مَنْطِق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
نطق ومنطق به معنى سخن گفتن است در قاموس گويد:« نَطَقَ يَنْطِقُ نُطْقاً وَ مَنْطِقاً وَ نُطُوقاً» يعنى تكلّم كرد با صوت و حروفيكه معانى با آنها فهميده مىشود. در مجمع ذيل [نمل:16]. ازاهل عربيت نقل كرده كه نطق در غيربنى آدم بكار نرود و در غيرانسان صوت گويند. راغب نيز آن را مسلم دانسته و گويد: درغير انسان بالتبع گفته شود. ولى مجمع از مبرد نقل مىكند: هركه از خود چيزى را بيان كند ناطق و متكلم خوانده مىشود رؤبه چنين گويد: لَوْأَنَّبى أُعْطيتُ عِلْمَ الْحُكْل عِلْمَ سُلَيْمانَ كَلامَ النَّمْلِ حكل آن است كه صدايش شنيده نشود يعنى ايكاش علم حكل به من داده مىشد مانند علم سليمان به كلام نمل. ناگفته نماند قرآن كريم آن را در انسان، پرندگان، كتاب و هر شىء بكار برده است [نجم:3-2]. رفيق شما گمراه و منحرف نشدهو از روى هواى نفس سخن نمىگويد. ابراهيم «عليهالسلام» خطاب به بتها فرمود: [صافات:92]. چه شده سخن نمىگوييد؟ معلوم نيست آنهمه به صورت انسان بوده باشند. مناسب است ذيلا چند آيه را بررسى كنيم: 1- [نمل:16]. سليمان از داود ارث برد و گفت: اى مردم تكلم پرندگان به ما تعليم شده و هر آنچه (لازم بود) به ماداده شده است آيه صريح است در اينكه پرندگان سخن مىگويند و مافى الضمير خويش را با صداهاييكه در مىآورند بيان مىدارند، امروز اين مطلب برهمه روشن شده آواز مرغان صداى حيوانات همه سخن گفتن و تكلم آنهاست ولى ما از آنها سر در نمىآوريم. مرغ با جوجهاش و حيوانات با بچه هاشان و غير بچه هاشان سخن مىگويند. قرآن مبين طرح مسئله كرده تا مردم بدان پى ببرند، دانشمندان در اين باره كتابها نوشته و زحمتها كشيدهاند حتى در سخن گفتن مورچگان بوسيله شاخكها و زنبور عسل با رقص و غيرآنها. 2- [جاثية:29]. [مؤمنون:62]. آيات راجع به كتاب اعمال است كه با انسان سخن خواهند گفت: نطق واستنتاخ مىرساند كه ضبط اعمال انسان بصورت ضبط صوت و فيلم سينماو بالاتر از آن است. تكامل عجيب 3- [فصّلت:22-21]. در اين دو آيه تصريح شده كه گوشها و چشمها و پوستها روز قيامت بر اعمال آدمى گواهى دهند، ممكن است بگوييم مراد از شهادت، شهادت طبعى است مثل ضخيم شدن پوست دست كارگر ولى آيه بعدى مىگويد: به پوستهاى خود (پرخاش كرده) گويند: چرا بر عليه ما گواهى داديد؟! معلوم مىشود كه پوست با شعور بوده و سخن انسان را خواهد شنيد، آنوقت جواب پوستها عجيب است كه خواهند گفت: «أَنْطَقَتنَااللهُ الَّذى أَنْطَقَ كُلَّ شَىْءٍ» خداييكه هر چيز را به سخن در آورده ما را به سخن و تكلم درآورد. از اين روشن مىشود كه در قيامت تكامل بحدى خواهد رسيد كه همه چيز زنده و همه چيز ناطق و همه چيز با شعور خواهدبود و انسان با دست و پاى خود سخن گفته و جواب خواهد شنيد. در لفظ «جهنم» راجع به اين مطلب توضيحى داده شده است نظير اين آيه است آيه [يس:65]. مشروح تكامل عجيب در كلمه «قيامت» ديده شود. به جان خودم قسم: اگر يك متفكر بى غرض در اينگونه آيات فكركند و بداندكه اين كلمات در موقعى طلوع كرده كه در محيط تاريك عربستان جهل ونادانى برهمه چيز حكومت مىكرد، شك نخواهد داشت در اينكه اين سخنان از مبدء لايزال سرچشمه گرفته نه از بشر. | نطق ومنطق به معنى سخن گفتن است در قاموس گويد:« نَطَقَ يَنْطِقُ نُطْقاً وَ مَنْطِقاً وَ نُطُوقاً» يعنى تكلّم كرد با صوت و حروفيكه معانى با آنها فهميده مىشود. در مجمع ذيل [نمل:16]. ازاهل عربيت نقل كرده كه نطق در غيربنى آدم بكار نرود و در غيرانسان صوت گويند. راغب نيز آن را مسلم دانسته و گويد: درغير انسان بالتبع گفته شود. ولى مجمع از مبرد نقل مىكند: هركه از خود چيزى را بيان كند ناطق و متكلم خوانده مىشود رؤبه چنين گويد: لَوْأَنَّبى أُعْطيتُ عِلْمَ الْحُكْل عِلْمَ سُلَيْمانَ كَلامَ النَّمْلِ حكل آن است كه صدايش شنيده نشود يعنى ايكاش علم حكل به من داده مىشد مانند علم سليمان به كلام نمل. ناگفته نماند قرآن كريم آن را در انسان، پرندگان، كتاب و هر شىء بكار برده است [نجم:3-2]. رفيق شما گمراه و منحرف نشدهو از روى هواى نفس سخن نمىگويد. ابراهيم «عليهالسلام» خطاب به بتها فرمود: [صافات:92]. چه شده سخن نمىگوييد؟ معلوم نيست آنهمه به صورت انسان بوده باشند. مناسب است ذيلا چند آيه را بررسى كنيم: 1- [نمل:16]. سليمان از داود ارث برد و گفت: اى مردم تكلم پرندگان به ما تعليم شده و هر آنچه (لازم بود) به ماداده شده است آيه صريح است در اينكه پرندگان سخن مىگويند و مافى الضمير خويش را با صداهاييكه در مىآورند بيان مىدارند، امروز اين مطلب برهمه روشن شده آواز مرغان صداى حيوانات همه سخن گفتن و تكلم آنهاست ولى ما از آنها سر در نمىآوريم. مرغ با جوجهاش و حيوانات با بچه هاشان و غير بچه هاشان سخن مىگويند. قرآن مبين طرح مسئله كرده تا مردم بدان پى ببرند، دانشمندان در اين باره كتابها نوشته و زحمتها كشيدهاند حتى در سخن گفتن مورچگان بوسيله شاخكها و زنبور عسل با رقص و غيرآنها. 2- [جاثية:29]. [مؤمنون:62]. آيات راجع به كتاب اعمال است كه با انسان سخن خواهند گفت: نطق واستنتاخ مىرساند كه ضبط اعمال انسان بصورت ضبط صوت و فيلم سينماو بالاتر از آن است. تكامل عجيب 3- [فصّلت:22-21]. در اين دو آيه تصريح شده كه گوشها و چشمها و پوستها روز قيامت بر اعمال آدمى گواهى دهند، ممكن است بگوييم مراد از شهادت، شهادت طبعى است مثل ضخيم شدن پوست دست كارگر ولى آيه بعدى مىگويد: به پوستهاى خود (پرخاش كرده) گويند: چرا بر عليه ما گواهى داديد؟! معلوم مىشود كه پوست با شعور بوده و سخن انسان را خواهد شنيد، آنوقت جواب پوستها عجيب است كه خواهند گفت: «أَنْطَقَتنَااللهُ الَّذى أَنْطَقَ كُلَّ شَىْءٍ» خداييكه هر چيز را به سخن در آورده ما را به سخن و تكلم درآورد. از اين روشن مىشود كه در قيامت تكامل بحدى خواهد رسيد كه همه چيز زنده و همه چيز ناطق و همه چيز با شعور خواهدبود و انسان با دست و پاى خود سخن گفته و جواب خواهد شنيد. در لفظ «جهنم» راجع به اين مطلب توضيحى داده شده است نظير اين آيه است آيه [يس:65]. مشروح تكامل عجيب در كلمه «قيامت» ديده شود. به جان خودم قسم: اگر يك متفكر بى غرض در اينگونه آيات فكركند و بداندكه اين كلمات در موقعى طلوع كرده كه در محيط تاريك عربستان جهل ونادانى برهمه چيز حكومت مىكرد، شك نخواهد داشت در اينكه اين سخنان از مبدء لايزال سرچشمه گرفته نه از بشر. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مَنْطِق]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۰
ریشه کلمه
- نطق (۱۲ بار)
قاموس قرآن
نطق ومنطق به معنى سخن گفتن است در قاموس گويد:« نَطَقَ يَنْطِقُ نُطْقاً وَ مَنْطِقاً وَ نُطُوقاً» يعنى تكلّم كرد با صوت و حروفيكه معانى با آنها فهميده مىشود. در مجمع ذيل [نمل:16]. ازاهل عربيت نقل كرده كه نطق در غيربنى آدم بكار نرود و در غيرانسان صوت گويند. راغب نيز آن را مسلم دانسته و گويد: درغير انسان بالتبع گفته شود. ولى مجمع از مبرد نقل مىكند: هركه از خود چيزى را بيان كند ناطق و متكلم خوانده مىشود رؤبه چنين گويد: لَوْأَنَّبى أُعْطيتُ عِلْمَ الْحُكْل عِلْمَ سُلَيْمانَ كَلامَ النَّمْلِ حكل آن است كه صدايش شنيده نشود يعنى ايكاش علم حكل به من داده مىشد مانند علم سليمان به كلام نمل. ناگفته نماند قرآن كريم آن را در انسان، پرندگان، كتاب و هر شىء بكار برده است [نجم:3-2]. رفيق شما گمراه و منحرف نشدهو از روى هواى نفس سخن نمىگويد. ابراهيم «عليهالسلام» خطاب به بتها فرمود: [صافات:92]. چه شده سخن نمىگوييد؟ معلوم نيست آنهمه به صورت انسان بوده باشند. مناسب است ذيلا چند آيه را بررسى كنيم: 1- [نمل:16]. سليمان از داود ارث برد و گفت: اى مردم تكلم پرندگان به ما تعليم شده و هر آنچه (لازم بود) به ماداده شده است آيه صريح است در اينكه پرندگان سخن مىگويند و مافى الضمير خويش را با صداهاييكه در مىآورند بيان مىدارند، امروز اين مطلب برهمه روشن شده آواز مرغان صداى حيوانات همه سخن گفتن و تكلم آنهاست ولى ما از آنها سر در نمىآوريم. مرغ با جوجهاش و حيوانات با بچه هاشان و غير بچه هاشان سخن مىگويند. قرآن مبين طرح مسئله كرده تا مردم بدان پى ببرند، دانشمندان در اين باره كتابها نوشته و زحمتها كشيدهاند حتى در سخن گفتن مورچگان بوسيله شاخكها و زنبور عسل با رقص و غيرآنها. 2- [جاثية:29]. [مؤمنون:62]. آيات راجع به كتاب اعمال است كه با انسان سخن خواهند گفت: نطق واستنتاخ مىرساند كه ضبط اعمال انسان بصورت ضبط صوت و فيلم سينماو بالاتر از آن است. تكامل عجيب 3- [فصّلت:22-21]. در اين دو آيه تصريح شده كه گوشها و چشمها و پوستها روز قيامت بر اعمال آدمى گواهى دهند، ممكن است بگوييم مراد از شهادت، شهادت طبعى است مثل ضخيم شدن پوست دست كارگر ولى آيه بعدى مىگويد: به پوستهاى خود (پرخاش كرده) گويند: چرا بر عليه ما گواهى داديد؟! معلوم مىشود كه پوست با شعور بوده و سخن انسان را خواهد شنيد، آنوقت جواب پوستها عجيب است كه خواهند گفت: «أَنْطَقَتنَااللهُ الَّذى أَنْطَقَ كُلَّ شَىْءٍ» خداييكه هر چيز را به سخن در آورده ما را به سخن و تكلم درآورد. از اين روشن مىشود كه در قيامت تكامل بحدى خواهد رسيد كه همه چيز زنده و همه چيز ناطق و همه چيز با شعور خواهدبود و انسان با دست و پاى خود سخن گفته و جواب خواهد شنيد. در لفظ «جهنم» راجع به اين مطلب توضيحى داده شده است نظير اين آيه است آيه [يس:65]. مشروح تكامل عجيب در كلمه «قيامت» ديده شود. به جان خودم قسم: اگر يك متفكر بى غرض در اينگونه آيات فكركند و بداندكه اين كلمات در موقعى طلوع كرده كه در محيط تاريك عربستان جهل ونادانى برهمه چيز حكومت مىكرد، شك نخواهد داشت در اينكه اين سخنان از مبدء لايزال سرچشمه گرفته نه از بشر.