ریشه ذرء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::ذرء]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
«ذرء» (بر وزن زرع) در اصل، به معناى آفرینش و ایجاد و اظهار است; ولى مادّه «ذرو» (با واو که آن هم بر وزن زرع است) به معناى پراکنده ساختن آمده، این دو ماده را نباید با هم اشتباه کرد. | «ذرء» (بر وزن زرع) در اصل، به معناى آفرینش و ایجاد و اظهار است; ولى مادّه «ذرو» (با واو که آن هم بر وزن زرع است) به معناى پراکنده ساختن آمده، این دو ماده را نباید با هم اشتباه کرد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴
تکرار در قرآن: ۶(بار)
«ذرء» (بر وزن زرع) در اصل، به معناى آفرینش و ایجاد و اظهار است; ولى مادّه «ذرو» (با واو که آن هم بر وزن زرع است) به معناى پراکنده ساختن آمده، این دو ماده را نباید با هم اشتباه کرد.
قاموس قرآن
آفريدن. [مؤمنون:79] يعنى اوست كه شما را در زمين آفريد و به سوى او جمع مىشوند. طبرسى در ذيل آيه 136 سوره انعام مىگويد: ذرء آفريدن بروجه اختراع است و اصل آن به معنى ظهور است. به نمك سفيد براى نمايان بودن سفيديش گويند: ملح ذرانى و ذّرانى و چون ريش كسى سفيد شود گويند: ذرئت لحيته. راغب ميگويد: ذرء آن است كه خدا آفريده خود راآشكار كند «ذرء الّله الخلق» يعنى اشخاس را آشكار فرمود. قاموس آنرا خلقت و تكثير و غيره گفته ، سخن صحاح نيز نظير آن است. خلاصه آن كه ذرء ظهور و اظهار است و در آفريدن بكار مىرود، در كشّاف ذيل آيه 11 شورى مىگويد: ذّر، ذرو نظير هماند در اينجا دو آيه را بررسى مىكنيم: 1- [اعراف:179]. لام در «لِجَهَنَّمَ»براى اختصاص است و ظهور آيه در آن است كه عدّهاى از جّن و انسان براى جهنّم آفريده شدهاند، جاى سوال است كه گفته شود: خدا چرا آنها را براى جهنّم آفريده است ؟!! ذيل آيه جواب صدر آن است يعنى چون آنها قلب فهيم و ديده حق بين و گوش حق شنو ندارند لذا در اثر غفلت و عدم توجّه خود بالاخره محكوم به آتش مىشوند. علت جهنَّمى بودن آنهاعدم بكار بردن دل و گوش و چشم در دانستن حقايق است و اين مطلب در صورت (براى جهنّم آفريدهايم) نقل شده است. ممكن است بگوييم لام در «لِجَهَنَّمَ»براى غايب و عاقبت است مثل لام در آيه [قصص:8] چنانچه طبرسى فرموده است: بسيارى از جن و انس را آفريدهايم و عاقبت جهنّمى خواهند شد. اين مطلب نظير همان است كه در بالا گفته شد. گفته الميزان نظير مطلب فوق است و در بيان آن دو مثال از نجّار و زارع آورده كه روشن كننده مراد است. 2- [شورى:11]. ضمير «فيه» بجعل كه از «جعل لكم »استفاده مىشود عابد است. يعنى خدا آفريننده آسمانها و زمين است براى شما از خودتان جفتها قرار داده و نيز از چهار پايان جفتها آفريده شما را در آن نر و ماده قرار دادن مىآفريد، او را همتائى نيست شنوا و بينا است. كشاف و الميزان «يَذْرَؤُكُمْ» را تكثير گفتهاند يعنى شما را در آن جعل و بوسيله نسل، زياد مىكنند. طبرسى اين معنى را از زجّاج و فّراءِ نقل مىكند.از قاموس نقل شده كه تكثير يكى از معانى ذره است.
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
ذَرَأَ | ۲ |
ذَرَأْنَا | ۱ |
ذَرَأَکُمْ | ۲ |
يَذْرَؤُکُمْ | ۱ |