سَم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
سُمّ (به فتح اول و فتح آن) به معنى سوراخ است. راغب تنگ بودن آن را نيز قيد كرده مثل سوراخ سوزن و بينى. زهر را از آن سمّ گ‏ويند كه در سوراخ كوچك در بدن را سمّ (به فتح و ضم( گويند. جمع آن سموم است (مجمع) سموم(به فتح س) باد گرمى است كه مانند سمّ نفوذ مى‏كند (راغب). [اعراف:40]. داخل بهشت نشوند تا ريسمان كشتى در سوراخ سوزن وارد شود معنى آيه در «جمل» گذشت [طور:27]، [واقعة:41-42]. مراد از سموم در هر دو آيه عذاب نافذ است [حجر:27]. نار سموم آتش نافذ ظاهراً حرارت و يا نيروى مخصوصى است كه جنّ از آن آفريده شده و در «جنّ» گذشت .
سُمّ (به فتح اول و فتح آن) به معنى سوراخ است. راغب تنگ بودن آن را نيز قيد كرده مثل سوراخ سوزن و بينى. زهر را از آن سمّ گ‏ويند كه در سوراخ كوچك در بدن را سمّ (به فتح و ضم( گويند. جمع آن سموم است (مجمع) سموم(به فتح س) باد گرمى است كه مانند سمّ نفوذ مى‏كند (راغب). [اعراف:40]. داخل بهشت نشوند تا ريسمان كشتى در سوراخ سوزن وارد شود معنى آيه در «جمل» گذشت [طور:27]، [واقعة:41-42]. مراد از سموم در هر دو آيه عذاب نافذ است [حجر:27]. نار سموم آتش نافذ ظاهراً حرارت و يا نيروى مخصوصى است كه جنّ از آن آفريده شده و در «جنّ» گذشت .


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::سَم]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۵

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

سُمّ (به فتح اول و فتح آن) به معنى سوراخ است. راغب تنگ بودن آن را نيز قيد كرده مثل سوراخ سوزن و بينى. زهر را از آن سمّ گ‏ويند كه در سوراخ كوچك در بدن را سمّ (به فتح و ضم( گويند. جمع آن سموم است (مجمع) سموم(به فتح س) باد گرمى است كه مانند سمّ نفوذ مى‏كند (راغب). [اعراف:40]. داخل بهشت نشوند تا ريسمان كشتى در سوراخ سوزن وارد شود معنى آيه در «جمل» گذشت [طور:27]، [واقعة:41-42]. مراد از سموم در هر دو آيه عذاب نافذ است [حجر:27]. نار سموم آتش نافذ ظاهراً حرارت و يا نيروى مخصوصى است كه جنّ از آن آفريده شده و در «جنّ» گذشت .


در حال بارگیری...