تَدُور: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
گردش. در اقرب الموارد مى‏گويد: دور به معنى حركت و برگشتن شى‏ء به جاى اوّلى است [احزاب:19 ]يعنى سوى تو مى‏نگرند ديدگانشان همى گردد مانند كسيكه از مرگ بيهوش شده است [بقره:282] دادو ستد حاضرى كه ميان خود مى‏گردانيد. دار: به معنى خانه است راغب در وجه آن گويد: خانه را بدان اعتبار دار گفته‏اند كه ديوار آن گرديده تا به اوّل آن رسيده است [قصص:81] يعنى او و خانه‏اش را به زمين فرو برديم. دار گاهى به معنى شهر آمده است و شايد آيه [هود:65] به معنى شهر باشد يعنى در شهر خويش سه روز متمتّع شويد. جمع دار در قرآن مجيد ديار آمده است [احزاب:27] از بهشت به دارُ السَّلامُ و دارُ الْمُتَّقين و از جهنم به دارُ الْبَوارْ و از آخرت به نام دارُ الآخِرَةْ و دارُ الخَلَدْ و دارُ الْقَرار. تعبير شده است. ولى دارُ الدُّنْيا در قرآن مجيد به كار نرفته. ديّار: به معنى ساكن دار است راغب گويد: مبالغه نيست و گرنه گفته مى‏شد دوّار [نوح:26] طبرسى گويد: ديّار بر وزن فيعال از دوران و اصل آن ديوار است و او بياء قلب شده و ادغام گرديده است و آنگاه ديّار را به معنى نازل دار گفته است يعنى: خداى من در روى اين زمين احدى را كه ساكن خانه باشد زنده مگذار. دائره به معنى گردنده است و مراد از آن اغلب حادثه و بلائى است كه در دنيا مى‏گردد و به انسان مى‏رسد جمع آن در قرآن دوائر است [توبه:98] حوادث ناگوار را به شما انتظار مى‏كشد بر آنهاست حادثه بد. [مائده:52]. طبرسى فرموده از دائره در آيه دولت و اقتدار و حكومت است كه در دنيا مى‏گردد و از قومى به قومى منتقل مى‏شود يعنى مريض القلب‏ها در دوستى دشمنان اسلام شتاب مى‏كنند و مى‏گويند از بيم داريم كه به ما دائره‏اى برسد و و حكومت بدست دشمنان اسلام بيافتد كه محتاج به كمك آنها شويم. و يا بر ما بلائى روى آورد كه در رفع آن به كفّار نيازمند گرديم.
گردش. در اقرب الموارد مى‏گويد: دور به معنى حركت و برگشتن شى‏ء به جاى اوّلى است [احزاب:19 ]يعنى سوى تو مى‏نگرند ديدگانشان همى گردد مانند كسيكه از مرگ بيهوش شده است [بقره:282] دادو ستد حاضرى كه ميان خود مى‏گردانيد. دار: به معنى خانه است راغب در وجه آن گويد: خانه را بدان اعتبار دار گفته‏اند كه ديوار آن گرديده تا به اوّل آن رسيده است [قصص:81] يعنى او و خانه‏اش را به زمين فرو برديم. دار گاهى به معنى شهر آمده است و شايد آيه [هود:65] به معنى شهر باشد يعنى در شهر خويش سه روز متمتّع شويد. جمع دار در قرآن مجيد ديار آمده است [احزاب:27] از بهشت به دارُ السَّلامُ و دارُ الْمُتَّقين و از جهنم به دارُ الْبَوارْ و از آخرت به نام دارُ الآخِرَةْ و دارُ الخَلَدْ و دارُ الْقَرار. تعبير شده است. ولى دارُ الدُّنْيا در قرآن مجيد به كار نرفته. ديّار: به معنى ساكن دار است راغب گويد: مبالغه نيست و گرنه گفته مى‏شد دوّار [نوح:26] طبرسى گويد: ديّار بر وزن فيعال از دوران و اصل آن ديوار است و او بياء قلب شده و ادغام گرديده است و آنگاه ديّار را به معنى نازل دار گفته است يعنى: خداى من در روى اين زمين احدى را كه ساكن خانه باشد زنده مگذار. دائره به معنى گردنده است و مراد از آن اغلب حادثه و بلائى است كه در دنيا مى‏گردد و به انسان مى‏رسد جمع آن در قرآن دوائر است [توبه:98] حوادث ناگوار را به شما انتظار مى‏كشد بر آنهاست حادثه بد. [مائده:52]. طبرسى فرموده از دائره در آيه دولت و اقتدار و حكومت است كه در دنيا مى‏گردد و از قومى به قومى منتقل مى‏شود يعنى مريض القلب‏ها در دوستى دشمنان اسلام شتاب مى‏كنند و مى‏گويند از بيم داريم كه به ما دائره‏اى برسد و و حكومت بدست دشمنان اسلام بيافتد كه محتاج به كمك آنها شويم. و يا بر ما بلائى روى آورد كه در رفع آن به كفّار نيازمند گرديم.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تَدُور]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۴

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

گردش. در اقرب الموارد مى‏گويد: دور به معنى حركت و برگشتن شى‏ء به جاى اوّلى است [احزاب:19 ]يعنى سوى تو مى‏نگرند ديدگانشان همى گردد مانند كسيكه از مرگ بيهوش شده است [بقره:282] دادو ستد حاضرى كه ميان خود مى‏گردانيد. دار: به معنى خانه است راغب در وجه آن گويد: خانه را بدان اعتبار دار گفته‏اند كه ديوار آن گرديده تا به اوّل آن رسيده است [قصص:81] يعنى او و خانه‏اش را به زمين فرو برديم. دار گاهى به معنى شهر آمده است و شايد آيه [هود:65] به معنى شهر باشد يعنى در شهر خويش سه روز متمتّع شويد. جمع دار در قرآن مجيد ديار آمده است [احزاب:27] از بهشت به دارُ السَّلامُ و دارُ الْمُتَّقين و از جهنم به دارُ الْبَوارْ و از آخرت به نام دارُ الآخِرَةْ و دارُ الخَلَدْ و دارُ الْقَرار. تعبير شده است. ولى دارُ الدُّنْيا در قرآن مجيد به كار نرفته. ديّار: به معنى ساكن دار است راغب گويد: مبالغه نيست و گرنه گفته مى‏شد دوّار [نوح:26] طبرسى گويد: ديّار بر وزن فيعال از دوران و اصل آن ديوار است و او بياء قلب شده و ادغام گرديده است و آنگاه ديّار را به معنى نازل دار گفته است يعنى: خداى من در روى اين زمين احدى را كه ساكن خانه باشد زنده مگذار. دائره به معنى گردنده است و مراد از آن اغلب حادثه و بلائى است كه در دنيا مى‏گردد و به انسان مى‏رسد جمع آن در قرآن دوائر است [توبه:98] حوادث ناگوار را به شما انتظار مى‏كشد بر آنهاست حادثه بد. [مائده:52]. طبرسى فرموده از دائره در آيه دولت و اقتدار و حكومت است كه در دنيا مى‏گردد و از قومى به قومى منتقل مى‏شود يعنى مريض القلب‏ها در دوستى دشمنان اسلام شتاب مى‏كنند و مى‏گويند از بيم داريم كه به ما دائره‏اى برسد و و حكومت بدست دشمنان اسلام بيافتد كه محتاج به كمك آنها شويم. و يا بر ما بلائى روى آورد كه در رفع آن به كفّار نيازمند گرديم.


در حال بارگیری...