بُعْثِرَت: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۱۰: خط ۱۰:
باز شدن. آشكار شدن. [انفطار:4] آنگاه كه قبرها گشوده شود. راغب بنا به قولى احتمال مى‏دهد كه اين كلمه مركّب باشد از بُعِثَ و اُثيرَ (هر دو به صيغه مجهول) يعنى برانگيخته و پراكنده شد. مجمع البيان مطلق زير و رو شدن نقل مى‏كند. [عاديات:9] آيا نمى‏دانيد آن وقت را كه آنچه در قبرهاست آشكار شود. جوهرى گويد: «يقال بذعْثِرَت السيئى... اذا ايْتَخْرَجَتَه وَ كَشَفَته» ابن اثير در نهايه آورده: «تَبَعْثَرَتْ نَفْسى: جاشت و انقلبت». بنابراين بايد گفت مراد از آيه فوق ظاهر شدن و خارج شدن آنچه در قبرهاست و اكنون چيزى جز خاك در قبرها نيست و هر قدر آنها را زيرو رو كنيم چيزى جز خاك ظاهر نخواهد شد ولى آنگاه كه سلّولهاى خشكيده شروع به فعاليّت كرده و مبدّل به اجساد شدند معلوم مى‏شود در اين قبور چيزهاى بسيارى بوده است. و آيه اول ظاهراً به معنى باز شدن است. به مضمون آيه [يس:51] و آيه [قمر:7] بشر در نهان خانه قبور زنده شده و از نو بر خواهد خاست مانند كرم خاكى كه در زير خاك بوجود مى‏آيد .بنابراين نمى‏شود گفت: مراد از «بعثر» بيرون ريختن خاكهاست. قبر به معنى نهان خانه است و معنى آيه «اذا بُعثِرَ ما فى الْقُبور» اين مى‏شود: آنگاه آنچه در نهان خانه‏هاست ظاهر و آشكار گردد، همانطور كه برق در ميان ابرها و شير در ميان خون گاو و عسل در گلها نهان است همچنين مردگان در نهان خانه عالم نهان اند و روز قيامت آشكار خواهند شد. احتياج نداريم كه بگوئيم مراد از قبور، قبور معمولى اند بلكه اگر مخفى گاه مطلق بگيريم كافى است. در خاتمه بايد گفت: در اين دو آيه هر چه بيشتر دقّت شود به جاست.
باز شدن. آشكار شدن. [انفطار:4] آنگاه كه قبرها گشوده شود. راغب بنا به قولى احتمال مى‏دهد كه اين كلمه مركّب باشد از بُعِثَ و اُثيرَ (هر دو به صيغه مجهول) يعنى برانگيخته و پراكنده شد. مجمع البيان مطلق زير و رو شدن نقل مى‏كند. [عاديات:9] آيا نمى‏دانيد آن وقت را كه آنچه در قبرهاست آشكار شود. جوهرى گويد: «يقال بذعْثِرَت السيئى... اذا ايْتَخْرَجَتَه وَ كَشَفَته» ابن اثير در نهايه آورده: «تَبَعْثَرَتْ نَفْسى: جاشت و انقلبت». بنابراين بايد گفت مراد از آيه فوق ظاهر شدن و خارج شدن آنچه در قبرهاست و اكنون چيزى جز خاك در قبرها نيست و هر قدر آنها را زيرو رو كنيم چيزى جز خاك ظاهر نخواهد شد ولى آنگاه كه سلّولهاى خشكيده شروع به فعاليّت كرده و مبدّل به اجساد شدند معلوم مى‏شود در اين قبور چيزهاى بسيارى بوده است. و آيه اول ظاهراً به معنى باز شدن است. به مضمون آيه [يس:51] و آيه [قمر:7] بشر در نهان خانه قبور زنده شده و از نو بر خواهد خاست مانند كرم خاكى كه در زير خاك بوجود مى‏آيد .بنابراين نمى‏شود گفت: مراد از «بعثر» بيرون ريختن خاكهاست. قبر به معنى نهان خانه است و معنى آيه «اذا بُعثِرَ ما فى الْقُبور» اين مى‏شود: آنگاه آنچه در نهان خانه‏هاست ظاهر و آشكار گردد، همانطور كه برق در ميان ابرها و شير در ميان خون گاو و عسل در گلها نهان است همچنين مردگان در نهان خانه عالم نهان اند و روز قيامت آشكار خواهند شد. احتياج نداريم كه بگوئيم مراد از قبور، قبور معمولى اند بلكه اگر مخفى گاه مطلق بگيريم كافى است. در خاتمه بايد گفت: در اين دو آيه هر چه بيشتر دقّت شود به جاست.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::بُعْثِرَت]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۴

آیات شامل این کلمه

«بُعْثِرَ» از مادّه «بعثرة» (بر وزن منقبة) در اصل، به معناى زیر و رو کردن و بیرون آوردن و استخراج نمودن است; و از آنجا که به هنگام احیاى مردگان، قبرها زیر و رو مى شود و آنچه در درون آنها است ظاهر مى گردد، این تعبیر در سوره «عادیات» در مورد رستاخیز به کار رفته است. «راغب» در «مفردات» بعید نمى شمرد که این واژه مرکب از دو واژه «بعث» و «اثیرت» بوده باشد; و لذا معناى هر دو را در خود جمع کرده و در نتیجه به معناى زیر و رو و پراکنده شدن آمده است (نظیر «بسمله» که از «بسم» و «اللّه» گرفته شده).

ریشه کلمه

قاموس قرآن

باز شدن. آشكار شدن. [انفطار:4] آنگاه كه قبرها گشوده شود. راغب بنا به قولى احتمال مى‏دهد كه اين كلمه مركّب باشد از بُعِثَ و اُثيرَ (هر دو به صيغه مجهول) يعنى برانگيخته و پراكنده شد. مجمع البيان مطلق زير و رو شدن نقل مى‏كند. [عاديات:9] آيا نمى‏دانيد آن وقت را كه آنچه در قبرهاست آشكار شود. جوهرى گويد: «يقال بذعْثِرَت السيئى... اذا ايْتَخْرَجَتَه وَ كَشَفَته» ابن اثير در نهايه آورده: «تَبَعْثَرَتْ نَفْسى: جاشت و انقلبت». بنابراين بايد گفت مراد از آيه فوق ظاهر شدن و خارج شدن آنچه در قبرهاست و اكنون چيزى جز خاك در قبرها نيست و هر قدر آنها را زيرو رو كنيم چيزى جز خاك ظاهر نخواهد شد ولى آنگاه كه سلّولهاى خشكيده شروع به فعاليّت كرده و مبدّل به اجساد شدند معلوم مى‏شود در اين قبور چيزهاى بسيارى بوده است. و آيه اول ظاهراً به معنى باز شدن است. به مضمون آيه [يس:51] و آيه [قمر:7] بشر در نهان خانه قبور زنده شده و از نو بر خواهد خاست مانند كرم خاكى كه در زير خاك بوجود مى‏آيد .بنابراين نمى‏شود گفت: مراد از «بعثر» بيرون ريختن خاكهاست. قبر به معنى نهان خانه است و معنى آيه «اذا بُعثِرَ ما فى الْقُبور» اين مى‏شود: آنگاه آنچه در نهان خانه‏هاست ظاهر و آشكار گردد، همانطور كه برق در ميان ابرها و شير در ميان خون گاو و عسل در گلها نهان است همچنين مردگان در نهان خانه عالم نهان اند و روز قيامت آشكار خواهند شد. احتياج نداريم كه بگوئيم مراد از قبور، قبور معمولى اند بلكه اگر مخفى گاه مطلق بگيريم كافى است. در خاتمه بايد گفت: در اين دو آيه هر چه بيشتر دقّت شود به جاست.


در حال بارگیری...