الحجر ٩٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس تسبیح کن به سپاس پروردگار خویش و باش از سجدهکنندگان | |-|معزی=پس تسبیح کن به سپاس پروردگار خویش و باش از سجدهکنندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::98|٩٨]] | قبلی = الحجر ٩٧ | بعدی = الحجر ٩٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«السَّاجِدِینَ»: سجدهبرندگان. مراد نمازگزاران است. | «السَّاجِدِینَ»: سجدهبرندگان. مراد نمازگزاران است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷
ترجمه
الحجر ٩٧ | آیه ٩٨ | الحجر ٩٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السَّاجِدِینَ»: سجدهبرندگان. مراد نمازگزاران است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ... (۰) نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَ... (۰) فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا... (۰)
تفسیر
- آيات ۸۵ - ۹۹،سوره حجر
- معناى آيه شريفه ((و ما خلقنا...))
- بيان وهن استدلال هر يك از قائلين به جبر و تفويض به اين آيه شرفه براى اثباتمرام خود
- معناى ((صفح )) و فرق آن با ((عفو)) و مفاد جمله : ((فاصح الصفحالجميل ...))
- بيان اينكه مراد از ((سبعا من المثالى )) سوره حمد است و اشاره به وجوهى كه دربارهاين تعبير گفته است
- معناى ((مثانى )) و اشاره به معناهائى كه ديگران براى آن گفته اند
- بيان چهار دستور به رسول الله (ص ) در آيه شريفه
- مقصود از ((مقتسمين )) و وجه تسميه آنان به اين نام
- دستور علنى كردن دعوت به پيامبر(ص ): ((فاصدع بما تؤ مر))
- توضيح اينكه مراد از ((يقين )) در آيه : ((و اعبد ربك حتى ياءتيك اليقين )) مرگ است
- روايتى در توضيح معناى ((فاصفح الصفحالجميل )) و ((سبع مثالى )) و مراد از مقتسمين ))
- چند روايت درباره علنى شدن دعوت پيامبر(ص ) و نيز درباره پنج تن مستهزئين آنحضرت
- رواياتى در ذيل آيه ((واعبد ربك حتى ياتيك اليقين ))
- بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن
- تكاليف الهى همواره ملازم آدمى بوده و بشر در همه احوال محتاج دين است
نکات آیه
۱- توصیه خداوند به پیامبر(ص) به تسبیح همراه با حمد و ستایش خداوند. (فسبّح بحمد ربّک و کن من السجدین) «باء» در «بحمده» براى مصاحبت است; یعنى، تسبیح باید با حمد و ستایش پروردگار قرین و همراه باشد.
۲- توصیه خداوند به پیامبر(ص) به استمداد از یاد پروردگار و عبادت و نماز در مشکلات و ناراحتیهاى برخاسته از رسالت خویش و مخالفتهاى دشمنان (و لقد نعلم أنک یضیق صدرک بما یقولون . فسبّح بحمد ربّک و کن من السجدین) برداشت فوق از «فاء» در «فسبّح» - که براى تفریع این جمله به آیه قبل است - استفاده گردیده است; بدین معنا که توصیه خداوند به تسبیح و تحمید... پس از اعلام آگاهى او از دلتنگى و اندوه پیامبر(ص) بیانگر تأثیر این عبادات در رفع اندوه و نگرانى است.
۳- رهبران الهى و زمامداران جامعه اسلامى، نیازمند به استمداد از پروردگار با ذکر و نماز و عبادت، در برابر مشکلات رسالت خویش (و لقد نعلم أنک یضیق صدرک ... فسبّح بحمد ربّک و کن من السجدین)
۴- قرین و همراه کردن تسبیح پروردگار با حمد و ستایش او، امرى نیکو و پسندیده در ذکر و عبادت (فسبّح بحمد ربّک)
۵- حمایت خداوند از بندگان، شایسته تسبیح، سپاسگزارى و عبادت اوست. (و لقد نعلم أنک یضیق صدرک ... فسبّح بحمد ربّک) «فا» در «فسبّح» تفریع بر آیه قبل است (آیه قبل درصدد دلدارى به پیامبر(ص) در برابر سخنان آزار دهنده مشرکان بود). تفریع این آیه بر آن مى تواند به منظور نکته یاد شده باشد.
۶- لزوم تسبیح و عبادت خداوند در برابر هرگونه سخن ناروا و شرک آمیز درباره او (و لقد نعلم ... بما یقولون . فسبّح بحمد ربّک) تفریع «فسبّح» به آیه قبل مى تواند به معناى این باشد که: حال که آنان سخنان ناروا درباره خدا مى گویند و به تنقیص پروردگار مى پردازند، تو به تسبیح و حمد و عبادت او بپرداز.
۷- ذکر خدا و عبادت پروردگار چون نماز، زداینده نگرانیها و اندوهها و تقویت کننده روحیه پایدارى و موجب آرامش خاطر است. (و لقد نعلم أنک یضیق صدرک ... فسبّح بحمد ربّک و کن من السجدین) نوع مفسّران بر آنند که مقصود از سجده در این آیه، نماز است و مؤید آن روایتى است که مى گوید: «پیامبر(ص) هر گاه محزون و دلتنگ مى شد، نماز مى خواند» (مجمع البیان، ذیل آیه فوق).
۸- سجده و خضوع، رکن اصلى و روح نماز و داراى جایگاه ویژه در میان سایر عبادات (فسبّح بحمد ربّک و کن من السجدین) مقصود از «سجده» مى تواند نماز باشد و علت اینکه به جاى نماز به سجده امر شده، مى تواند گویاى این حقیقت باشد که سجده رکن مهم و روح نماز است. گفتنى است دستور خداوند به سجده، پس از توصیه به تسبیح و حمد - که هر دو نوعى عبادت به شمار مى آیند - نشان دهنده اهمیت و جایگاه ویژه آن است.
۹- ربوبیت خداوند، شایسته تسبیح، حمد، سجده و فروتنى انسان به پیشگاه او (فسبّح بحمد ربّک و کن من السجدین)
موضوعات مرتبط
- آرامش: عوامل آرامش ۷
- استقامت: عوامل استقامت ۷
- استمداد: استمداد از خدا ۲، ۳; استمداد از عبادت ۲; استمداد از نماز ۲
- اندوه: عوامل رفع اندوه ۷
- تقویت روحیه: عوامل تقویت روحیه ۷
- حمد: اهمیت حمد خدا ۱; عوامل حمد خدا ۵، ۹
- خدا: اهمیت تسبیح خدا ۱، ۶; توصیه هاى خدا ۱، ۲; حمایتهاى خدا ۵; ربوبیت خدا ۹; عوامل تسبیح خدا ۵، ۹; عوامل سجده بر خدا ۹
- ذکر: آثار ذکر خدا ۷; آداب ذکر خدا ۴; اهمیت ذکر خدا ۲، ۳; تحمید در ذکر خدا ۴; تسبیح در ذکر خدا ۴
- روانشناسى تربیتى ۷:
- رهبران دینى: نیازهاى رهبران دینى ۳
- سختى: روش تسهیل سختى ۲، ۳
- عبادت: آثار عبادت ۷; آداب عبادت ۴; اهمیت عبادت خدا ۲، ۳، ۶; تحمید در عبادت خدا ۴; تسبیح در عبادت خدا ۴; عوامل عبادت خدا ۵
- عمل: عمل پسندیده ۴
- محمد(ص): توصیه به محمد(ص) ۱، ۲
- نماز: آثار نماز ۷; ارکان نماز ۸; اهمیت خضوع در نماز ۸; اهمیت سجده در نماز ۸; اهمیت نماز ۲، ۳