آل عمران ٨٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۱#link365 | آيات ۸۵ - ۸۱، سوره آل عمران<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۱#link365 | آيات ۸۵ - ۸۱، سوره آل عمران<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۱#link366 | مراد از ميثاق در: ((و اذ اخذ اللّه ميثاق النبيين ...))<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۱#link366 | مراد از ميثاق در: ((و اذ اخذ اللّه ميثاق النبيين ...))<br> ]]
خط ۳۴: خط ۳۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link371 | روايتى از الدرالمنثور ((و من يبتغ غير الاسلام دينا<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link371 | روايتى از الدرالمنثور ((و من يبتغ غير الاسلام دينا<br> ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۹۰#link531 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۹۰#link531 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
«82» فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌
پس كسانى كه بعد از اين (پيمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند.
===نکته ها===
تفاوت مكتب انبيا، مانند تفاوت برنامه‌ى دو استاد يا دو استاندار است كه در اصول مسائل علمى و سياسى، داراى جهت واحدى هستند، ولى در مسائل جزئى، به جهت تفاوت‌هاى فردى دانش آموزان يا شرايط منطقه‌اى، برنامه‌هاى گوناگون ارائه مى‌دهند. «1»
حضرت على عليه السلام فرمود: «خداوند از انبياى پيشين پيمان گرفت كه مردم را به بعثت پيامبر اسلام و صفات او خبر و بشارت دهند و به آنان فرمان تصديق آن حضرت را بدهند». «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از «جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ» پيامبر اسلام است». «3»
آنچه مهم ات داشتن روحيه اطاعت و تسليم فرمان خدا بودن است، گرچه ميدانى براى عمل نباشد. مثلًا شهيد شدن يك مسأله است و آمادگى براى شهادت مسأله‌اى ديگر.
----
«1». تفسير مراغى.
«2». تفسير مجمع‌البيان.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 1 - صفحه 551
چنانكه خداوند نمى‌خواهد خون اسماعيل ريخته شود، ولى مى‌خواهد ابراهيم آمادگى كامل براى قربانى كردن فرزند داشته باشد. يا ممكن است ما زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام را درك نكنيم، ولى انتظار ظهور، و عشق و علاقه و انس و آمادگى براى حضورش، مسأله‌اى است كه در دهها آيه و روايت سفارش شده است.
بنابراين پيامبران گرچه عصر پيامبر اسلام را درك نكرده‌اند، ولى آنان مطيع و تسليم فرمان خدا بوده و در آرزوى رسالت و يارى او بودند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
===پیام ها===
1- در مديريّت الهى، لازمه‌ى سپردن مسئوليّت‌ها، تعهد و پيمان گرفتن است.
«أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ»
2- هر جا كار سخت است، پيمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آئين و سنّت موجود، و ايمان و حمايت از شخص نوظهور، ساده نيست. لذا خداوند تعهد شديد مى‌گيرد. «أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ ...»
3- آمدن پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله قطعى است، لذا از همه‌ى انبيا پيمان گرفته شده، نه بعضى از آنها. «مِيثاقَ النَّبِيِّينَ ... جاءَكُمْ رَسُولٌ»
4- جريان نبوّت، مايه‌ى وحدت است، نه اسباب تفرقه و انشعاب. «رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ»
5- انبيا داراى هدفى مشترك هستند. لذا پيامبران قبلى، آمدن انبياى بعدى را بشارت مى‌دادند ونسبت به آنان پيمانِ ايمان ونصرت دارند، وپيامبران بعدى، انبياى قبل را تصديق مى‌كردند. «مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ»
6- قديمى‌ها، جديدى‌ها را تحويل بگيرند، آنها را به مردم معرّفى كنند و زمينه‌ى رشد بعدى‌ها را فراهم آورند. «لَتُؤْمِنُنَّ ... لَتَنْصُرُنَّهُ»
7- ايمان به تنهايى كفايت نمى‌كند، بلكه يارى و حمايت نيز لازم است. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
8- در ميان انبيا، سلسله مراتب است و خاتم‌النّبيّين اشرف آنهاست، زيرا همه‌ى‌
جلد 1 - صفحه 552
انبيا بايد مؤمن به او و حامى او باشند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
9- وقتى انبياى پيشين موظّف به ايمان وحمايت از پيامبر اسلام هستند، پس پيروان آنها نيز بايد به او ايمان آورده و از او اطاعت كنند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
10- حمايتى ارزشمند است كه از ايمان سرچشمه گرفته باشد. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
11- مهم، داشتن روح تسليم و پذيرفتن حقّ است، چه بسا شرايط لازم براى عمل به وجود نيايد. انبياى قبل، زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را درك نكردند، ولى اين روحيه را داشتند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»
12- پيمان‌شكن فاسق است. «فَمَنْ تَوَلَّى ... هُمُ الْفاسِقُونَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (82)
فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ‌: پس هر كه پشت نمايد و اعراض كند از ايمان به اين پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نصرت او، بعد از ميثاق و تأكيد به اقرار شهادت، فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌: پس آن گروه معرضان، ايشانند بيرون رفتگان از دائره ايمان، يا از مقام عهد و پيمان. چون خداوند عهد و ميثاق گرفت از تمام انبياء پيش از پيغمبر ما، بر اينكه اخبار نمايند امت‌هاى خود را به مبعوث شدن پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صفات آن بزرگوار و بشارت دادن آنها را به آمدن آن جناب و امر نمودن آنها را به تصديق به آن حضرت و ايمان آوردن به او و يارى نمودن او را در هر امرى، و تمام انبياء هم عمل نمودند به تكاليف خود و بعد از آمدن آن حضرت و مشاهده نمودن تمام آن صفات در وجود مبارك آنحضرت، آن امتها انكار نمودند؛ از اين جهت آيه شريفه نازل شد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (82)
----
جلد 1 صفحه 448
ترجمه‌
پس هر كس رو بگرداند بعد از اين پس آنگروه آنانند نافرمانان.
تفسير
بعد از اين عهد محكم و تاكيدات كسى كه خلف عهد نمايد و ايمان به پيغمبر (ص) نياورد و نصرت امير المومنين (ع) را ننمايد متمرد و كافر و جفاكار است و به بيانيكه حقير در آيه سابق نمودم هر كس از عهد خود نسبت بايمان به پيغمبر (ص) تخلف نمود كافر است ظاهرا و واقعا و هر كس از عهد خود نسبت بامير المومنين (ع) تخلف نمود اگر چه ظاهرا مسلمانست ولى واقعا كافر است و هر كس از عهد خود با علما و عدول تخلف نمود معصيت كار و فاسق است و شايد نكته اين باشد كه تعبير بفسق فرموده كه مطلق نافرمانى است و الا معلوم است كه اعراض از انبيا كفر است و از اينجا معلوم ميشود كه مؤمنان خصوصا علما چون در طينت و مقصد و مقصود با يكديگر شريكند هميشه بايد با هم موتلف و يار و معين باشند و الا خلف عهد نموده‌اند و لااقل فاسق شده‌اند براى ترك امر بمعروف و نهى از منكر تأمل لازم است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَمَن‌ تَوَلّي‌ بَعدَ ذلِك‌َ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ الفاسِقُون‌َ (82)
تولي‌ بمعني‌ اعراض‌ ‌است‌ و مراد اعراض‌ انبياء نيست‌ زيرا مقام‌ عصمت‌ ‌آنها‌ مانع‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌است‌ بلكه‌ مراد اعراض‌ امتهاي‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌از‌ يهود و نصاري‌ و امثال‌ ‌آنها‌ و گذشت‌ ‌که‌ ابلاغ‌ بامم‌ جزو ميثاق‌ بوده‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ ‌هم‌ اخبار ناطق‌ ‌است‌، ‌در‌ مجمع‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود
(‌لم‌ يبعث‌ اللّه‌ نبيا آدم‌ و ‌من‌ بعده‌ الّا اخذ ‌عليه‌ العهد لئن‌ بعث‌ اللّه‌ محمدا و ‌هو‌ حي‌ّ ليؤمنن‌ّ ‌به‌ و لتنصرنّه‌ و امره‌
جلد 4 - صفحه 270
بان‌ اخذ العهد بذلك‌ ‌علي‌ قومه‌).
فَمَن‌ تَوَلّي‌ كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ معاهده‌ اعراض‌ نمودند و برگشتند و پشت‌ پا زدند باين‌ ميثاق‌ و نقض‌ عهد كردند چنانچه‌ معني‌ تولّي‌ همين‌ ‌است‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ موضوع‌ حضرت‌ موسي‌ ‌در‌ موقعي‌ ‌که‌ عصي‌ اژدها شد ميفرمايد وَلّي‌ مُدبِراً وَ لَم‌ يُعَقِّب‌ نمل‌ ‌آيه‌ 10 و آيات‌ ديگر.
‌بعد‌ ‌ذلک‌ ‌بعد‌ ‌از‌ عهد و ميثاق‌ محكم‌ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ الفاسِقُون‌َ فسق‌ ‌در‌ اينجا مرتبه‌ شديده‌ كفر ‌است‌ چون‌ فسق‌ بمعني‌ كار قبيح‌ و زشت‌ و فحشاء ‌است‌ و البته‌ نقض‌ عهد الهي‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ تأكيدات‌ و اينكه‌ مقصود مهم‌ّ ‌از‌ ارسال‌ رسل‌ بوده‌ بسيار قبيح‌ و زشت‌ ‌است‌ و اينها ‌از‌ ساير طبقات‌ كفار ‌با‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ بشاراتي‌ ‌که‌ بآنها داده‌ ‌شده‌ بمراتب‌ بدتر و عقوبت‌ ‌آنها‌ شديدتر ‌است‌ بالاخص‌ علماء و دانشمندان‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌از‌ كتب‌ ‌خود‌ ‌اينکه‌ بشارات‌ ‌را‌ درك‌ كردند و حقانيت‌ پيغمبر اسلام‌ ‌را‌ فهميدند و ‌از‌ روي‌ لجاج‌ و عصبيت‌ و حب‌ّ رياست‌ و علاقه‌ بزخارف‌ دنيوي‌ انكار كردند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 82)- در این آیه قرآن مجید پیمان شکنان را مورد مذمت و تهدید قرار می‌دهد و می‌گوید: «پس هر کس (بعد از این همه پیمانهای مؤکد و میثاقهای محکم) سرپیچی کند و روی گرداند (و به پیامبری همچون پیامبر اسلام که بشارات ظهورش همراه نشانه‌های او در کتب پیشین آمده ایمان نیاورد) فاسق و خارج از اطاعت فرمان خداست» (فَمَنْ تَوَلَّی بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ).
و می‌دانیم که خداوند این گونه فاسقان لجوج و متعصب را هدایت نمی‌کند- همان گونه که در آیه 80 سوره توبه آمده است- و کسی که مشمول هدایت الهی نشد سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهی است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۰


ترجمه

پس کسی که بعد از این (پیمان محکم)، روی گرداند، فاسق است.

پس هر كه بعد از آن [پيمان‌] پشت كند، پس آنان از فرمان خدا خارج شده‌اند
پس، كسانى كه بعد از اين [پيمان‌] روى برتابند آنان، خود، نافرمانانند.
پس کسانی که بعد از آمدن آن رسولان روی (از حق) بگردانند، محققا آنان گروه فاسقان خواهند بود.
پس کسانی که بعد از این [پیمان محکم و استوار از آن] روی برتافتند فقط آنان هستند که از دایره انسانیت بیرون شده اند.
و هر كه از آن پس سرپيچى كند از فاسقان است.
سپس هر کس که بعد از آن رویگردان شد، [بدانید که‌] ایشان از نافرمانانند
پس هر كه پس از آن [پيمان و اقرار] پشت كند و برگردد، آنانند بدكاران نافرمان.
پس هر که بعد از این (پیمان محکم، از ایمان به پیغمبر اسلام) روی بگرداند، از زمره‌ی فاسقان (و بیرون‌روندگان از شرع خدا و کافران به انبیاء از اوّل تا آخر) است.
پس، کسانی که بعد از آن (پیمان) روی برتابند، آنان (تنها) خودهاشان نافرمانانند.
و آن کس که روی گرداند پس از این آنانند نافرمانان‌


آل عمران ٨١ آیه ٨٢ آل عمران ٨٣
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَوَلَّی»: پشت کرد و عهدشکنی نمود.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«82» فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌

پس كسانى كه بعد از اين (پيمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند.

نکته ها

تفاوت مكتب انبيا، مانند تفاوت برنامه‌ى دو استاد يا دو استاندار است كه در اصول مسائل علمى و سياسى، داراى جهت واحدى هستند، ولى در مسائل جزئى، به جهت تفاوت‌هاى فردى دانش آموزان يا شرايط منطقه‌اى، برنامه‌هاى گوناگون ارائه مى‌دهند. «1»

حضرت على عليه السلام فرمود: «خداوند از انبياى پيشين پيمان گرفت كه مردم را به بعثت پيامبر اسلام و صفات او خبر و بشارت دهند و به آنان فرمان تصديق آن حضرت را بدهند». «2»

امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از «جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ» پيامبر اسلام است». «3»

آنچه مهم ات داشتن روحيه اطاعت و تسليم فرمان خدا بودن است، گرچه ميدانى براى عمل نباشد. مثلًا شهيد شدن يك مسأله است و آمادگى براى شهادت مسأله‌اى ديگر.


«1». تفسير مراغى.

«2». تفسير مجمع‌البيان.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 1 - صفحه 551

چنانكه خداوند نمى‌خواهد خون اسماعيل ريخته شود، ولى مى‌خواهد ابراهيم آمادگى كامل براى قربانى كردن فرزند داشته باشد. يا ممكن است ما زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام را درك نكنيم، ولى انتظار ظهور، و عشق و علاقه و انس و آمادگى براى حضورش، مسأله‌اى است كه در دهها آيه و روايت سفارش شده است.

بنابراين پيامبران گرچه عصر پيامبر اسلام را درك نكرده‌اند، ولى آنان مطيع و تسليم فرمان خدا بوده و در آرزوى رسالت و يارى او بودند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»

پیام ها

1- در مديريّت الهى، لازمه‌ى سپردن مسئوليّت‌ها، تعهد و پيمان گرفتن است.

«أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ»

2- هر جا كار سخت است، پيمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آئين و سنّت موجود، و ايمان و حمايت از شخص نوظهور، ساده نيست. لذا خداوند تعهد شديد مى‌گيرد. «أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ ...»

3- آمدن پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله قطعى است، لذا از همه‌ى انبيا پيمان گرفته شده، نه بعضى از آنها. «مِيثاقَ النَّبِيِّينَ ... جاءَكُمْ رَسُولٌ»

4- جريان نبوّت، مايه‌ى وحدت است، نه اسباب تفرقه و انشعاب. «رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ»

5- انبيا داراى هدفى مشترك هستند. لذا پيامبران قبلى، آمدن انبياى بعدى را بشارت مى‌دادند ونسبت به آنان پيمانِ ايمان ونصرت دارند، وپيامبران بعدى، انبياى قبل را تصديق مى‌كردند. «مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ»

6- قديمى‌ها، جديدى‌ها را تحويل بگيرند، آنها را به مردم معرّفى كنند و زمينه‌ى رشد بعدى‌ها را فراهم آورند. «لَتُؤْمِنُنَّ ... لَتَنْصُرُنَّهُ»

7- ايمان به تنهايى كفايت نمى‌كند، بلكه يارى و حمايت نيز لازم است. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»

8- در ميان انبيا، سلسله مراتب است و خاتم‌النّبيّين اشرف آنهاست، زيرا همه‌ى‌

جلد 1 - صفحه 552

انبيا بايد مؤمن به او و حامى او باشند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»

9- وقتى انبياى پيشين موظّف به ايمان وحمايت از پيامبر اسلام هستند، پس پيروان آنها نيز بايد به او ايمان آورده و از او اطاعت كنند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»

10- حمايتى ارزشمند است كه از ايمان سرچشمه گرفته باشد. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»

11- مهم، داشتن روح تسليم و پذيرفتن حقّ است، چه بسا شرايط لازم براى عمل به وجود نيايد. انبياى قبل، زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را درك نكردند، ولى اين روحيه را داشتند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»

12- پيمان‌شكن فاسق است. «فَمَنْ تَوَلَّى ... هُمُ الْفاسِقُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (82)

فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ‌: پس هر كه پشت نمايد و اعراض كند از ايمان به اين پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نصرت او، بعد از ميثاق و تأكيد به اقرار شهادت، فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌: پس آن گروه معرضان، ايشانند بيرون رفتگان از دائره ايمان، يا از مقام عهد و پيمان. چون خداوند عهد و ميثاق گرفت از تمام انبياء پيش از پيغمبر ما، بر اينكه اخبار نمايند امت‌هاى خود را به مبعوث شدن پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صفات آن بزرگوار و بشارت دادن آنها را به آمدن آن جناب و امر نمودن آنها را به تصديق به آن حضرت و ايمان آوردن به او و يارى نمودن او را در هر امرى، و تمام انبياء هم عمل نمودند به تكاليف خود و بعد از آمدن آن حضرت و مشاهده نمودن تمام آن صفات در وجود مبارك آنحضرت، آن امتها انكار نمودند؛ از اين جهت آيه شريفه نازل شد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (82)


جلد 1 صفحه 448

ترجمه‌

پس هر كس رو بگرداند بعد از اين پس آنگروه آنانند نافرمانان.

تفسير

بعد از اين عهد محكم و تاكيدات كسى كه خلف عهد نمايد و ايمان به پيغمبر (ص) نياورد و نصرت امير المومنين (ع) را ننمايد متمرد و كافر و جفاكار است و به بيانيكه حقير در آيه سابق نمودم هر كس از عهد خود نسبت بايمان به پيغمبر (ص) تخلف نمود كافر است ظاهرا و واقعا و هر كس از عهد خود نسبت بامير المومنين (ع) تخلف نمود اگر چه ظاهرا مسلمانست ولى واقعا كافر است و هر كس از عهد خود با علما و عدول تخلف نمود معصيت كار و فاسق است و شايد نكته اين باشد كه تعبير بفسق فرموده كه مطلق نافرمانى است و الا معلوم است كه اعراض از انبيا كفر است و از اينجا معلوم ميشود كه مؤمنان خصوصا علما چون در طينت و مقصد و مقصود با يكديگر شريكند هميشه بايد با هم موتلف و يار و معين باشند و الا خلف عهد نموده‌اند و لااقل فاسق شده‌اند براى ترك امر بمعروف و نهى از منكر تأمل لازم است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَمَن‌ تَوَلّي‌ بَعدَ ذلِك‌َ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ الفاسِقُون‌َ (82)

تولي‌ بمعني‌ اعراض‌ ‌است‌ و مراد اعراض‌ انبياء نيست‌ زيرا مقام‌ عصمت‌ ‌آنها‌ مانع‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌است‌ بلكه‌ مراد اعراض‌ امتهاي‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌از‌ يهود و نصاري‌ و امثال‌ ‌آنها‌ و گذشت‌ ‌که‌ ابلاغ‌ بامم‌ جزو ميثاق‌ بوده‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ ‌هم‌ اخبار ناطق‌ ‌است‌، ‌در‌ مجمع‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود

(‌لم‌ يبعث‌ اللّه‌ نبيا آدم‌ و ‌من‌ بعده‌ الّا اخذ ‌عليه‌ العهد لئن‌ بعث‌ اللّه‌ محمدا و ‌هو‌ حي‌ّ ليؤمنن‌ّ ‌به‌ و لتنصرنّه‌ و امره‌

جلد 4 - صفحه 270

بان‌ اخذ العهد بذلك‌ ‌علي‌ قومه‌).

فَمَن‌ تَوَلّي‌ كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ معاهده‌ اعراض‌ نمودند و برگشتند و پشت‌ پا زدند باين‌ ميثاق‌ و نقض‌ عهد كردند چنانچه‌ معني‌ تولّي‌ همين‌ ‌است‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ موضوع‌ حضرت‌ موسي‌ ‌در‌ موقعي‌ ‌که‌ عصي‌ اژدها شد ميفرمايد وَلّي‌ مُدبِراً وَ لَم‌ يُعَقِّب‌ نمل‌ ‌آيه‌ 10 و آيات‌ ديگر.

‌بعد‌ ‌ذلک‌ ‌بعد‌ ‌از‌ عهد و ميثاق‌ محكم‌ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ الفاسِقُون‌َ فسق‌ ‌در‌ اينجا مرتبه‌ شديده‌ كفر ‌است‌ چون‌ فسق‌ بمعني‌ كار قبيح‌ و زشت‌ و فحشاء ‌است‌ و البته‌ نقض‌ عهد الهي‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ تأكيدات‌ و اينكه‌ مقصود مهم‌ّ ‌از‌ ارسال‌ رسل‌ بوده‌ بسيار قبيح‌ و زشت‌ ‌است‌ و اينها ‌از‌ ساير طبقات‌ كفار ‌با‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ بشاراتي‌ ‌که‌ بآنها داده‌ ‌شده‌ بمراتب‌ بدتر و عقوبت‌ ‌آنها‌ شديدتر ‌است‌ بالاخص‌ علماء و دانشمندان‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌از‌ كتب‌ ‌خود‌ ‌اينکه‌ بشارات‌ ‌را‌ درك‌ كردند و حقانيت‌ پيغمبر اسلام‌ ‌را‌ فهميدند و ‌از‌ روي‌ لجاج‌ و عصبيت‌ و حب‌ّ رياست‌ و علاقه‌ بزخارف‌ دنيوي‌ انكار كردند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 82)- در این آیه قرآن مجید پیمان شکنان را مورد مذمت و تهدید قرار می‌دهد و می‌گوید: «پس هر کس (بعد از این همه پیمانهای مؤکد و میثاقهای محکم) سرپیچی کند و روی گرداند (و به پیامبری همچون پیامبر اسلام که بشارات ظهورش همراه نشانه‌های او در کتب پیشین آمده ایمان نیاورد) فاسق و خارج از اطاعت فرمان خداست» (فَمَنْ تَوَلَّی بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ).

و می‌دانیم که خداوند این گونه فاسقان لجوج و متعصب را هدایت نمی‌کند- همان گونه که در آیه 80 سوره توبه آمده است- و کسی که مشمول هدایت الهی نشد سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهی است.

نکات آیه

۱ - ایمان نیاوردن به پیامبران و یارى نکردن آنان، فسق است. (لتؤمننّ به و لتنصرنّه ... فمن تولّى بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون)

۲ - کسانى که به پیامبر (ص) ایمان نیاورند و یا حضرتش را یارى نکنند، فاسق هستند. (لتؤمننّ به و لتنصرنّه ... فمن تولّى بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون) در صورتى که مراد از «رسول» در آیه قبل، پیامبر اکرم (ص) باشد.

۳ - خروج از محور دین و مخالفت با رسولان الهى در هر زمان و گرویدن به دیگر ادیان، فسق است. (و اذ اخذ اللّه ... فمن تولّى بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون)

۴ - نقض میثاقهاى الهى، فسق است و نقض کنندگان، فاسق هستند. (و اذ اخذ اللّه میثاق ... فمن تولّى بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون)

موضوعات مرتبط

  • ارتداد: ۳
  • انبیا: ۱
  • عهد: نقض عهد ۴
  • فاسقان: ۲، ۴
  • فسق: ۱، ۳، ۴
  • کفر: کفر به انبیا ۱، ۲ ; کفر به محمّد (ص) ۲
  • محمّد (ص): ۲

منابع