لَهْو: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۱۲: خط ۱۲:
مشغول شدن. چيزى كه مشغول مى‏كند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْ‏ءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مى‏گويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مى‏خورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمى‏كند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مى‏آيد و از خدا مى‏ترسد تو از او غافل مى‏شوى و به چيز ديگرى مشغول مى‏گردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداخته‏اند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث‏ [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مى‏خرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مى‏رفت، اخبار عجم را مى‏آموخت و بر قريش نقل مى‏كرد و مى‏گفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مى‏كند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرى‏ها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مى‏كشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مى‏فهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مى‏كند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مى‏كند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.
مشغول شدن. چيزى كه مشغول مى‏كند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْ‏ءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مى‏گويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مى‏خورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمى‏كند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مى‏آيد و از خدا مى‏ترسد تو از او غافل مى‏شوى و به چيز ديگرى مشغول مى‏گردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداخته‏اند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث‏ [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مى‏خرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مى‏رفت، اخبار عجم را مى‏آموخت و بر قريش نقل مى‏كرد و مى‏گفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مى‏كند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرى‏ها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مى‏كشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مى‏فهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مى‏كند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مى‏كند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لَهْو]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳

آیات شامل این کلمه

«لهو» (سرگرمى) به هر کارى گفته مى شود که انسان را به خود مشغول داشته و از مسائل اصولى منحرف سازد.

تعبیر به «لَهْو» در سوره «جمعه» اشاره به طبل و سایر آلات لهوى است که، به هنگام ورود قافله تازه به «مدینه» مى زدند، که هم نوعى اخبار و اعلام بود، و هم وسیله اى براى سرگرمى و تبلیغ کالا، همان گونه که در دنیاى امروز نیز در فروشگاه هایى که به سبک غرب است نیز، نمونه آن دیده مى شود. و «لَهْوُ الْحَدِیْثِ» به معناى سخنان بیهوده است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

مشغول شدن. چيزى كه مشغول مى‏كند «لَهَا الرَّجُلُ برالشَّىْ‏ءِ: لَعَبَ» اين مشغول شدن توأم با غفلت است. راغب مى‏گويد: لهو آن است كه انسان را از آنچه مهم است به دردش مى‏خورد مشغول نمايد. [انعام:32]. نيست زندگى دنيا مگر بازى و مشغول كننده. الهاء: مشغول كردن. [منافقون:9]. اموال و اولادتان شما را از ياد خدا مشغول و غافل نكند [نور:37]. مردانى كه تجارت و فروختن آنها را از ياد خدا مشغول و غافل نمى‏كند. * [عبس:10-8]. تلهى مشغول شدن و غفلت ورزيدن است يعنى: اما آنكه شتابان پيش تو مى‏آيد و از خدا مى‏ترسد تو از او غافل مى‏شوى و به چيز ديگرى مشغول مى‏گردى. * [انبیاء:3]. آنها به بازى زندگى پرداخته‏اند. دلهايشان به غير حق مشغول است. لهو الحديث‏ [لقمان:6]. يعنى: بعضى از مردم حديث مشغول كننده را مى‏خرد تا مردم را ندانسته از راه خدا گمراه كند و راه خدا را مسخره گيرد، عذاب خوار كننده براى آنهاست. در مجمع فرموده اين آيه درباره نضر بن حرث بن علقمه نازل شد كه براى تجارت به فارس مى‏رفت، اخبار عجم را مى‏آموخت و بر قريش نقل مى‏كرد و مى‏گفت: محمد به شما اخبار عاد و ثمود را نقل مى‏كند من هم داستان رستم، اسفنديار، و اخبار كسرى‏ها را، مردم به داستانسرائى او گوش داده و از شنيدن قرآن دست مى‏كشيدند. در الميزان از تفسير قمى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه مراد از «مِنَ النَّاسِ مِنْ يَشْتَرى...» نضر بن حارث بن علقمه است. نگارنده گويد: گمان بيشتر آن است كه تمام سوره لقمان از براى اين ماجرا نازل شده است و اين سوره مى‏فهماند كه قرآن حاوى حقائق و راههاى سعادت دنيا و آخرت است و حكاياتى كه در آن نقل شده مثل حكايت لقمان پر از فوائد و نصائح است نه مثل قصه رستم و اسفنديار كه جز لهو الحديث نيست. غناء روايات بسيارى درباره آيه فوق نازل شده كه دلالت دارند براينكه غناء و آواز خوانى از مصاديق لهوالحديث است و حرام مى‏باشد. رجوع شود به روايات در وسائل و غيره . زندگى لهو: [عنكبوت:64]. لفظ «لَهْو و لَعِب» چهاربار درباره زندگى دنيا آمده است درباره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لَهْو» درباره دنيا مشعر بر آن است كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل مى‏كند چنانكه [منافقون:9]. [نور:37]. اين مطلب را روشن مى‏كند و در بسيارى از آيات هست: [انعام:70]. پس بايد در زندگى مواظب بود.


در حال بارگیری...