لِلْمُتَوَسّمِين: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۱۰: خط ۱۰:
علامت گذاشتن. وَسَمَ الشَّىْ‏ءَ وَسْماً» يعنى او را علامت گذارى كرد و علامت را سِمَة گويند [قلم:16]. حتما بر بينى او علامت و داغ ذلت مى‏نهيم. رجوع شود به «خرطوم». [حجر:75]. متوسم آن است كه به علامت نگاه كندو از آن به چيز ديگرى پى ببرد و تفرس كند يعنى در آنچه از اوضاع قوم لوط ياد شد درسها و عبرتهاست به اهل فراست و عاقلان. آنها كه از چيزى به چيزى پى مى‏برند درمجمع از امام صادق «عليه السلام» نقل شده «نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ...» البته مصداق واقعى و اولى متوسمون آنها عليهم السلام هستند. در كافى در اين باره بابى منعقد فرموده و در آن پنج حديث نقل كرده است و ضمن يكى از آنها از امام باقر «عليه السلام» است كه: «قالَ رَسُولُ‏اللهِ «صلى الله عليه واله» اَتَقُوا فِراسَةَ الْمؤْمِنَ فَأنَّهُ يَنْظُرُبِنُورِاللهِ عَزَّوَجَلَّ...» اين ماده فقط دوبار در قرآن آمده است.
علامت گذاشتن. وَسَمَ الشَّىْ‏ءَ وَسْماً» يعنى او را علامت گذارى كرد و علامت را سِمَة گويند [قلم:16]. حتما بر بينى او علامت و داغ ذلت مى‏نهيم. رجوع شود به «خرطوم». [حجر:75]. متوسم آن است كه به علامت نگاه كندو از آن به چيز ديگرى پى ببرد و تفرس كند يعنى در آنچه از اوضاع قوم لوط ياد شد درسها و عبرتهاست به اهل فراست و عاقلان. آنها كه از چيزى به چيزى پى مى‏برند درمجمع از امام صادق «عليه السلام» نقل شده «نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ...» البته مصداق واقعى و اولى متوسمون آنها عليهم السلام هستند. در كافى در اين باره بابى منعقد فرموده و در آن پنج حديث نقل كرده است و ضمن يكى از آنها از امام باقر «عليه السلام» است كه: «قالَ رَسُولُ‏اللهِ «صلى الله عليه واله» اَتَقُوا فِراسَةَ الْمؤْمِنَ فَأنَّهُ يَنْظُرُبِنُورِاللهِ عَزَّوَجَلَّ...» اين ماده فقط دوبار در قرآن آمده است.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لِلْمُتَوَسّمِين]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۶

آیات شامل این کلمه

«مُتَوَسِّم» از مادّه «وسم» (بر وزن رَسْم) به معناى اثر گذاردن است. و «مُتَوَسِّم» به کسى مى گویند که از کمترین اثر، پى به واقعیت هایى مى برد، و معادل آن در فارسى، هوشیار، با فراست و با ذکاوت است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

علامت گذاشتن. وَسَمَ الشَّىْ‏ءَ وَسْماً» يعنى او را علامت گذارى كرد و علامت را سِمَة گويند [قلم:16]. حتما بر بينى او علامت و داغ ذلت مى‏نهيم. رجوع شود به «خرطوم». [حجر:75]. متوسم آن است كه به علامت نگاه كندو از آن به چيز ديگرى پى ببرد و تفرس كند يعنى در آنچه از اوضاع قوم لوط ياد شد درسها و عبرتهاست به اهل فراست و عاقلان. آنها كه از چيزى به چيزى پى مى‏برند درمجمع از امام صادق «عليه السلام» نقل شده «نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ...» البته مصداق واقعى و اولى متوسمون آنها عليهم السلام هستند. در كافى در اين باره بابى منعقد فرموده و در آن پنج حديث نقل كرده است و ضمن يكى از آنها از امام باقر «عليه السلام» است كه: «قالَ رَسُولُ‏اللهِ «صلى الله عليه واله» اَتَقُوا فِراسَةَ الْمؤْمِنَ فَأنَّهُ يَنْظُرُبِنُورِاللهِ عَزَّوَجَلَّ...» اين ماده فقط دوبار در قرآن آمده است.


در حال بارگیری...