أَحَاط: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
فراگرفتن. در قاموس گويد: حوط، حيطه، و حياطة به معنى حفظ، صيانت و مراقبت است. راغب گويد: حائط ديوارى است كه مكان مخصوصى را فرا گيرد، احاطه در اجسام به كار مىرود مثل فلان چيز را احاطه كردم و نيز در حفظ استعمال مىشود مثل «اِنَّهُ بِكُلِّ شَىءِ مُحيطٌ»: خداحافظ و نگهدارنده هر چيز است و نيز به معنى علم مىآيد نحو «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيط»، «وَ اِنّز اللّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىءٍ عِلماً» (به اختصار). ناگفنه نماند معنى اصلى همان فرا گرفتن و احاطه است و آن با علم و نگهدارى و مراقبت و بلائى كه شخص را فرا مىگيرد سازگار است . * [طلاق:12] حقّا كه خدا در دانائى هر چيز را فرا گرفته است . نظير [جنّ:28]، [كهف:91]. * [بقره:81] بلى هر كه بدى را كسب كند و گناهش او را فرا گيرد آنها ياران آتش اند. ظاهر آيه آن است كه عمل مثل هاله اطراف انسان را فرا مىگيرد و راهى براى ورود رحمت و هدايت به قلبش باقى نمىگذارد، اعمال كه به صورت نيرو از عامل خارج مىشوند از او جدا نمىگردند بلكه حتى بر روى قلب زنگار مىشود چنانكه فرموده [مطفّفين:14]. در سوره يس، احاطه اعمال به صورت زنجيرها و سدّها ذكر شده است [يس:8-9] زنجيرهائيكه در گردن تا چانه رسيدهاند و سدّ بخصوصى كه از جلو و پشت سر، آنها را پوشيده است جز واقعيّت اعمال بد نيستند. * [كهف:42]، [يوسف:66] مراد از «احيط» و «يحاط» احاطه و فراگرفتن بلا است و تقدير چنين است: «اُحيطَ الْبَلاءُ بِثَمِرِهِ اَنْيُحاطَ الْبَلاءُ بِكُمْ» معنى دو آيه چنين مىشود: ميوهاش با بلا احاطه شد پس دو دست خويش را به حسرت براى مالى كه خرج كرده بود به هم مىماليد. حتماً بايد او را بياوريد مگر آنكه با پيش آمدى احاطه شويد . * [عنكبوت:54] عذاب را به عجله از تو مىخواهند حال آنكه جهنّم كافران را فرا گرفته است . آيه شريفه مبيّن آن است كه جهنّم در حال حاضر كفّار را فرا گرفته است ولى متوجّه آن نيستند همانطور كه برق در ابر و آتش در سنگ پنهان است و ما متوجّه نيستيم هكذا جهنّم در اين زندگى مخفى است و اهل كفر را فرا گرفته ولى متوجّه آن نيستند. نظير اين، آيات [انفطار:13-16] است بنابر آنكه جملههاى اسميّه دلالت بر حال و استمرار دارند. * [بقره:19]، [فصّلت:54]، [هود:92]، [نساء:126]. محيط: از اسماء اللّه الحسنى است يعنى احاطه كننده. فرا گيرنده. كه با علم و حفظ قابل جمع است و مىشود آن را فرا گيرنده، عالم، و حافظ معنى كرد «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيطٌ» خدا آنچه را كه مىكنند فرا گرفته و عالم و نگدارنده است و چون محيط در جاى حافط به كار رود قهراً شدت حفظ و تمام علم را مىفهماند زيرا معنى اصلى كلمه فرا گيرنده است در مجمع ذيل آيه 126 نساء گفته: معنى محيط بالشىء آن است كه من جميع الجهات به آن داناست. در خاتمه بايد دانست كه افعال و مشتقات اين مادّه در قرآن كريم همه از باب افعال به كار رفته است. كلمه محيط مجموعاً يازده بار امده است هشت بار درباره خدا، دو بار در خصوص جهنّم، و يك دفعه در مورد عذاب . | فراگرفتن. در قاموس گويد: حوط، حيطه، و حياطة به معنى حفظ، صيانت و مراقبت است. راغب گويد: حائط ديوارى است كه مكان مخصوصى را فرا گيرد، احاطه در اجسام به كار مىرود مثل فلان چيز را احاطه كردم و نيز در حفظ استعمال مىشود مثل «اِنَّهُ بِكُلِّ شَىءِ مُحيطٌ»: خداحافظ و نگهدارنده هر چيز است و نيز به معنى علم مىآيد نحو «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيط»، «وَ اِنّز اللّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىءٍ عِلماً» (به اختصار). ناگفنه نماند معنى اصلى همان فرا گرفتن و احاطه است و آن با علم و نگهدارى و مراقبت و بلائى كه شخص را فرا مىگيرد سازگار است . * [طلاق:12] حقّا كه خدا در دانائى هر چيز را فرا گرفته است . نظير [جنّ:28]، [كهف:91]. * [بقره:81] بلى هر كه بدى را كسب كند و گناهش او را فرا گيرد آنها ياران آتش اند. ظاهر آيه آن است كه عمل مثل هاله اطراف انسان را فرا مىگيرد و راهى براى ورود رحمت و هدايت به قلبش باقى نمىگذارد، اعمال كه به صورت نيرو از عامل خارج مىشوند از او جدا نمىگردند بلكه حتى بر روى قلب زنگار مىشود چنانكه فرموده [مطفّفين:14]. در سوره يس، احاطه اعمال به صورت زنجيرها و سدّها ذكر شده است [يس:8-9] زنجيرهائيكه در گردن تا چانه رسيدهاند و سدّ بخصوصى كه از جلو و پشت سر، آنها را پوشيده است جز واقعيّت اعمال بد نيستند. * [كهف:42]، [يوسف:66] مراد از «احيط» و «يحاط» احاطه و فراگرفتن بلا است و تقدير چنين است: «اُحيطَ الْبَلاءُ بِثَمِرِهِ اَنْيُحاطَ الْبَلاءُ بِكُمْ» معنى دو آيه چنين مىشود: ميوهاش با بلا احاطه شد پس دو دست خويش را به حسرت براى مالى كه خرج كرده بود به هم مىماليد. حتماً بايد او را بياوريد مگر آنكه با پيش آمدى احاطه شويد . * [عنكبوت:54] عذاب را به عجله از تو مىخواهند حال آنكه جهنّم كافران را فرا گرفته است . آيه شريفه مبيّن آن است كه جهنّم در حال حاضر كفّار را فرا گرفته است ولى متوجّه آن نيستند همانطور كه برق در ابر و آتش در سنگ پنهان است و ما متوجّه نيستيم هكذا جهنّم در اين زندگى مخفى است و اهل كفر را فرا گرفته ولى متوجّه آن نيستند. نظير اين، آيات [انفطار:13-16] است بنابر آنكه جملههاى اسميّه دلالت بر حال و استمرار دارند. * [بقره:19]، [فصّلت:54]، [هود:92]، [نساء:126]. محيط: از اسماء اللّه الحسنى است يعنى احاطه كننده. فرا گيرنده. كه با علم و حفظ قابل جمع است و مىشود آن را فرا گيرنده، عالم، و حافظ معنى كرد «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيطٌ» خدا آنچه را كه مىكنند فرا گرفته و عالم و نگدارنده است و چون محيط در جاى حافط به كار رود قهراً شدت حفظ و تمام علم را مىفهماند زيرا معنى اصلى كلمه فرا گيرنده است در مجمع ذيل آيه 126 نساء گفته: معنى محيط بالشىء آن است كه من جميع الجهات به آن داناست. در خاتمه بايد دانست كه افعال و مشتقات اين مادّه در قرآن كريم همه از باب افعال به كار رفته است. كلمه محيط مجموعاً يازده بار امده است هشت بار درباره خدا، دو بار در خصوص جهنّم، و يك دفعه در مورد عذاب . | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::أَحَاط]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹
ریشه کلمه
- حوط (۲۸ بار)
قاموس قرآن
فراگرفتن. در قاموس گويد: حوط، حيطه، و حياطة به معنى حفظ، صيانت و مراقبت است. راغب گويد: حائط ديوارى است كه مكان مخصوصى را فرا گيرد، احاطه در اجسام به كار مىرود مثل فلان چيز را احاطه كردم و نيز در حفظ استعمال مىشود مثل «اِنَّهُ بِكُلِّ شَىءِ مُحيطٌ»: خداحافظ و نگهدارنده هر چيز است و نيز به معنى علم مىآيد نحو «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيط»، «وَ اِنّز اللّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىءٍ عِلماً» (به اختصار). ناگفنه نماند معنى اصلى همان فرا گرفتن و احاطه است و آن با علم و نگهدارى و مراقبت و بلائى كه شخص را فرا مىگيرد سازگار است . * [طلاق:12] حقّا كه خدا در دانائى هر چيز را فرا گرفته است . نظير [جنّ:28]، [كهف:91]. * [بقره:81] بلى هر كه بدى را كسب كند و گناهش او را فرا گيرد آنها ياران آتش اند. ظاهر آيه آن است كه عمل مثل هاله اطراف انسان را فرا مىگيرد و راهى براى ورود رحمت و هدايت به قلبش باقى نمىگذارد، اعمال كه به صورت نيرو از عامل خارج مىشوند از او جدا نمىگردند بلكه حتى بر روى قلب زنگار مىشود چنانكه فرموده [مطفّفين:14]. در سوره يس، احاطه اعمال به صورت زنجيرها و سدّها ذكر شده است [يس:8-9] زنجيرهائيكه در گردن تا چانه رسيدهاند و سدّ بخصوصى كه از جلو و پشت سر، آنها را پوشيده است جز واقعيّت اعمال بد نيستند. * [كهف:42]، [يوسف:66] مراد از «احيط» و «يحاط» احاطه و فراگرفتن بلا است و تقدير چنين است: «اُحيطَ الْبَلاءُ بِثَمِرِهِ اَنْيُحاطَ الْبَلاءُ بِكُمْ» معنى دو آيه چنين مىشود: ميوهاش با بلا احاطه شد پس دو دست خويش را به حسرت براى مالى كه خرج كرده بود به هم مىماليد. حتماً بايد او را بياوريد مگر آنكه با پيش آمدى احاطه شويد . * [عنكبوت:54] عذاب را به عجله از تو مىخواهند حال آنكه جهنّم كافران را فرا گرفته است . آيه شريفه مبيّن آن است كه جهنّم در حال حاضر كفّار را فرا گرفته است ولى متوجّه آن نيستند همانطور كه برق در ابر و آتش در سنگ پنهان است و ما متوجّه نيستيم هكذا جهنّم در اين زندگى مخفى است و اهل كفر را فرا گرفته ولى متوجّه آن نيستند. نظير اين، آيات [انفطار:13-16] است بنابر آنكه جملههاى اسميّه دلالت بر حال و استمرار دارند. * [بقره:19]، [فصّلت:54]، [هود:92]، [نساء:126]. محيط: از اسماء اللّه الحسنى است يعنى احاطه كننده. فرا گيرنده. كه با علم و حفظ قابل جمع است و مىشود آن را فرا گيرنده، عالم، و حافظ معنى كرد «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيطٌ» خدا آنچه را كه مىكنند فرا گرفته و عالم و نگدارنده است و چون محيط در جاى حافط به كار رود قهراً شدت حفظ و تمام علم را مىفهماند زيرا معنى اصلى كلمه فرا گيرنده است در مجمع ذيل آيه 126 نساء گفته: معنى محيط بالشىء آن است كه من جميع الجهات به آن داناست. در خاتمه بايد دانست كه افعال و مشتقات اين مادّه در قرآن كريم همه از باب افعال به كار رفته است. كلمه محيط مجموعاً يازده بار امده است هشت بار درباره خدا، دو بار در خصوص جهنّم، و يك دفعه در مورد عذاب .