تَقَع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
وقوع به معنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود(مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آن را وجوب نيز معنى كردهاند و هر سه مورد تصديق قرآن مجيد است. [نساء:100]. هر كه از خانه خود در حال هجرت به سوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا حتمى و ثابت است . در مجمع نقل شده: چون آيات هجرت نازل شد مردى از مسلمانان بنام جندب بن ضمره كه در مكه بود آيات را شنيده، گفت: بخدا من از آنان نيستم كه قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نيرو دارم، با آنكه به شدت مريض بود به فرزندانش گفت:بخدا يكشب هم در مكه نخواهم ماند مىترسم در آن بميرم پسرانش او را بسريرى گذاشته و به دوش كشيدند، چون به «تنعيم» رسيد وفات كرد آيه، فوق در ماجراى او نازل گرديد. * [نمل:85]. وعده عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمى گرديد. * [حج:65]. آسمان را باز مىدارد از اينكه به زمين بيفتد. * [حجر:29]. «قَعُوا» فعل امر جمع است يعنى: چون او را پرداختم واز روحم در آن دميدم سجده كنان براى او بيفتيد. * [واقعة:1-2]. واقعه چنانكه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنى حادثه شديد است. شايد اطلاق اين لفظ به علت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد. وقعة به معنى وقوع و ظهور و آمدن است. يعنى: آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست. * [واقعة:75-76]. مواقع به معنى مواضع است كه محل ايستادن نجوم باشد. قسم به مواضع ستارگان و اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. * [كهف:53]. مراد از «مُواقِعُونَ» ساقط شوندگانند يعنى گناه كاران آتش را مىبينند و يقين مىكنند كه در آن خواهند افتاد. | وقوع به معنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود(مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آن را وجوب نيز معنى كردهاند و هر سه مورد تصديق قرآن مجيد است. [نساء:100]. هر كه از خانه خود در حال هجرت به سوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا حتمى و ثابت است . در مجمع نقل شده: چون آيات هجرت نازل شد مردى از مسلمانان بنام جندب بن ضمره كه در مكه بود آيات را شنيده، گفت: بخدا من از آنان نيستم كه قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نيرو دارم، با آنكه به شدت مريض بود به فرزندانش گفت:بخدا يكشب هم در مكه نخواهم ماند مىترسم در آن بميرم پسرانش او را بسريرى گذاشته و به دوش كشيدند، چون به «تنعيم» رسيد وفات كرد آيه، فوق در ماجراى او نازل گرديد. * [نمل:85]. وعده عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمى گرديد. * [حج:65]. آسمان را باز مىدارد از اينكه به زمين بيفتد. * [حجر:29]. «قَعُوا» فعل امر جمع است يعنى: چون او را پرداختم واز روحم در آن دميدم سجده كنان براى او بيفتيد. * [واقعة:1-2]. واقعه چنانكه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنى حادثه شديد است. شايد اطلاق اين لفظ به علت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد. وقعة به معنى وقوع و ظهور و آمدن است. يعنى: آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست. * [واقعة:75-76]. مواقع به معنى مواضع است كه محل ايستادن نجوم باشد. قسم به مواضع ستارگان و اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. * [كهف:53]. مراد از «مُواقِعُونَ» ساقط شوندگانند يعنى گناه كاران آتش را مىبينند و يقين مىكنند كه در آن خواهند افتاد. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تَقَع]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۶
ریشه کلمه
- وقع (۲۴ بار)
قاموس قرآن
وقوع به معنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود(مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آن را وجوب نيز معنى كردهاند و هر سه مورد تصديق قرآن مجيد است. [نساء:100]. هر كه از خانه خود در حال هجرت به سوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا حتمى و ثابت است . در مجمع نقل شده: چون آيات هجرت نازل شد مردى از مسلمانان بنام جندب بن ضمره كه در مكه بود آيات را شنيده، گفت: بخدا من از آنان نيستم كه قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نيرو دارم، با آنكه به شدت مريض بود به فرزندانش گفت:بخدا يكشب هم در مكه نخواهم ماند مىترسم در آن بميرم پسرانش او را بسريرى گذاشته و به دوش كشيدند، چون به «تنعيم» رسيد وفات كرد آيه، فوق در ماجراى او نازل گرديد. * [نمل:85]. وعده عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمى گرديد. * [حج:65]. آسمان را باز مىدارد از اينكه به زمين بيفتد. * [حجر:29]. «قَعُوا» فعل امر جمع است يعنى: چون او را پرداختم واز روحم در آن دميدم سجده كنان براى او بيفتيد. * [واقعة:1-2]. واقعه چنانكه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنى حادثه شديد است. شايد اطلاق اين لفظ به علت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد. وقعة به معنى وقوع و ظهور و آمدن است. يعنى: آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست. * [واقعة:75-76]. مواقع به معنى مواضع است كه محل ايستادن نجوم باشد. قسم به مواضع ستارگان و اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. * [كهف:53]. مراد از «مُواقِعُونَ» ساقط شوندگانند يعنى گناه كاران آتش را مىبينند و يقين مىكنند كه در آن خواهند افتاد.