده نمیشود و دخول آنان به دوزخ به تأخیر نمیافتد و عذاب ایشان بلاانقطاع خواهد بود.
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]
شأن نزول آیات ۸۶، ۸۷، ۸۸ و ۸۹:[۲]
«شیخ طوسى» گوید: حسن بصرى گويد: اين آيات درباره اهل كتاب نازل شده كه قبل از بعثت پيامبر به خاطر صفات او كه در كتاب خود ديده بودند ايمان آورده بودند. وقتى كه خداوند او را مبعوث نمود انكار كردند.[۳]
مجاهد و سدى گويند كه درباره مردى از انصار نازل شد كه به او حرث بن سويد مى گفتند: اين مرد مرتد شد سپس توبه نمود و خداوند با نزول آيه ۸۹ «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا» توبه او را قبول كرد و ما نيز اين موضوع را از امام صادق عليهالسلام (در آيه ۸۳) روايت كرده ايم،[۴] و نيز گويند درباره قومى نازل گرديد كه ميخواستند پيامبر درباره آنها به اسلام حكم نمايند در صورتى كه در قلوب آنها كفر بوده است و خداوند به وسيله نزول اين آيات پيامبر خود را از قلوب و ضماير اندرون آنان مطلع ساخت.[۵]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«88» خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
آنها همواره مورد لعن (خدا وفرشتگان ومردم) هستند، نه عذاب از آنان كاسته شود و نه به آنها مهلت داده شود.
نکته ها
نفرين تمام مردم، به افراد مرتدّ، شايد بدان جهت باشد كه وجدانهاى آگاه و فطرتهاى سالم، اين اعراض و كفر آگاهانه را محكوم مىكند. شايد هم از آن رو باشد كه شعاعِ كفرِ آگاهانه، به نسلها و عصرها سرايت كرده و افراد زيادى را در آتش خود مىسوزاند.
مشابه اين لعنت خدا و فرشتگان و مردم را در آيهى 159 سوره بقره نسبت به دانشمندانى كه حقايق را كتمان مىكنند، مىخوانيم. بنابراين گناه عالمى كه كتمان حق كند و مرتدّى كه آگاهانه دست از ايمان بردارد، يكسان است.
پیام ها
1- ملائكه در برابر افكار واعمال زشت انسان، واكنش نشان مىدهند. «عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ ...»
2- مردم بايد در برابر افراد مرتدّ و منحرف، عكس العمل نشان بدهند. «عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ ... النَّاسِ»
جلد 1 - صفحه 558
3- علم و آگاهى در مقدار و كيفيّت عذاب الهى مؤثر است. «شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ ... لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (88)
«1» سوره مائده، آيه 78.
«2» به تفسير برهان، تفسير عياشى، تفسير صافى و تفسير نور الثقلين، ذيل آيه 159 بقره مراجعه شود.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 171
خالِدِينَ فِيها: در حالتى كه مخلد و جاويد باشند در لعنت يا در عقوبت يا در آتش جهنم كه اثر لعنت است، لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ: تخفيف و سبك گرديده نشود از ايشان عذاب، وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: و نباشد ايشان كه مهلت داده شوند تا به دنيا رجوع كنند و ايمان آرند، يا آنكه تأخير عذاب شود زمانى دون زمانى.
تنبيه: آيه شريفه دال است بر آنكه كفار در عذاب مخلد و تخفيف داده نشود عذاب از آنها، بلكه دائم در تزايد خواهد بود.
علامه مجلسى رضوان اللّه عليه فرمايد: خلافى نيست در ميان مسلمانان در اينكه كفار و منافقين كه حجت بر ايشان تمام شده باشد، مخلد در عذاب جهنمند و عذاب هرگز از آنها سبك نمىشود.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در وصف عذاب جهنم فرمايد: نار قعرها بعيد و حرّها شديد و شرابها صديد و عذابها جديد و مقامعها حديد لا يفتّر عذابها و لا يموت ساكنها «1» (الخ). آتشى كه قعر آن دور، و حرارت آن سخت، و آب آن صديد، و عذاب آن تازه، و گرزهاى آن آهن، سست نشود عذاب آن و نميرد ساكن آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (88)
ترجمه
جاودانيان در آن نه تخفيف داده ميشود از آنها عذاب و نه آنها مهلت داده شوند.
تفسير
ادله خلود و نقل هفوات مخالفين به بيان او فى در سوره بقره به عرض رسيد گويا براى رغم انف آنها كه خلود در جهنم را اقرار داشتند ولى خلود در عذاب را منكر بودند و ميگفتند عذاب ميشود نازل شده و تصريح فرموده بآنكه مخلدند در لعنت و عقوبت كه لازمه آنست و تخفيف عذاب براى آنها نيست و مهلتى هم ندارند كه فكرى براى بدبختى خودشان نمايند بايد پيش از اين گرفتارى فكرى كرد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ وَ لا هُم يُنظَرُونَ (88)
هميشه در لعنة يا جهنم معذّب هستند و عذاب آنها سبك نميشود و آنها را مهلت نميدهند.
خالِدِينَ فِيها ضمير فيها ممكن است بلعنت برگردد که در آيه قبل
جلد 4 - صفحه 277
ذكر فرموده چنانچه مفسرين گفتند، ولي بعيد نيست که مرجع جهنم باشد چون معهود ذهنيست زيرا كسي که مشمول لعنت خدا و ملائكه و ناس باشد البته جايگاه او در جهنم است.
لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ علاوه بر اينكه مخلّد در عذاب هستند عذاب آنها سبك نميشود كُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلناهُم جُلُوداً غَيرَها لِيَذُوقُوا العَذابَ نساء آيه 59 وَ لا هُم يُنظَرُونَ در جهنم و عذاب مهلت هم نيست که يك ساعت عذاب از آنها برداشته شود، و بعضي مفسرين گفتند مهلت در توبه ندارند و بازگشت بدنيا از براي آنها نيست لكن خلاف ظاهر است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 88)- در این آیه میافزاید: «این در حالی است که آنها همواره در این لعن و طرد و نفرت میمانند و مجازات آنها تخفیف نمییابد و به آنها مهلت داده نمیشود» (خالِدِینَ فِیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ).
در واقع اگر این لعن و طرد جاودانی نبود و یا جاودانی بود و تدریجا تخفیف مییافت و یا حد اقل مهلتی به آنها داده میشد تحملش آسانتر بود ولی هیچ یک از اینها در باره آنها نیست عذابشان دردناک و جاودانی و غیر قابل تخفیف و بدون هیچ گونه مهلت است.
نکات آیه
۱ - لعنت دائمى و عذاب تخفیف ناپذیر، کیفر مرتدّان (قوماً کفروا بعد ایمانهم ... خالدین فیها لا یخفّف عنهم العذاب)
۲ - لعنت دائمى و عذاب تخفیف ناپذیر، کیفر یهود و نصارا، بجهت کفر آگاهانه آنان به پیامبر (ص) (قوماً کفروا بعد ایمانهم ... خالدین فیها لا یخفّف عنهم العذاب) بنابراینکه «قوما کفروا» شامل یهود و نصارا نیز باشد.
۳ - خداوند بدون مهلت و تأخیر، مرتدّان و کافران یهود و نصارا را عذاب مى کند. (لا یخفّف عنهم العذاب و لا هم ینظرون)
۴ - تأثیر علم و آگاهى گناهکاران، در مقدار و کیفیّت عذاب آنان (کفروا بعد ایمانهم و شهدوا انّ الرّسول حق و جاءهم البیّنات ... لا یخفّف عنهم العذاب)
۵ - یهود و نصارا و مرتدّان، محروم از نظر و توجّه خداوند (قوماً کفروا بعد ایمانهم ... و لا هم ینظرون) جمله «و لا هم ینظرون»، مى تواند به این معنا باشد که آنان مورد عنایت و توجّه خداوند قرار نمى گیرند.
موضوعات مرتبط
- خدا: امهال خدا ۳ ; عذاب خدا ۳
- عذاب: اهل عذاب ۱، ۳ ; مراتب عذاب ۱ ; موجبات عذاب ۲
- کافران: کیفر کافران ۳
- کفر: کفر به محمّد (ص) ۲ ; کیفر کفر ۲
- کیفر: ۲، ۴
- گناهکاران: ۴
- لعن شدگان: ۱، ۲
- مرتد: کیفر مرتد ۱، ۳ ; محرومیت مرتد ۵
- مسیحیان: کفر مسیحیان ۲ ; کیفر مسیحیان ۳ ; محرومیت مسیحیان ۵
- یهود: کفر یهود ۲ ; کیفر یهود ۳ ; محرومیت یهود ۵
منابع
- ↑ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۲، ص ۶۹۳.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۳۱.
- ↑ صاحب مجمع البيان آن را از جبائى و ابومسلم نيز نقل نموده است و موضوع حرث بن سويد را كه شيخ بزرگوار ما در آيه ۸۳ عنوان نموده در اين آيات آورده است.
- ↑ نسائى و حاكم و ابن حبان از ابن عباس و نيز مسدد در مسند خود و نيز عبدالرزاق در تفسير خود از مجاهد قضيه حارث را برخى بدون ذكر نام و بعضى بدون ذكر ارتكاب قتل از ناحيه او نقل نموده اند.
- ↑ صاحب روض الجنان درباره پشيمانى حرث بن سويد كه قبلا بدان اشاره گرديد، گويد كه وى نامه اى به برادرش خلاس بن سويد نوشته بود. از او خواست كه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برود و پشيمانى او را متذكّر شود، مجاهد گويد: درباره مردى از بنىعمر و بن عوف آمده كه كافر شده بود و دوباره به اسلام بازگشته بود.