ریشه هيم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
هيم و هيام مصدر است و آن اين است كه كسى از روى عشق و مانند آن راه برود بى آنكه مقصود خودش را بداند. عبارت مصباح چنين است: «هامَ يَهيمُ: خَرَجَ عَلى وَجْهِهِ لايَدْرى اَيْنَ يَتَوَجَّهُ» اقرب الموارد نيز چنين گفته به اضافه «من العشق و غيره». اين سخن درباره شاعران و خيالبافان كليت دارد و اين اشخاص نوعاً در مدح و ذم و ثنا و قدح بى راهه و بى خودانه مى‏روند به قول آنكس كه مى‏گفت: شاعر مانند آدم ديوانه است كه با خودش حرف مى‏زند. مى‏و معشوق خيالى عمده محرك شاعر است وقتى مى‏بينى در عرش اعلى قدم مى‏زند و گاهى در حضيض بى هدفى گام بر مى‏دارد. در واقع قرآن مجيد با لفظ «يَهْيمُونَ» واقعيت را آفتابى كرده است يعنى: آيا نمى‏بينى در هر وادى اى بى خودانه راه مى‏روند رجوع شود به «شعر». * [واقعة:54-55]. هِيام به معنى عطَش نيز آمده است «هامَ هِياماً: عطش» به شخص شديد العطش هَيْمان و هائِم گويند. هيم جمع اَهْيَم و مؤنّث آن هيماء است و آن شتر تشنه را گويند كه از آب سير نمى‏شود البته در اثر عروض مرض عطش. يعنى پس از خوردن زقوم از روى آن آب جوشان مى‏خورند و آن رامانند شتران تشنه مى‏نوشند(نعودبالله). اين كلمه تنها دوبار در كلام الله مجيد آمده است.
هيم و هيام مصدر است و آن اين است كه كسى از روى عشق و مانند آن راه برود بى آنكه مقصود خودش را بداند. عبارت مصباح چنين است: «هامَ يَهيمُ: خَرَجَ عَلى وَجْهِهِ لايَدْرى اَيْنَ يَتَوَجَّهُ» اقرب الموارد نيز چنين گفته به اضافه «من العشق و غيره». اين سخن درباره شاعران و خيالبافان كليت دارد و اين اشخاص نوعاً در مدح و ذم و ثنا و قدح بى راهه و بى خودانه مى‏روند به قول آنكس كه مى‏گفت: شاعر مانند آدم ديوانه است كه با خودش حرف مى‏زند. مى‏و معشوق خيالى عمده محرك شاعر است وقتى مى‏بينى در عرش اعلى قدم مى‏زند و گاهى در حضيض بى هدفى گام بر مى‏دارد. در واقع قرآن مجيد با لفظ «يَهْيمُونَ» واقعيت را آفتابى كرده است يعنى: آيا نمى‏بينى در هر وادى اى بى خودانه راه مى‏روند رجوع شود به «شعر». * [واقعة:54-55]. هِيام به معنى عطَش نيز آمده است «هامَ هِياماً: عطش» به شخص شديد العطش هَيْمان و هائِم گويند. هيم جمع اَهْيَم و مؤنّث آن هيماء است و آن شتر تشنه را گويند كه از آب سير نمى‏شود البته در اثر عروض مرض عطش. يعنى پس از خوردن زقوم از روى آن آب جوشان مى‏خورند و آن رامانند شتران تشنه مى‏نوشند(نعودبالله). اين كلمه تنها دوبار در كلام الله مجيد آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, شرب:76, انن:72, ه:67, ف:53, ذا:48, ودى:43, قول:38, کلل:38, هذا:38, فى:34, حمم:34, نزل:34, ما:34, لا:29, من:29, يوم:24, فعل:24, الا:24, رئى:19, على:19, دين:19, لم:15, ا:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲

تکرار در قرآن: ۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

هيم و هيام مصدر است و آن اين است كه كسى از روى عشق و مانند آن راه برود بى آنكه مقصود خودش را بداند. عبارت مصباح چنين است: «هامَ يَهيمُ: خَرَجَ عَلى وَجْهِهِ لايَدْرى اَيْنَ يَتَوَجَّهُ» اقرب الموارد نيز چنين گفته به اضافه «من العشق و غيره». اين سخن درباره شاعران و خيالبافان كليت دارد و اين اشخاص نوعاً در مدح و ذم و ثنا و قدح بى راهه و بى خودانه مى‏روند به قول آنكس كه مى‏گفت: شاعر مانند آدم ديوانه است كه با خودش حرف مى‏زند. مى‏و معشوق خيالى عمده محرك شاعر است وقتى مى‏بينى در عرش اعلى قدم مى‏زند و گاهى در حضيض بى هدفى گام بر مى‏دارد. در واقع قرآن مجيد با لفظ «يَهْيمُونَ» واقعيت را آفتابى كرده است يعنى: آيا نمى‏بينى در هر وادى اى بى خودانه راه مى‏روند رجوع شود به «شعر». * [واقعة:54-55]. هِيام به معنى عطَش نيز آمده است «هامَ هِياماً: عطش» به شخص شديد العطش هَيْمان و هائِم گويند. هيم جمع اَهْيَم و مؤنّث آن هيماء است و آن شتر تشنه را گويند كه از آب سير نمى‏شود البته در اثر عروض مرض عطش. يعنى پس از خوردن زقوم از روى آن آب جوشان مى‏خورند و آن رامانند شتران تشنه مى‏نوشند(نعودبالله). اين كلمه تنها دوبار در كلام الله مجيد آمده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
يَهِيمُونَ‌ ۱
الْهِيمِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط