البقرة ١٣١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۳۸#link462 | آيات ۱۳۰ ۱۳۴ بقره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۳۸#link462 | آيات ۱۳۰ ۱۳۴ بقره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۳۸#link463 | روگرداندن از كيش حضرت ابراهيم (ع ) از حماقت و سفاهت نفس است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۳۸#link463 | روگرداندن از كيش حضرت ابراهيم (ع ) از حماقت و سفاهت نفس است]]
خط ۴۷: خط ۴۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۳۹#link477 | روايتى از بحارالانوار و سخن درباره نكاتى كه از آيات و روايات راجع به مراتبايمان و اسلام بدست مى آيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۳۹#link477 | روايتى از بحارالانوار و سخن درباره نكاتى كه از آيات و روايات راجع به مراتبايمان و اسلام بدست مى آيد]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link491 | آيه ۱۳۰ - ۱۳۲]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link491 | آيه ۱۳۰ - ۱۳۲]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link492 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link492 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link493 | تفسير:]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link493 | تفسير:]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link494 | ابراهيم انسان نمونه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۰#link494 | ابراهيم انسان نمونه]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
«131» إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ‌
(بخاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگار ابراهيم به او گفت: تسليم شو.
گفت: در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم.
===پیام ها===
1- مقامات و الطاف الهى، بدون دليل به كسى واگذار نمى‌شود. اگر خداوند ابراهيم را برمى‌گزيند، به خاطر روحيّه‌ى تسليم پذيرى او در برابر خداست.
«أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»
2- فلسفه‌ى تسليم انسان در برابر خداوند آن است كه او رب العالمين است.
«أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (131)
تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 260
بعد از آن علت اصطفا و بودن در زمره صلحا را فرمايد:
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ‌: ياد بياور زمانى را كه فرمود خداى تعالى مر ابراهيم عليه السلام را اسلام بياور و تسليم بشو امر پروردگار را به تمام جهات و هر چه قضاى الهى بر تو جارى شود يا عمل را خالص نما. قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ‌: گفت ابراهيم عليه السلام اسلام آوردم و تسليم شدم و خالص نمودم دين خود را براى پروردگار عالميان تا هر چه خواهد امر فرمايد و در حق من اجرا نمايد، اگر خواهد مرا زنده گذارد و اگر خواهد مرا بميراند.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه حضرت ابراهيم عليه السلام بنده برگزيده و شايسته خدا، و سزاوار امامت و تقدم و مرتبه اذعان در زمانى كه الهام نمود در خاطر او دلايل مؤديه به معرفت كه داعى او بود به اسلام وقتى از غار بيرون آمد به ستاره و ماه و آفتاب نظر كرد، علمش به حدوث اينها حاصل شد به خالق و صانع آنها، يقين حاصل نموده گفت: اسلمت لرب العالمين: و يا اشاره به مقام تسليم آن حضرت به مرتبه‌اى كه سه صفت خاصه او مشهور آفاق گرديد: مالش براى مهمانى، و پسرش براى قربانى، و بدنش براى آتش نمرودى. و البته اين صفات موجب برگزيدگى او باشد در دنيا و آخرت.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (131)
ترجمه‌
چون گفت او را پروردگارش تسليم شو گفت تسليم شدم مر پروردگار جهانيان را..
تفسير
مبادرت فرمود با سلام و انقياد و اطاعت پروردگار با اعتقاد جزمى و اخلاص باطنى بمجرد امر ربوبى بدون تزلزل و تأمل و درنك از حسن طينت و صفاى سريرت پس بايد مبادرت بخيرات نمود و طريقه آنحضرت را پيمود.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِذ قال‌َ لَه‌ُ رَبُّه‌ُ أَسلِم‌ قال‌َ أَسلَمت‌ُ لِرَب‌ِّ العالَمِين‌َ (131)
(چون‌ ‌که‌ پروردگار ‌او‌ مر ‌او‌ ‌را‌ ‌گفت‌ ‌که‌ تسليم‌ شو، ابراهيم‌ ‌گفت‌ نسبت‌ ‌به‌ پروردگار جهانيان‌ تسليم‌ شدم‌) «اذ» ‌براي‌ تعليل‌ ‌است‌ نسبت‌ بجمله‌ قبل‌ ‌که‌ علت‌ اصطفاء حضرت‌ ابراهيم‌ و صلاحيت‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ آخرت‌ بيان‌ مي‌كند، و پيداست‌ ‌که‌ خطاب‌ «اسلم‌» بحضرت‌ ابراهيم‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نيل‌ بمقام‌ نبوت‌ بوده‌ ‌که‌ مورد وحي‌ واقع‌ ‌شده‌ نه‌ آنچه‌ بعض‌ ‌از‌ مفسرين‌ توهم‌ نموده‌اند ‌که‌ ‌اينکه‌ امر زماني‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌از‌ غار بيرون‌ آمد و ‌در‌ ستاره‌ و ماه‌ و آفتاب‌ نگريست‌ و ‌از‌ حدوث‌ ‌آنها‌ و احتياج‌ بمحدث‌ ‌گفت‌:
إِنِّي‌ وَجَّهت‌ُ وَجهِي‌َ لِلَّذِي‌ فَطَرَ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌َ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِن‌َ المُشرِكِين‌َ«2» زيرا ‌اينکه‌ توهم‌ ‌از‌ وجوهي‌ فاسد ‌است‌.
1‌-‌ انبياء و اوصياء ‌از‌ همان‌ اوان‌ صباوت‌ بلكه‌ ‌در‌ عالم‌ روحانيت‌ داراي‌ مراتب‌ ايمان‌ و اسلام‌ و معارف‌ الهي‌ بوده‌ چنانچه‌ حضرت‌ عيسي‌ (ع‌) ‌در‌ گهواره‌ ميگويد إِنِّي‌ عَبدُ اللّه‌ِ آتانِي‌َ الكِتاب‌َ وَ جَعَلَنِي‌ نَبِيًّا«3» و ‌در‌ باره‌ حضرت‌ يحيي‌ (ع‌) مي‌فرمايد: وَ آتَيناه‌ُ الحُكم‌َ صَبِيًّا«4» و سه‌ نفر ‌از‌ ائمه‌ طاهرين‌ (حضرت‌ جواد و هادي‌ و بقية اللّه‌) ‌در‌ حال‌ صباوت‌ ‌بر‌ مسند امامت‌ جلوس‌ فرمودند، بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ طرفة العيني‌ خارج‌ ‌از‌ اسلام‌ نبودند ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ اسلام‌ بياورند.
----
1‌-‌ ‌سورة‌ الشعراء ‌آيه‌ 83
2‌-‌ سوره‌ انعام‌ ‌آيه‌ 87
3‌-‌ سوره‌ مريم‌ ‌آيه‌ 29
[.....]
4‌-‌ سوره‌ مريم‌ ‌آيه‌ 11
جلد 2 - صفحه 204
2‌-‌ سوق‌ كلام‌ مشعر ‌است‌ ‌بر‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ خطاب‌ بحضرت‌ ابراهيم‌ ‌از‌ طريق‌ وحي‌ بوده‌ و قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ بلكه‌ بمجرد اسلام‌ كسي‌ قابل‌ وحي‌ نمي‌شود.
3‌-‌ چنانچه‌ گذشت‌ «اذ» ‌براي‌ تعليل‌ ‌است‌ و قبول‌ اسلام‌ نمودن‌ حضرت‌ ابراهيم‌ سبب‌ اصطفاء و صلاحيت‌ ‌او‌ ‌در‌ آخرت‌ بوده‌ و مجرد اسلام‌ نميتواند علّت‌ اصطفاء و صالحيت‌ ‌در‌ آخرت‌ ‌باشد‌.
بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ وجوه‌ مراد ‌از‌ اسلام‌ همان‌ مقام‌ تسليم‌ صرف‌ نسبت‌ باراده‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ عاليترين‌ مراتب‌ اسلام‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌:
رَبَّنا وَ اجعَلنا مُسلِمَين‌ِ لَك‌َ بيان‌ شد و همين‌ مقام‌ ‌است‌ ‌که‌ منشأ اصطفاء و صلاحيت‌ مي‌باشد.
و اما وجه‌ رجوع‌ ‌از‌ خطاب‌ بغيبت‌ ‌در‌ كلام‌ حضرت‌ ابراهيم‌، ‌که‌ ‌در‌ جواب‌ عرض‌ نكرد اسلمت‌ لك‌، بلكه‌ ‌گفت‌ اسلمت‌ لرب‌ العالمين‌ بعضي‌ گفتند ‌براي‌ اظهار فروتني‌ و ذلت‌ و خشوع‌ بوده‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ قابل‌ تخاطب‌ ندانسته‌ ‌است‌ ولي‌ ‌اينکه‌ وجه‌ بنظر درست‌ نيايد زيرا افتخار انبياء ‌در‌ تخاطب‌ ‌با‌ ‌خدا‌ ‌است‌ چنانچه‌ آيات‌ قرآني‌ مشحون‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قسمت‌ ‌است‌ بلكه‌ ممكن‌ ‌است‌ علت‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ چون‌ ‌در‌ خطاب‌ الهي‌ بابراهيم‌ متعلق‌ اسلم‌ ذكر نشده‌ و نفرمود اسلم‌ لي‌، ‌تا‌ ابراهيم‌ عرض‌ كند اسلمت‌ لك‌ بلكه‌ بوضوحش‌ گذارده‌ ‌شده‌ كان‌ّ فرموده‌ اسلم‌ للّه‌ رب‌ّ العالمين‌ و ابراهيم‌ نيز ‌در‌ جواب‌ عرض‌ كرده‌ اسلمت‌ لرب‌ّ العالمين‌
205
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 131)- این آیه به عنوان تأکید به یکی دیگر از ویژگیهای برگزیده ابراهیم که در واقع ریشه بقیه صفات او است اشاره کرده می‌گوید: «به خاطر بیاورید هنگامی را که پروردگار به او گفت: در برابر فرمان من تسلیم باش، او گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم» (إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۲


ترجمه

در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور! (و در برابر حق، تسلیم باش! او فرمان پروردگار را، از جان و دل پذیرفت؛ و) گفت: «در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم.»

آن‌گاه كه پروردگارش به او گفت: سر به فرمان خدا نه. گفت: تسليم پروردگار جهانيان شدم
هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: «تسليم شو»، گفت: «به پروردگار جهانيان تسليم شدم.»
آن گاه (برگزیده شد) که خدا به او فرمود: ای ابراهیم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض کرد: پروردگار عالمیان را مطیع فرمانم.
[و یاد کنید] هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
و پروردگارش به او گفت: تسليم شو. گفت: من در برابر پروردگار جهانيان تسليمم.
چون پروردگارش به او گفت فرمانبر باش، گفت فرمانبر پروردگار جهانیانم‌
آنگاه كه پروردگارش به او گفت: گردن نهاده و تسليم باش گفت: پروردگار جهانيان را گردن‌نهاده و تسليمم.
آن گاه که پروردگارش (همراه با نمودن نشانه‌ها و آیات کونی و نفسی) بدو گفت: (به یگانگی خدا اقرار کن و) اخلاص داشته باش. گفت: (اقرار کردم و سر بر آستان تو سائیدم و) خالصانه تسلیم پروردگار جهانیان گشتم.
چون پروردگارش به او فرمود: «تسلیم (من) شو»، گفت: «تنها برای پروردگار جهانیان تسلیم شدم.»
هنگامی که بدو گفت پروردگارش اسلام آور گفت اسلام آوردم برای پروردگار جهانیان‌


البقرة ١٣٠ آیه ١٣١ البقرة ١٣٢
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«اَسْلِمْ»: مطیع شو. مخلص شو.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«131» إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ‌

(بخاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگار ابراهيم به او گفت: تسليم شو.

گفت: در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم.

پیام ها

1- مقامات و الطاف الهى، بدون دليل به كسى واگذار نمى‌شود. اگر خداوند ابراهيم را برمى‌گزيند، به خاطر روحيّه‌ى تسليم پذيرى او در برابر خداست.

«أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»

2- فلسفه‌ى تسليم انسان در برابر خداوند آن است كه او رب العالمين است.

«أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (131)

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 260

بعد از آن علت اصطفا و بودن در زمره صلحا را فرمايد:

إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ‌: ياد بياور زمانى را كه فرمود خداى تعالى مر ابراهيم عليه السلام را اسلام بياور و تسليم بشو امر پروردگار را به تمام جهات و هر چه قضاى الهى بر تو جارى شود يا عمل را خالص نما. قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ‌: گفت ابراهيم عليه السلام اسلام آوردم و تسليم شدم و خالص نمودم دين خود را براى پروردگار عالميان تا هر چه خواهد امر فرمايد و در حق من اجرا نمايد، اگر خواهد مرا زنده گذارد و اگر خواهد مرا بميراند.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه حضرت ابراهيم عليه السلام بنده برگزيده و شايسته خدا، و سزاوار امامت و تقدم و مرتبه اذعان در زمانى كه الهام نمود در خاطر او دلايل مؤديه به معرفت كه داعى او بود به اسلام وقتى از غار بيرون آمد به ستاره و ماه و آفتاب نظر كرد، علمش به حدوث اينها حاصل شد به خالق و صانع آنها، يقين حاصل نموده گفت: اسلمت لرب العالمين: و يا اشاره به مقام تسليم آن حضرت به مرتبه‌اى كه سه صفت خاصه او مشهور آفاق گرديد: مالش براى مهمانى، و پسرش براى قربانى، و بدنش براى آتش نمرودى. و البته اين صفات موجب برگزيدگى او باشد در دنيا و آخرت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (131)

ترجمه‌

چون گفت او را پروردگارش تسليم شو گفت تسليم شدم مر پروردگار جهانيان را..

تفسير

مبادرت فرمود با سلام و انقياد و اطاعت پروردگار با اعتقاد جزمى و اخلاص باطنى بمجرد امر ربوبى بدون تزلزل و تأمل و درنك از حسن طينت و صفاى سريرت پس بايد مبادرت بخيرات نمود و طريقه آنحضرت را پيمود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِذ قال‌َ لَه‌ُ رَبُّه‌ُ أَسلِم‌ قال‌َ أَسلَمت‌ُ لِرَب‌ِّ العالَمِين‌َ (131)

(چون‌ ‌که‌ پروردگار ‌او‌ مر ‌او‌ ‌را‌ ‌گفت‌ ‌که‌ تسليم‌ شو، ابراهيم‌ ‌گفت‌ نسبت‌ ‌به‌ پروردگار جهانيان‌ تسليم‌ شدم‌) «اذ» ‌براي‌ تعليل‌ ‌است‌ نسبت‌ بجمله‌ قبل‌ ‌که‌ علت‌ اصطفاء حضرت‌ ابراهيم‌ و صلاحيت‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ آخرت‌ بيان‌ مي‌كند، و پيداست‌ ‌که‌ خطاب‌ «اسلم‌» بحضرت‌ ابراهيم‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نيل‌ بمقام‌ نبوت‌ بوده‌ ‌که‌ مورد وحي‌ واقع‌ ‌شده‌ نه‌ آنچه‌ بعض‌ ‌از‌ مفسرين‌ توهم‌ نموده‌اند ‌که‌ ‌اينکه‌ امر زماني‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌از‌ غار بيرون‌ آمد و ‌در‌ ستاره‌ و ماه‌ و آفتاب‌ نگريست‌ و ‌از‌ حدوث‌ ‌آنها‌ و احتياج‌ بمحدث‌ ‌گفت‌:

إِنِّي‌ وَجَّهت‌ُ وَجهِي‌َ لِلَّذِي‌ فَطَرَ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌َ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِن‌َ المُشرِكِين‌َ«2» زيرا ‌اينکه‌ توهم‌ ‌از‌ وجوهي‌ فاسد ‌است‌.

1‌-‌ انبياء و اوصياء ‌از‌ همان‌ اوان‌ صباوت‌ بلكه‌ ‌در‌ عالم‌ روحانيت‌ داراي‌ مراتب‌ ايمان‌ و اسلام‌ و معارف‌ الهي‌ بوده‌ چنانچه‌ حضرت‌ عيسي‌ (ع‌) ‌در‌ گهواره‌ ميگويد إِنِّي‌ عَبدُ اللّه‌ِ آتانِي‌َ الكِتاب‌َ وَ جَعَلَنِي‌ نَبِيًّا«3» و ‌در‌ باره‌ حضرت‌ يحيي‌ (ع‌) مي‌فرمايد: وَ آتَيناه‌ُ الحُكم‌َ صَبِيًّا«4» و سه‌ نفر ‌از‌ ائمه‌ طاهرين‌ (حضرت‌ جواد و هادي‌ و بقية اللّه‌) ‌در‌ حال‌ صباوت‌ ‌بر‌ مسند امامت‌ جلوس‌ فرمودند، بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ طرفة العيني‌ خارج‌ ‌از‌ اسلام‌ نبودند ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ اسلام‌ بياورند.


1‌-‌ ‌سورة‌ الشعراء ‌آيه‌ 83

2‌-‌ سوره‌ انعام‌ ‌آيه‌ 87

3‌-‌ سوره‌ مريم‌ ‌آيه‌ 29

[.....]

4‌-‌ سوره‌ مريم‌ ‌آيه‌ 11

جلد 2 - صفحه 204

2‌-‌ سوق‌ كلام‌ مشعر ‌است‌ ‌بر‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ خطاب‌ بحضرت‌ ابراهيم‌ ‌از‌ طريق‌ وحي‌ بوده‌ و قبل‌ ‌از‌ اسلام‌ بلكه‌ بمجرد اسلام‌ كسي‌ قابل‌ وحي‌ نمي‌شود.

3‌-‌ چنانچه‌ گذشت‌ «اذ» ‌براي‌ تعليل‌ ‌است‌ و قبول‌ اسلام‌ نمودن‌ حضرت‌ ابراهيم‌ سبب‌ اصطفاء و صلاحيت‌ ‌او‌ ‌در‌ آخرت‌ بوده‌ و مجرد اسلام‌ نميتواند علّت‌ اصطفاء و صالحيت‌ ‌در‌ آخرت‌ ‌باشد‌.

بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ وجوه‌ مراد ‌از‌ اسلام‌ همان‌ مقام‌ تسليم‌ صرف‌ نسبت‌ باراده‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ عاليترين‌ مراتب‌ اسلام‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌:

رَبَّنا وَ اجعَلنا مُسلِمَين‌ِ لَك‌َ بيان‌ شد و همين‌ مقام‌ ‌است‌ ‌که‌ منشأ اصطفاء و صلاحيت‌ مي‌باشد.

و اما وجه‌ رجوع‌ ‌از‌ خطاب‌ بغيبت‌ ‌در‌ كلام‌ حضرت‌ ابراهيم‌، ‌که‌ ‌در‌ جواب‌ عرض‌ نكرد اسلمت‌ لك‌، بلكه‌ ‌گفت‌ اسلمت‌ لرب‌ العالمين‌ بعضي‌ گفتند ‌براي‌ اظهار فروتني‌ و ذلت‌ و خشوع‌ بوده‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ قابل‌ تخاطب‌ ندانسته‌ ‌است‌ ولي‌ ‌اينکه‌ وجه‌ بنظر درست‌ نيايد زيرا افتخار انبياء ‌در‌ تخاطب‌ ‌با‌ ‌خدا‌ ‌است‌ چنانچه‌ آيات‌ قرآني‌ مشحون‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قسمت‌ ‌است‌ بلكه‌ ممكن‌ ‌است‌ علت‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ چون‌ ‌در‌ خطاب‌ الهي‌ بابراهيم‌ متعلق‌ اسلم‌ ذكر نشده‌ و نفرمود اسلم‌ لي‌، ‌تا‌ ابراهيم‌ عرض‌ كند اسلمت‌ لك‌ بلكه‌ بوضوحش‌ گذارده‌ ‌شده‌ كان‌ّ فرموده‌ اسلم‌ للّه‌ رب‌ّ العالمين‌ و ابراهيم‌ نيز ‌در‌ جواب‌ عرض‌ كرده‌ اسلمت‌ لرب‌ّ العالمين‌

205

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 131)- این آیه به عنوان تأکید به یکی دیگر از ویژگیهای برگزیده ابراهیم که در واقع ریشه بقیه صفات او است اشاره کرده می‌گوید: «به خاطر بیاورید هنگامی را که پروردگار به او گفت: در برابر فرمان من تسلیم باش، او گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم» (إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).

نکات آیه

۱ - خداوند، از ابراهیم خواست تا همواره تسلیم او باشد. (إذ قال له ربه أسلم)

۲ - ابراهیم(ع)، فرمان خدا را بدون هیچ تأخیرى پذیرفت و تسلیم بودن خویش را در برابر خدا، اعلام کرد. (قال أسلمت)

۳ - خداوند، پروردگار ابراهیم و مدبر همه جهانهاست. (ربه ... لرب العلمین)

۴ - هدف از فرمان خداوند به ابراهیم (لزوم تسلیم بودن در برابر او) رشد و تربیت وى بوده است. (إذ قال له ربه أسلم) برداشت فوق، با توجّه به کلمه «رب» - که به معناى مدبر و مربى است - استفاده شده است.

۵ - تسلیم خدا بودن و اطاعت کردن از فرمانهاى او، موجب رشد و تربیت آدمى است. (إذ قال له ربه أسلم)

۶ - جهان آفرینش، تشکیل یافته از عوالمى متعدد (لرب العلمین) برداشت فوق، از جمع آوردن کلمه «عالمین» استفاده شده است.

۷ - ربوبیت خدا، بر همه هستیها و عوالم، دلیل ابراهیم(ع) براى تسلیم شدنش در برابر خدا (أسلمت لرب العلمین) مقتضاى محاوره خداوند و ابراهیم(ع) آن بود که او در پاسخ خداوند بگوید «أسلمت لک». آوردن «لرب العالمین» به جاى «لک» اشاره به نکاتى دارد; از جمله بیان حقیقت با ارائه دلیل آن; یعنى، چون ابراهیم دانست که خداوند رب العالمین است، تسلیم او شد.

۸ - باور به ربوبیت خدا بر جهان آفرینش، وادار کننده آدمى به تسلیم و اطاعت خدا (أسلمت لرب العلمین)

۹ - تسلیم بودن ابراهیم(ع) در برابر خدا، دلیل گزینش وى و شایستگى او براى ملحق شدن به صالحان سراى آخرت (لمن الصلحین. إذ قال له ربه أسلم قال أسلمت) «إذ» در جمله «إذ قال ...» حرف تعلیل است، بیانگر علت گزینش ابراهیم و شایستگى او براى وارد شدن به جرگه صالحان مى باشد.

۱۰ - درآمدن به جرگه صالحان سراى آخرت، در گرو تسلیم بودن و اطاعت کردن از خداوند است. (و إنه فى الأخرة لمن الصلحین. إذ قال له ربه أسلم قال أسلمت)

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: عوالم آفرینش ۶; مدبر عوالم آفرینش ۳، ۷
  • ابراهیم(ع): آثار انقیاد ابراهیم(ع) ۹; ابراهیم(ع) از صالحان ۹; ابراهیم(ع) در آخرت ۹; انقیاد ابراهیم(ع) ۲، ۴; دلایل انقیاد ابراهیم(ع) ۷; عوامل برگزیدگى ابراهیم(ع) ۹; عوامل تربیت ابراهیم(ع) ۴; عوامل رشد ابراهیم(ع) ۴; قصه ابراهیم(ع) ۲; مربى ابراهیم(ع) ۳; مسؤولیت ابراهیم(ع) ۱; مقامات ابراهیم(ع) ۹
  • اطاعت: آثار اطاعت از خدا ۵، ۱۰; زمینه اطاعت از خدا ۸
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۸
  • ایمان: ایمان به ربوبیت خدا ۸; متعلق ایمان ۸
  • تربیت: عوامل مؤثر در تربیت ۵
  • تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۴، ۵، ۹، ۱۰; اهمیّت تسلیم به خدا ۱، ۲; دلایل تسلیم به خدا ۷; زمینه تسلیم به خدا ۸
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۸
  • خدا: اوامر خدا ۱; ربوبیت خدا ۳، ۷; فلسفه اوامر خدا ۴; قبول اوامر خدا ۲
  • رشد: عوامل رشد ۵
  • صالحان: صالحان در آخرت ۹، ۱۰; مقامات صالحان ۱۰

منابع