الأحقاف ١٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آنانند که پذیریم از ایشان بهتر آنچه را کردند و درگذریم از بدیهای ایشان در یاران بهشت وعده راستی که بودند وعده داده میشدند | |-|معزی=آنانند که پذیریم از ایشان بهتر آنچه را کردند و درگذریم از بدیهای ایشان در یاران بهشت وعده راستی که بودند وعده داده میشدند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::16|١٦]] | قبلی = الأحقاف ١٥ | بعدی = الأحقاف ١٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»: مراد این است که خداوند از روی لطف، خوب و خوبتر و خوبترین اعمالشان را به حساب خوبترین کردارشان میگیرد و پاداش میدهد (نگا: نور / ، عنکبوت / زمر / ). «فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ»: همراه با سایر بهشتیان. حرف (فِی) به معنی (مَعَ) است. «وَعْدَ»: مفعول مطلق فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَدَهُمُ اللهُ وَعْدَ الصِّدْقِ. «الصِّدْقِ»: صادق و راستین. | «نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»: مراد این است که خداوند از روی لطف، خوب و خوبتر و خوبترین اعمالشان را به حساب خوبترین کردارشان میگیرد و پاداش میدهد (نگا: نور / ، عنکبوت / زمر / ). «فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ»: همراه با سایر بهشتیان. حرف (فِی) به معنی (مَعَ) است. «وَعْدَ»: مفعول مطلق فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَدَهُمُ اللهُ وَعْدَ الصِّدْقِ. «الصِّدْقِ»: صادق و راستین. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۳
ترجمه
الأحقاف ١٥ | آیه ١٦ | الأحقاف ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»: مراد این است که خداوند از روی لطف، خوب و خوبتر و خوبترین اعمالشان را به حساب خوبترین کردارشان میگیرد و پاداش میدهد (نگا: نور / ، عنکبوت / زمر / ). «فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ»: همراه با سایر بهشتیان. حرف (فِی) به معنی (مَعَ) است. «وَعْدَ»: مفعول مطلق فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَدَهُمُ اللهُ وَعْدَ الصِّدْقِ. «الصِّدْقِ»: صادق و راستین.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
لِيُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ... (۵)
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ... (۲) فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۰ سوره احقاف
- معناى آيه : ((و وصينا الانسان بوالديه احسانا...))
- دعا و در خواست توفيق شكر نعمت و انجام اعمال صالح و مرضى خدا
- توضيحى درباره قبول بهترين عمل ، در مقابل در گذشتن از سيئات
- اشاره به اختلاف درجات مؤ منين نيكوكار و كافران بدكار متناسب با اختلاف نفوس واعمال هر يك
- وجوهى كه در معناى جمله : ((و يوم يعرض الذين كفروا على النار)) گفته شده است
- حق مطلب در اينكه چرا در آيه شريفه كفار بر آتش عرضه شده اند نه آتش بر كفار!
- آنچه پس از عرضه كفار بر آتش به آنان گفته مى شود
- رواياتى درباره حداقل مدت حمل ، و مراد از ((بلوغ اشد))
- دو روايت درباره ((بلوغ اشد)) و مراتب آن
- روايتى راجع به شاءن نزول آيه : ((والذىقال لوالديه افّ لكما...))
- نقد كلام صاحب روح المعانى در تاءييد عبد الرحمان بن ابى بكر
- دو روايت درباره كيفيت زندگى پيامبر (ص ) درذيل آيه : ((اذهبتم طيباتكم فى حياتكم الدنيا))
نکات آیه
۱- احسان به والدین، روحیه شکر، توبه، صلاح جویى و تسلیم، شرط پذیرش تمام اعمال نیک انسان به درگاه خدا (أُولئک الذین نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) مراد از «أحسن...» مى تواند اعمال واجب و مستحب - در قبال اعمال مباح - باشد. که در این صورت از ارتباط دو آیه استفاده مى شود که اگر کسى از روحیات یاد شده برخوردار بود اعمال نیک او (واجب و مستحب) پذیرفته مى شود.
۲- بهترین و ارزشمندترین عمل نیک مؤمن، معیار و ملاک سنجش و پاداش الهى به دیگر اعمال نیک وى * (أُولئک الذین نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) برداشت یاد شده بدان احتمال است که در آیه شریفه چیزى در تقدیرى باشد; به این صورت: «نتقبّل عنهم حسناتهم بأحسن ما عملوا»; زیرا مسلّماً تعبیر «أحسن» بدان معنا نیست که خداوند بهترین اعمال را قبول مى کند و اعمال دیگر را نادیده مى گیرد; هر چند نیک باشد! از طرفى آیه شریفه در مقام امتنان است.
۳- احسان به والدین، شکر، صلاح جویى، توبه و تسلیم، از جمله برترین اعمال مؤمنان (و وصّینا الإنسن بولدیه إحسنًا ... نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) ارتباط این آیه با آیه پیشین، گویاى برداشت یاد شده است.
۴- دعاى شکرگزاران تائب و تسلیم در برابر حق، مورد استجابت خداوند * (قال ربّ أوزعنى أن أشکر ... نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) از ارتباط این آیه با آیه پیشین، چنین استفاده مى شود که «نتقبّل» پاسخى است براى دعا و التجاى انسان به رشد رسیده اى که مى گوید: «ربّ أوزعنى أن أشکر...».
۵- عفو و اغماض خداوند، از خطاها و لغزش هاى شکرگزاران تائب و تسلیم به درگاه پروردگار (و نتجاوز عن سیّئاتهم)
۶- خردمندان روى آورده به خدا، با روحیه شکر، توبه و تسلیم، در زمره بهشتیان (و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنى ... إنّى تبت ... نتجاوز عن سیّئاتهم فى أصحب الجنّة) مرجع ضمیر «سیّئاتهم» کسانى است که به سن رشد و کمال رسیده و به نیایش پرداخته و بر توبه و تسلیم خویش تأکید مىورزند.
۷ - احسان به والدین، روحیه شکر و صلاح جویى براى خود و آیندگان، مؤثر در شمول عفو الهى نسبت به انسان (و وصّینا الإنسن ... أوزعنى أن أشکر ... و أن أعمل صلحًا ترضیه و أصلح لى فى ذرّیّتى ... و نتجاوز عن سیّئاتهم) آنچه در آیه قبل به عنوان احسان به والدین و... یاد شده است; در حقیقت عامل اصلى براى اغماض خداوند از سیئات انسان مى باشد. واژه «اُولئک» این ارتباط تنگاتنگ را برقرار کرده است.
۸- انسان هاى خردمند و روى آورده به خدا، با روحیه شکر و توبه و تسلیم، داراى ارج و منزلت (و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنى أن أشکر ... إنّى تبت إلیک و إنّى من المسلمین . أُولئک) «بلغ أربعین» اشاره به رسیدن به سن خردمندى است و «اُولئک» بیانگر نوعى تعظیم و ارجمندى است که با تعابیر «نتقبّل» و «نتجاوز» و «فى أصحاب الجنّة» تأکید شده است.
۹- عفو الهى نسبت به لغزش هاى انسان ها، منوط به برخوردارى وى از اعمالى نیک و مورد قبول خداوند (أُولئک الذین نتقبّل عنهم ... و نتجاوز عن سیّئاتهم) موضوع قبول اعمال نیک، قبل از «نتجاوز عن سیّئاتهم» مطرح شده است. از این نکته استفاده مى شود که اعمال نیک و مورد قبول خداوند، زمینه عفو لغزش ها را فراهم آورده است.
۱۰- راه یابى انسان به بهشت، تنها پس از آمرزش گناهان وى از سوى خداوند است. (و نتجاوز عن سیّئاتهم فى أصحب الجنّة) از تعبیر«نتجاوز...»، استفاده مى شود که تا عفو و گذشت الهى شامل بنده گنه کار نشود، او قادر به ورود به بهشت و قرار گرفتن در زمره بهشتیان نیست.
۱۱- قبولى اعمال نیک و ورود در زمره بهشتیان، وعده همیشگى و تخلف ناپذیر الهى به اهل تسلیم، صلاح و شکر (وعد الصدق الذى کانوا یوعدون)
۱۲- ترغیب و تشویق هماره بندگان از سوى خداوند، براى گرایش به ارزش ها (وعد الصدق الذى کانوا یوعدون) عبارت «کانوا یوعدون»، استمرار وعده هاى الهى را مى رساند. که این وعده ها در نهایت براى انگیزش و ترغیب بندگان، به کسب ارزش ها است.
موضوعات مرتبط
- آمرزش: آثار آمرزش ۱۰
- ارزشها: تشویق به ارزشها ۱۲
- ارزیابى: ملاک ارزیابى ۲
- بهشت: موجبات بهشت ۱۰; وعده بهشت ۱۱
- بهشتیان :۶
- تائبان: اجابت دعاى تائبان ۴; تائبان در بهشت ۶; عفو تائبان ۵; فضایل تائبان ۸
- تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱، ۶; اهل تسلیم در بهشت ۶; عفو اهل تسلیم ۵; وعده به اهل تسلیم ۱۱
- توبه: آثار توبه ۱، ۶
- حق: اجابت دعاى حق پذیران ۴; عفو حق پذیران ۵; فضایل حق پذیران ۸
- خدا: آمرزشهاى خدا ۱۰; تشویقهاى خدا ۱۲; زمینه عفو خدا ۷; عفو خدا ۵; ملاک پاداشهاى خدا ۲; وعده هاى خدا ۱۱
- شاکران: اجابت دعاى شاکران ۴; عفو شاکران ۵; فضایل شاکران ۸; وعده به شاکران ۱۱
- شکر: آثار شکر ۱، ۶، ۷
- صالحان: وعده به صالحان ۱۱
- عاقلان: عاقلان در بهشت ۶; فضایل عاقلان ۸
- عفو: شرایط عفو ۹
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۹; شرایط قبول عمل صالح ۱; نقش بهترین عمل صالح ۲; وعده قبول عمل صالح ۱۱
- گرایشها: آثار گرایش به صلاح ۱، ۷; گرایش به ارزشها ۱۲
- مؤمنان: احسان مؤمنان ۳; بهترین عمل مؤمنان ۳; تزکیه مؤمنان ۳; تسلیم مؤمنان ۳; توبه مؤمنان ۳; شکرگزارى مؤمنان ۳; عمل صالح مؤمنان ۲
- والدین: آثار احسان به والدین ۱، ۷