تُکِن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
كَنَّ (به فتح اول) و كنون به معنى پوشاند و محفوظ داشتن است «كَنَّ الشَّىْءَ كَنّاً وَ كُنُوناً: سَتَرَهُ فى كِنِّه وَ غَطَّاهُ وَ اَخْفاهُ» كِنّ (به كسر كاف)آن است كه چيزى در آن محفوظ گردد، جمع آن اَكِنَّة و اَكْنان» است. [قصص:69]. خدايت مىداند آنچه را كه سينه هاشان مخفى مىدارد و آنچه را كه آشكار مىكنند. راغب مىگويد «كَنَنْتُ» مخصوص است به آنچه با لباس يا با خانه و غير آن مستور گردد و «اَكنَنْتُ» به آنچه در نفس مستور مىگردد [بقره:235]. هر دو آيه درباره مستور در نفس است. * [نحل:81]. اكنان غارها و گودالهائى است كه انسان با پناه بردن به آنها از باد و باران و حيوانات محفوظ مانده و بهرههاى ديگر از آنها مىبرد. * [انعام:25]. اَكَنَّه جمع كِنّ است به معنى ظرف و غلاف و آنچه چيزى در آن مستور مىشود يعنى بر قلوب آنها پرده و سرپوشها قرار داديم از اينكه قرآن را بفهمند. * [صافات:49-48]. مَكْنُون به قول طبرسى به معنى محفوظ از هر شىء است: در نزد اهل بهشت زنانى است سيمين تن درشت چشم گوئى تخم نهفته و محفوظند تخم تا در زير مرغ است سفيد براق و با صفا است در وصف غلمان و خدمتكاران بهشتى آمده: [طور:24]. گوئى مرواريد مستور و نهفتهاند [واقعة:23-22]. * [واقعة:78-77]. ظاهراً مراد از كتاب مكنون ام الكتاب است كه قرآن از آن نازل گرديده [زخرف:4]. | كَنَّ (به فتح اول) و كنون به معنى پوشاند و محفوظ داشتن است «كَنَّ الشَّىْءَ كَنّاً وَ كُنُوناً: سَتَرَهُ فى كِنِّه وَ غَطَّاهُ وَ اَخْفاهُ» كِنّ (به كسر كاف)آن است كه چيزى در آن محفوظ گردد، جمع آن اَكِنَّة و اَكْنان» است. [قصص:69]. خدايت مىداند آنچه را كه سينه هاشان مخفى مىدارد و آنچه را كه آشكار مىكنند. راغب مىگويد «كَنَنْتُ» مخصوص است به آنچه با لباس يا با خانه و غير آن مستور گردد و «اَكنَنْتُ» به آنچه در نفس مستور مىگردد [بقره:235]. هر دو آيه درباره مستور در نفس است. * [نحل:81]. اكنان غارها و گودالهائى است كه انسان با پناه بردن به آنها از باد و باران و حيوانات محفوظ مانده و بهرههاى ديگر از آنها مىبرد. * [انعام:25]. اَكَنَّه جمع كِنّ است به معنى ظرف و غلاف و آنچه چيزى در آن مستور مىشود يعنى بر قلوب آنها پرده و سرپوشها قرار داديم از اينكه قرآن را بفهمند. * [صافات:49-48]. مَكْنُون به قول طبرسى به معنى محفوظ از هر شىء است: در نزد اهل بهشت زنانى است سيمين تن درشت چشم گوئى تخم نهفته و محفوظند تخم تا در زير مرغ است سفيد براق و با صفا است در وصف غلمان و خدمتكاران بهشتى آمده: [طور:24]. گوئى مرواريد مستور و نهفتهاند [واقعة:23-22]. * [واقعة:78-77]. ظاهراً مراد از كتاب مكنون ام الكتاب است كه قرآن از آن نازل گرديده [زخرف:4]. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تُکِن]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱
ریشه کلمه
- کنن (۱۲ بار)
قاموس قرآن
كَنَّ (به فتح اول) و كنون به معنى پوشاند و محفوظ داشتن است «كَنَّ الشَّىْءَ كَنّاً وَ كُنُوناً: سَتَرَهُ فى كِنِّه وَ غَطَّاهُ وَ اَخْفاهُ» كِنّ (به كسر كاف)آن است كه چيزى در آن محفوظ گردد، جمع آن اَكِنَّة و اَكْنان» است. [قصص:69]. خدايت مىداند آنچه را كه سينه هاشان مخفى مىدارد و آنچه را كه آشكار مىكنند. راغب مىگويد «كَنَنْتُ» مخصوص است به آنچه با لباس يا با خانه و غير آن مستور گردد و «اَكنَنْتُ» به آنچه در نفس مستور مىگردد [بقره:235]. هر دو آيه درباره مستور در نفس است. * [نحل:81]. اكنان غارها و گودالهائى است كه انسان با پناه بردن به آنها از باد و باران و حيوانات محفوظ مانده و بهرههاى ديگر از آنها مىبرد. * [انعام:25]. اَكَنَّه جمع كِنّ است به معنى ظرف و غلاف و آنچه چيزى در آن مستور مىشود يعنى بر قلوب آنها پرده و سرپوشها قرار داديم از اينكه قرآن را بفهمند. * [صافات:49-48]. مَكْنُون به قول طبرسى به معنى محفوظ از هر شىء است: در نزد اهل بهشت زنانى است سيمين تن درشت چشم گوئى تخم نهفته و محفوظند تخم تا در زير مرغ است سفيد براق و با صفا است در وصف غلمان و خدمتكاران بهشتى آمده: [طور:24]. گوئى مرواريد مستور و نهفتهاند [واقعة:23-22]. * [واقعة:78-77]. ظاهراً مراد از كتاب مكنون ام الكتاب است كه قرآن از آن نازل گرديده [زخرف:4].